کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_بیست_و_نه مهدیس گفت: _آره دیگه، از بس ف
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_سی
اون روز من کلا در جلسه بودم.. غروب همون روز کارام که تموم شد خسته و کوفته رفتم دنبال خانومم و بردمش درمانگاه. دکتر یه سری آزمایش و سی تی اسکن و ام ار آی از سر و مغز خانومم نوشت و قرار شد سرفرصت بریم کلینیک.
کارای مربوط به معالجه که تموم شد، خانومم و سر راه رسوندم خونه مادرم. فاطمه که خواست پیاده بشه، دیدم موبایل فاطمه زنگ خورد.. صفحه گوشیش و نشونم داد، دیدم شماره مادرمه. گفتم: « جواب بده ببین چی میگه مادرم » گذاشت روی اسپیکر، شروع کرد صحبت کردن:
*سلام مادرجون. خوبید. من جلوی درب خونتونم.
*سلام دخترم.. خوبی مادرجان.. خوش اومدی.. من پشت پنجره هستم دارم میبینمت.. به محسن بگو بیاد بالا. دلم براش تنگ شده. برادر خواهراشم اینجا هستند.
اشاره زدم به فاطمه تا به مادرم بگه که میریم بالا ! فرصت نبود باید سریع میرفتم مادرم و میدیدم و بر میگشتم. ماشین و پارک کردم با خانومم رفتیم بالا.. مادرم تا منو دید گفت:
_سلام پسر بی وفای من ! خوبی!
+سلام زندگی من.. خوبی دورت بگردم؟
رفتم دستش و بوسیدم، کنارش نشستم.. با بردارا و خواهرام کمی گفتیم و خندیدیم. مادرم گفت:
_می دونی چندوقته ندیدمت؟
+تصدق چشات...من خاک پاتم.. ببخشید.. بخدا فرصت ندارم.. مادرجان خودتم میدونی که من یه تایم خالی گیر بیارم، غیرممکن هست بهت سر نزنم..
برادر خواهرامم گفتند:
«خونه ما هم که سالی چندبار بیشتر نمیای!»
گفتم:
« من شرمنده همه ی شماها هستم. حق دارید. این خانومم که الآن اینجا حی و حاضر هست، خودتون ازش بپرسید من دیشب بعد از چند روز رفتم خونه! بخدا درگیر کارام هستم. شرکت ما کلا همینه.»
غیر از مادرم و همسرم، هیچ کسی نمیدونست من در سیستم اطلاعاتی ایران کار میکنم. همه خیال میکردن در وزارت نفت کار میکنم.. طی این سالها یکی دوبار هم گفتم کارمند شهراداری هستم، یه بار هم گفتم رفیقم من و برده اداره برق مشغول به کار کرده و... خلاصه معمایی بود برای خودش...بگذریم.
بعد از حدود ۲۰ دقیقه از همه خداحافظی کردم اومدم پایین سوار ماشینم شدم و رفتم سمت خونه امن.. چون به هیچ عنوان فرصت نداشتم بیشتر از این بمونم. وقتی رسیدم یکی از بچه ها درب و باز کرد رفتم داخل پارکینگ. فورا اسلحه و وسیله هام و از صندوق عقب ماشین گرفتم، مستقیم رفتم طبقه اول سراغ بچه های تیم مستقر در ۴۴۱۲. یه سری گزارشات کاری بهم دادن و منم راهنماییشون کردم و... !!
گزارشات و که شنیدم رفتم به طبقه سوم داخل اتاق کارم. سنسور و زدم وارد شدم! دیدم عاصف طبق معمول با کفش روی مبل خوابیده، خواستم پارچ آب که روی میز بود بگیرم خالی کنم روی صورت عاصف، اما منصرف شدم. دیدم خودشو جمع کرده!! طفلی انگار سردش بود، رفتم یه پتو گرفتم کشیدم سرش تا گرمش بشه. بعد رفتم کمی شوفاژ و زیاد کردم تا اتاق گرمتر بشه ! واقعا خستگی و زحمات بچه ها رو با پوست و گوشتم لمس میکردم.
همین که پشت میزم نشستم تا کارم و شروع کنم صدای عاصف خان اومد...گفت:
_چه عجب! بعد از یکی دو روز تشریف آوردی اینجا ! آفتاب از کدوم طرف در اومده که سری به کلبه فقیرانه ما زدی برادر.
+عه بیداری !!؟؟
_پ ن پ! در یک غار به همراه اصحاب کهف خوابیده ام! مثل اینکه از خودت یاد گرفتم موقع خوابمم هوشیار باشم !!
+چخبر؟
_هیچچی. خبر خاصی نیست! یعنی هست، اما تو هنوز نگفتی که چیشد یادی از ۴۴۱۲ کردی.
+به تو هم باید جواب پس بدم؟ بعدشم اینجا کلبه وحشت هست.. کلبه فقرا نیست.. چون کلبه فقرا این همه امکانات نداره ! نمیخوای بگی خبر چی داری؟
_ خبر که زیاده، اما از کجا بگم؟ معلومه کجایی عاکف جان؟
+مثل اینکه دیروز رفتماااا. جوری میگی کجایی که انگار دوسالی میشه که نیستم و فراقم کورتون کرده. بعدشم، تو اینجا همچین بهت بد نمیگذره هااا. گرفتی روی مبل گرم و نرم با کفش خوابیدی!
_دیگه چه کنیم ! چو ایران نباشد تن من مباد !! خسته ام، خسته! برای ایران هست تموم این کارها! متوجه ای که!
خندم گرفت.. یه شکلات روی میز بود پرت کردم سمتش گفتم:
+مسخره! بار آخرت باشه با کفش میری روی مبل میخوابی !! تا الان چندبار بهت تذکر دادم.. دفعه بعد از همین بالا میندازمت پایین تا اعدام انقلابی بشی!
شکلات و باز کرد انداخت دهنش، گفت:
_چشم آقا عاکف. ما دیگه روی زمین میخوابیم.. خوبه؟
+هرجا میخوابی بخواب داداش.. اینارو ولش کن الآن.. لطفا همین الان خیلی فوری آماده شو تا با بچه ها جلسه بزاریم ببینیم کجای کاریم !
عاصف بلند شد رفت یه صندلی رو از گوشه اتاق کشید آورد سمت میز من. نشست کنارم، جدی شد و گفت:
_آقا عاکف یه خبر بد دارم..
بدون این که نگاش کنم گفتم:
+بگو.
_داریوش و صابر اونور احساس خطر میکنن.
#عاکف_سلیمانی
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_چهل_و_هفت وقتی مریم خانوم دختر حاج کاظم
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_چهل_و_هشت
چیزی نگفتم اومدم سمت اتاق فاطمه.. یه کم با بچه های ۴۴۱۲ کارا رو کنترل کردم و آمار دکترعزتی و نسترن متوسلی رو گرفتم که گزارشات نشون میداد همه چیز عادیه. کم کم خانومم بیدار شد.
رفتم بالای سرش... دیدم به زور داره چشماش و باز میکنه! صداش کردم تا هوشیاریش و کنترل کنم. خداروشکر صدای من و شناخت. با صدای خسته و آروم گفت:
_محسن! من کجا هستم؟
+هیسسس... اصلا حرف نزن فاطمه..آروم باش.. باید استراحت کنی! یه کمی حالت بد شده اومدیم دکتر. الآن الحمدلله بهتری.
رفتم یه لیوان آب براش آوردم تا بخوره سرحالتر بشه. فاطمه بی حال بود و نمی تونست راه بره برای همین رفتم یه ویلچر هم از داخل راهروی اورژانس گرفتم. بعد فاطمه رو نشوندم روش، بردمش برای عکس برداری از سرش. دیگه تقریبا ساعت ۱۰ شب شده بود. خانومم و برای سی تی اسکن از سرش بردن داخل اتاق مخصوص. از فرصت استفاده کردم رفتم وضو گرفتم اومدم نمازخونه بیمارستان نمازم و خوندم. بعدش فورا رفتم سمت همون طبقه ای که خانومم بود.
وقتی عکس برداری از مغزش تموم شد و جواب اسکن و... رو بهمون دادند، ساعت حدود 11 و نیم شب شده بود. خیلی نگران بودم. دلهره داشتم که نکنه چیز خطرناکی باشه. دکتری که مسئول امور سی تی اسکن بود، بعنوان همراه بیمار من و خواست. رفتم اتاقش دیدم داره با خانومم صحبت میکنه و ازش سوال میکنه. کمی با خانومم صحبت کرد و براش توضیح داد که نباید فشار به سرش بیاد ، نباید عصبی بشه و...
صحبت ها که تموم شد و داشتیم میرفتیم بیرون دکتر بهم اشاره زد برگرد. فاطمه رو بردم بیرون از اتاق دکتر پیش یکی از پرستارها بعد خودم بلافاصله برگشتم داخل اتاق دکتر.
همین که نشستم روی صندلی بهم گفت:
_شما با این خانوم چه نسبتی دارید؟
+همسرشونم.
_میخوام با شما درمورد مطلب مهمی صحبت کنم.
+درخدمتم.
_امشب از سر همسرتون اسکن انجام شد. اما یه سوال مهم ازتون دارم. همسرتون تصادف کردند یا به سرشون ضربه ای وارد شده تا حالا؟
+تصادف خیر، ضربه هم بعید میدونم. حداقل طی این سال هایی که ما داریم باهم زندگی میکنیم به سرش ضربه وارد نشده. مطمئنم.
_لطفا به سوالات من صادقانه جواب بدید.
+لزومی نمیبینم دروغ بخوام بگم. شما سوالتون و بپرسید.
دکتر نگاهی بهم کرد... بعد از مکثی کوتاه پرسید:
_تا به حال با همسرتون مجادله لفظی داشتید که بخواد منجر به ضرب و جرح ایشون بشه که خدایی ناکرده به سرشون ضربه ای بزنید؟ یا اینکه در اتفاق ناخواسته ای به سرش ضربه وارد بشه؟
خندیدم گفتم:
+چرا خیال میکنید باید همسرم و بزنم؟ من اهل این مسخره بازی ها نیستم. طبیعتا مثل تموم زوج ها که در زندگیشون مشکل دارن یا بحثی بینشون پیش میاد ، ماهم برامون این اتفاقات می افته ! اما من دست روی همسرم بلند نمیکنم.. چون متنفرم از مردی که دست روی زنش بلند میکنه.
_خب خداروشکر!! راستش موضوعی که میخوام بهتون بگم اینه که متاسفانه...
تا گفت متاسفانه قلبم ریخت. فقط چشمام و بستم زیر لب گفتم یاصاحب الزمان به دادم برس.
_متاسفانه در مغز همسرتون...
توی دلم میگفتم تمومش کن حرفت و لامصب.
_لخته های خون نسبتا زیادی وجود داره که بسیار خطرناک هست.
یه لحظه چشمام سیاهی رفت.. هم بخاطر فاطمه ، هم بخاطر... بگذریم.
خم شدم جلوی صورتم و گرفتم. نور اتاق خیلی اذیتم میکرد. نفهمیدم چی دارم میبینم.
«فاطمه... بیماری خطرناک ... لخته خون در مغز ... خدای من.. چی میدیدم.. چی میشنیدم.. چه خاکی باید سرم میکردم. این چه تاوانی بود که باید به این روزگار پس میدادم.»
خیلی ناراحت بودم. دکتر یه لیوان آب بهم داد... کمی از اون آب و خوردم. بعد به دکتر گفتم:
+راهش چیه؟
_ببینید جناب، میخوام با شما رُک صحبت کنم... لخته خونی که در مغز همسر شما هست، جوری فضارو پر کرده که بخشی از فعالیت های مغز رو دچار اختلال کرده.
وقتی اینطور گفت دنیا روی سرم خراب شد. توی دلم فقط میگفتم بی انصاف تمومش کن.. ادامه نده.. داری زجر کشم میکنی.. اما اون پزشک بود، وظیفش این بود که همه چیز و صادقانه بگه! پس باید میگفت؛ ادامه داد به صحبتاش گفت:
_ متاسفانه لخته خون به حدی زیاد شده که دیگه نمیشه کاریش کرد. ببخشید که به صراحت میگم. چون پزشک هستم و وظیفه من اینه شما رو درجریان بگذارم! برادرمحترم، متاسفانه باید بگم همسر شما نهایتا تا چندماه دیگه بیشتر زنده نمی مونه.
وقتی این و گفت بلند شدم رفتم گلدونی که روی میزش بود گرفتم کوبیدم زمین، بعد رفتم پشت میز یقش و گرفتم گفتم:
+آشغال میفهمی چی میگی؟!
دیدم چشماش داره از حدقه میزنه بیرون. بس که ترسیده بود.. گفتم:
_درمورد همسر من درست صحبت کن بی انصاف.
منشی دکتر با صدای شکستن گلدون اومد داخل. تا در و باز کرد، فریاد کشیدم سرش گفتم : « بروووو بیرون. بهت گفتم برو بیروووون.»
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_شصت_و_شش حاج کاظم خیلی عصبی بود.. اومد د
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_شصت_و_هفت
سنسنور و زدم وارد اتاقم شدم.. عاصفم از پشت سرم اومد داخل و اصلا حرفی نمیزد. معلوم بود در شوک به سر میبره.. رفتم روی مبل دراز کشیدم چشم بند زدم به چشام، عاصف هم برقارو خاموش کرد تا استراحت کنم ! نیم ساعتی چشامو بستم تا آرامش بگیرم. اما درد انگشتام داشت کلافم میکرد.
با صدای درب اتاق از حالت چرت اومدم بیرون. عاصف رفت سنسورو زد در باز شد.. گفت « بفرمایید داخل حاج آقا ! »
با این جمله فوری چشم بندو از چشام کشیدم پایین، از روی مبل یه کم سرم و آوردم بالا دیدم حاج کاظم هست.. بلافاصله بلند شدم. اومد جلو بهم گفت:
_استراحت کن پسرم.. بگیر بخواب خسته ای !
حاجی دید نمیخوابم، اومد نشست روبروم ! عاصف چراغارو روشن کرد.. حاجی به عاصف گفت:
«در و ببند»
عاصف در و بست اومد کنار حاج کاظم نشست.. به حاجی گفتم:
+رفت؟
_آره، رفت. مرتیکه خیال کرد میتونه هر کاری که دلش میخواد انجام بده!
+یه سوال بپرسم؟
تا این جمله سوالی رو عنوان کردم حاج کاظم گفت:
_می دونم چی میخوای بگی، اما الان وقت این حرفا نیست.. الان باید فاطمه رو نجات بدیم! همزمان باید حواسمون به پرونده باشه.
در همین حین تلفن اتاق زنگ خورد. هر سه تامون به تلفن روی میز نگاه کردیم، عاصف بلند شد رفت گوشی رو گرفت..گفت:
«سلام..بله..جانم! چطوری آرمین.. جانم بگو.. خب ! آها آره.. آخ ببخشید.. باشه، باشه.. چشم داداش. چشم.. حتما اونو درست میکنم.. جدی میگی؟ کِی؟ همین الان؟؟ خب خب ! آره بفرست الان میبینم.. باشه داداش. یاعلی.»
عاصف گوشی رو گذاشت، گفتم:
+چیشده؟ آرمین چی میگه؟
_ میگه عزتی و نسترن با هم رفتن کافی شاپ !
+خب
_حدید چنددقیقه قبل با خودکار دوربین دار که داخل جیبش بوده فیلم و آنلاین فرستاده روی سیستم اینجا. آرمین گفته یه نسخش و الآن فرستادند روی سیستم من و شما.. گفتن ببینید.
+سیستم من و روشن کن..
عاصف سیستم من و روشن کرد، رفتم رمز و زدم برگشتم اومدم نشستم. چون حاج کاظم هم بود عاصف مانیتور بزرگ اتاق و که روی دیوار نصب بود ON کرد، فیلم و از سیستم فرستاد روی مانیتورینگ بزرگ اتاقم.. چراغارو خاموش کرد تا بتونیم قشنگ ببینیم.
عزتی سرش یه کلاه مشکی بود. به چشماش عینک زده بود. یه تی شرت آستین کوتاه مشکی هم تنش بود.. نسترن توسلی هم آرایش غلیظی کرده بود، عینک زده بود، چادر قجری روی سرش بود، کفش های پاشنه بلند و... !! حالا این ها زیاد مهم نبود! مهمتر از همه چیزی بود که شاید باورتون نشه، اونم اینکه دستشون در دست هم دیگه بود و رفتن داخل کافی شاپ نشستن!! عزتی لبه کلاهش و جوری داده بود پایین تا کسی از آشنایانش اون و با نسترن نبینه و نشناسه! اما غافل از اینکه در تور امنیتی افسران اطلاعاتی و سربازان گمنام حضرت ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف بود.
وسط بررسی لحظه به لحظه ی اون فیلم بودیم که یه چیزی نظرم رو جلب کرد! رفتم سمت میز سیستمم که عاصف اون لحظه برای نشون دادن فیلم پشتش نشسته بود.
عاصف رفت کنار، فورا فیلم و استپ زدم برگشتم روی صحنه ای که برام شک ایجاد کرده بود.
حاجی گفت:
_چرا استپ زدی؟ چیزی شده؟
+یه لحظه صبر کن حاجی.. الان بهت میگم.
زوم کردم روی کیف نسترن توسلی که روی دوشش بود.
بازم زوم کردم.. بازم زوم کردم.. تا جایی که میشد و کیفیت تصویر اجازه میداد زوم کردم. به عاصف و حاج کاظم گفتم:
+نگاه کنید.. روی کیفش لنز دوربین بسیار ریزی نصب شده.
حاج کاظم بلند شد رفت جلوی مانیتور خیره شد به تصویر، گفت:
_عه عه.. آره.. آفرین.. دقیقا مشخصه که لنز دوربین نصب شده.
+نسترن خیلی زرنگه.. احتمالا میخواد با این مسائل عزتی رو تحت فشار قرار بده وَ ازش بیشتر جاسوسی کنه و اگر به خواسته هاش تن نده، با تهدید کردن نسبت به داشتن همین فیلم ها و فیلم های خصوصی دیگه ای که به احتمال قوی ازش داره به خواستش میرسه !
_وضعیت اتاق عزتی چطوره !
+همه چیز تحت کنترلمونه.
_حواست باشه عاکف. میدونم توقع بی جایی هست و نشدنی.. اما لطفا تمرکزت روی پرونده باشه تا امنیت هسته ای و ملی کشور آسیب نبینه! فاطمه رو بسپر به خدا و اهلبیت. من و حاج خانوم پیگیر کارا میشیم از این به بعد. تو پرونده دستته.. به هیچ عنوان حاج آقای ( ....... ) قبول نمیکنه که تا این جای پرونده رو تو بردی جلو، حالا که آخر کار هست بده دست یکی دیگه. گزارش امروز و اتفاقات امروز در این خونه رو هم مینویسم میبرم میدم به حاج آقا. باید پیش دستی کنیم. اما تو حواست باشه که به هیچ عنوان به هادی نزدیک نشی تا این پرونده تموم بشه. فقط در جلسات باید با هادی_رو در رو بشی. گزارش هایی هم که مینویسی عاصف میرسونه دستش. با هادی هم صحبت کردم یه مدت باهم ارتباط نداشته باشید. گفتم فکر معاون باشه برای خودش.. این پرونده رو سریعتر تمومش کنید.
📌اروپا نقاب انداخت؛
تعهدات فرا تر از NPT را لغو کنید
✍️ تروئیکای اروپایی عضو برجام، با آخرین دشمنی در قالب قطعنامه ضد ایرانی "آژانس"، ثابت کردند به تمام معنا شریک دزد هستند، هر چند که تیم روحانی اصرار داشت آنها را دوست و شریک ایران جانمایی کند.
🔹قطعنامه ای که شورای حکام آژانس به پیشنهاد انگلیس، فرانسه وآلمان تصویب کرد، از ایران می خواهد دسترسی های جدیدی برای بازرسی بدهد و این در حالی است که ایران، فراتر از تعهدات ان پی تی و پروتکل الحاقی، رژیم بازرسی ویژه ای را طبق برجام پذیرفت؛ با این تصور که غرب به تعهدات لغو تحریم ها عمل کند.
♦️وقتی آمریکا برجام را زیر پا گذاشت، تیم روحانی و ظریف بالغ بر یک سال، در زمین اروپا بازی کرده و این گزاره خلاف واقع را عنوان کردند که قصد اروپا اجرای تعهدات ضد تحریمی است؛ بنابراین ما هم باید تعهدات را ادامه دهیم.
🔹پس از آن هم که ثابت شد اروپایی ها تعهدات را به انجام نمی رساند، ادعا شد اروپا انگیزه و اراده اش را دارد و فقط "نمی تواند" مقابل تحریم های آمریکا بایستد. به همین دلیل نیز روحانی و ظریف، حتی در پاریس و نیویورک، به دنبال جلب همراهی اروپایی ها بودند!
♦️اما قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی به آژانس، نشان می دهد آنها کاملا غرض ورزانه برخورد می کنند؛ چه این که ایران در واکنش به نقض کامل برجام از سوی آمریکا (و البته همراهی اعلام نشده اروپا) اقدام به کاهش یا توقف برخی تعهدات برجامی کرده است.
🔹ایراد بزرگ به مبنای غلط تنظیم برجام بر می گردد: هر چه مطالبات طرف مقابل در نهایت بی اعتمادی، سخت گیری و بر مبنای دریافت امتیازات نقد (غالبا برگشت ناپذیر) نوشته شد، انتظارات طرف ایرانی بر مبنای حسن ظن و سهل اندیشی و خوش خیالی نگاشته شد.
♦️تیم ظریف پذیرفت در ازای دریافت مُشتی وعده نسیه و فاقد ضمانت، امتیازات گسترده بدهد. و ضمنا آژانس را -با وجود سوابق سیاهش- داور قضاوت درباره تعهدات خود قرار دهد. در عین حال، تعهدات غرب، دارای هیچ تضمینی نبود و هیچ نهادی برای دفاع از حقوق ایران در صورت نقض عهد غرب، پیش بینی نشده بود.
🔹ما به عنوان استثنای پادمان های آژانس، خود را متعهد به تعهداتی ویژه کردیم، بدون این که از آمریکا و اروپای بدعهد کمترین تضمینی بگیریم. این دستپخت دوم تیم روحانی در مذاکرات ۹۲ تا ۹۴، با وجود عبرت های توافقات ۸۲ تا ۸۴ بود.
♦️بدتر این که مکانیسم شکایت در برجام نیز به زیان ایران عمل می کند و بنابراین دولت روحانی نتوانسته حتی از نقض برجام (به خاطر برگشت خودکار تحریمها) شکایت کند.
🔹اعلام توقف همه تعهدات فراتر از ان پی تی و تاکید بر این که ایران پس از این، "رژیم ویژه بازرسی" به عنوان استثنا بر ان پی تی را نخواهد پذیرفت، کمترین واکنش برای احیای بازدارندگی و بازگشت توازن به مواجهه با غرب است.
#محمدایمانی
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
♨️ #جالب_است_بدانید
⁉️ #سوخت_بر مظلوم کیست؟
🔻 هر بار که در مورد #سوخت_بر صحبت میکنیم بدانیم مساله قدری با #کول_بر کردستانی که یک یخچال بر پشتش میزند و از کوههای غرب کشور به داخل قاچاق می کند تا نان شبی بدست آورد متفاوت است...
🔻سوخت کش بلوچ یعنی راننده یک وانت بی پلاک با #دو_هزار_لیتر_بنزین که ظاهر این خودرو بی شباهت با ماشین جنگی نیست، بنزین را لیتری 3 هزار تومان در ایران میخرند و 100روپیه (19هزار تومان) در پاکستان می فروشند، یعنی سود هر بار که شاید دو روز هم زمان نبرد بیش از #سی_میلیون_تومان !
🔻 و جالب هست بدانید همین سوخت برهای مظلوم با این سود سرشار زمین و خانههای فراوانی در خارج بلوچستان، در شهرهای کرمان و مشهد و تهران و ... میخرند و غیر از اینکه عاملی برای گرانیهای زمیناند، عامدانه با شعار چهار-چهل (چهار همسر، چهل فرزند) به فکر تغییر بافت جمعیتیاند !
🔻 البته اگر ساده لوحانه دوربین دست بگیرید و با اینها مصاحبه کنید خواهند گفت هیچ نداریم!
🔻 مسولیتهای کلیدی در سیستان و بلوچستان با بلوچهاست و دیگران اجازه ندارند با خودروهای سوخت کش برخورد کنند و روزانه، حداقل #ده_هزار_وانت سوخت کش در مرز تردد می کنند، با یک حساب سرانگشتی سالانه بیش از #116هزار_میلیارد_تومان از جیب مردم ایران به حساب سوخت بران مظلوم بلوچستان واریز میشود (سالانه 1,5 میلیون از جیب هر ایرانی)!
🔻 جالب هست بدانید زمین و خانه در زاهدان از خیلی شهرهای ایران گرانتر هست، به دلیل وجود همین پولها، گرانترین خانهها هم از آن همین سوختبران مظلوم بلوچ هست.
🔻جالب هست بدانید هیچ پیمانکار داخلی و خارجی ای حاضر نبوده و نیست یک پروژه ساده را در بلوچستان انجام دهد چرا که امنیت، پایه ی ساخت و ساز هست و قرارگاه خاتم سپاه از هزار و پانصد کیلومتر آنطرف تر از بوشهر گاز را اول به ایرانشهر میرساند و در آخر به زابل شیعه نشین، به این شیوه که یک جمع نگهبانی میدادند و یک جمع کار میکردند! و مزدشان هم این بود که اتوبوس حامل چهل درجه دار سپاه، سال گذشته توسط یکی از همین خودروهای بی پلاک و نشان، با باری از تی ان تی که از پاکستان سوغاتی آورده بود قربته الی الله منفجر شد.
🔻این درست است که مردم زاهدان مظلومند و بسیاری در فقر به سر میبرند، اما از چابهار تا زاهدان و سیستان هزینه های بسیار شده است و جاده های اتوبانی تاسیس شده است، دانشگاهها تاسیس شده است، آب رسانیها شده است، اینها و حتی خط آهن کرمان به زاهدان با صرف هزینه بسیار جهت ایجاد امنیت در بیابانی که همان بلوچها هم نمی رفتند کارگری کنند، صفر تا صد بوسیله سپاه بوده است.
💢 آنکه مظلوم است #نظام_جمهوری_اسلامی است.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🔹 #تحلیل_سیاسی
✔️ پشتپرده علاقه همتی به انصراف دکتر زاکانی از انتخابات
⭕️ یادداشت انتخاباتی شماره شش
✍️ همزمان با خبرسازی شبانه درباره انصراف دکتر زاکانی از انتخابات آنهم در متینگ های انتخاباتی پرشور او در شهر قم و کاشان، عبدالناصر همتی نیز طی توییتی ذوق زدگی خود را از این خبرسازی دروغ نشان داد. او در توئیترش نوشت: «در جریان مناظرههای تلویزیونی بر "سوپر پوششی" بودن آقای زاکانی به عنوان پلیس بد تأکید کردم. خب پلیس بد رفت، پوششها کنار رفت! با انصراف ایشان بنفع نامزد اصلی رقابت به یک در برابر چهار تبدیل شد. منتظر انصراف سایر نامزدهای پوششی به نفع جناب آقای رئیسی هستیم.»
👈 اما ریشه این همه ذوق زدگی چیست و علت علاقه همتی به انصراف زاکانی از انتخابات چیست؟
1️⃣ در وهله اول علت ذوق زدگی ظاهری از کنار کشیدن زاکانی همان چیزی است که خود همتی می گوید و یا حداقل می خواهد القا کند. او می خواهد ثابت شود که زاکانی از ابتدا کاندیدای پوششی بوده و سپس در ساعات هیجانی باقیمانده به انتخابات این گزاره را معتبر کند که رقیب اصلی او از اول هم رئیسی بوده و قطب جدید انتخاباتی را حول محور خود شکل بدهد.
2️⃣ اما این ذوق زدگی ریشههای پنهان تری هم دارد. همتی خودش بیش از دیگران می داند که یکی از علل عمده ناکامی در ایجاد دو قطبی با محوریت خودش در انتخابات به بی اعتبار سازی او توسط زاکانی در طول سه مناظره تلویزیونی ربط مستقیم دارد. زاکانی در طول مناظرات اول تا سوم با خلق کلیدواژه هایی همچون «نوبل شیمی»، «کاندیدای روکشی» و «پررویی نجومی» و سپس با بی اعتبار سازی او با برملا کردن مواضع متناقضش در قضایای «گرانی بنزین» و «اف ای تی اف» و نهایتا با بهم ریختن و منفعل کردن و در موضع پاسخگو کردن او در مناظرات بیشترین ضربه را به همتی زد. همچنان که نتیجه بخش قابل توجهی از اقدامات زاکانی در مواجهه با همتی در نظرسنجیهای اخیر به خوبی خود را نشان میدهد که آمار آرای منفی همتی که قبل از مناظرات شش درصد بود بعد از سه مناظره تا ۲۷ درصد افزایش یافته است. معنی این افزایش آرای منفی این است که در طول مناظرات همتی با تصویری به افکار عمومی شناخته شد که مردم به آن نگاه منفی دارند و این در حالی بود که او کاندیدا گمنام تری به نسبت برخی کاندیداهای دولتی همانند علی لاریجانی و جهانگیری شناخته می شد و تلاش زیادی کرد که خود را از دولت و شخص روحانی با فاصله و جدا و حتی علیه او نشان بدهد. بی شک نقش دکتر زاکانی در شناساندن تصویر واقعی همتی قابل توجه بود.
3️⃣ اما شاید مهمترین دلیل پنهان همتی برای ابراز خوشحالی از انصراف زاکانی از انتخابات به این موضوع بر می گردد که او نمی خواهد این گزاره در تحلیل انتخابات ۱۴۰۰ تثبیت شود که یکی از دلایل عمده باخت همتی به کاندیدای برمی گردد که او را کاندیدای پوششی رقیب اصلیاش معرفی می کرد. این تحلیل برای همتی بیش از هر چیزی دیگری در این روزها و در ایام پسا انتخابات آزار دهنده است.
♦️ ادامه دارد ....
✍ #مهدی_جهان_تیغی
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🔰 #تحلیل_سیاسی
⁉️چرا سپاه پاسداران لانه تروریستهای حزب دموکرات کردستان را موشکباران کرد؟
*سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسدراران پیش از پاکسازی منطقه از تروریست ها از رهبران اقلیم کردستان خواسته بود تا با تکیه بر حسن همجواری و روابط حسنه مانع از جولان دادن گروه های معاند در اطراف مرز ایران شوند.
🔻هفته گذشته نیز یکی از همین گروه های تروریست با سپاه بیت المقدس استان کردستان درگیر شده بود.
🔻سپاه پاسداران روز گذشته در بیانیه ای از حمله هماهنگ نیروهای مقاومت به محل استقرار و جلسه سران گروهای تروریستی در منطقه کردستان خبر داده بود و در بیانیه ای اعلام کرد: «اقدام سپاه پاسداران در واکنش به اعزام تیم های متعدد تروریستی، ایجاد نا امنی و ارتکاب اعمال خرابکارانه و سلب امنیت و آرامش مردم غیور استان های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه صورت گرفته است.»
🔻عملیات مقتدرانه اخیر سپاه در مناطق مرزی غرب و شمال کشورمان صورت گرفته؛ اما دارای ملاحظات قابل توجهی در سطح بین المللی و نیز منطقه است:
1⃣ عملیات نقطه زنی و پهپادی سپاه پاسداران اگرچه تروریست ها در غرب کشور را هدف قرار داده است ؛ اما پیامی بلند و با برد بالا برای دشمنان و مزدوران وابسته به آن ها در سراسر منطقه دارد. از ته مانده های گروهک ریگی در پاکستان تا داعشیهای منتقل شده به افغانستان همگی در شعاع عملکرد ما قرار داشته و کوچکترین تلنگر را با سهمگینترین اقدام پاسخ می دهیم.
اخیرا آمریکایی ها، کارت بازی با داعش خراسان را برای برهم زدن ثبات در کابل فعال کرده اند؛ تروریستهای فراری در نظر دارند، تا با افزایش ضریب بی نظمی بار دیگر به فرصتی برای بازگشت به آسیای میانه پیدا کنند. جمهوری اسلامی ایران با نیت خوانی از دشمن رزمایشی پیش روی آن ها برگزار کرده است.
2⃣ جمهوری اسلامی ایران بدون تعارف های دیپلماتیک با تروریست ها و عوامل مخل امنیت ملی برخورد کرده و خارج از مرزهایش ضربه پیش دستانه می زند. همسایگان ما یا باید در تامین منطقه ای مشارکت کنند، یا اجرای آن را به ایران واگذار کنند.
3⃣ حملات سهمگین موشکی سپاه پاسداران در سالهای اخیر نمایشگاه اقتدار جمهوری اسلامی ایران در برابر دوستان و دشمنان خود بوده است. سپاه نشان داده است که قادر است از نزدیک ترین مواضع مانند مقر یک گروه تروریستی تا ابرپایگاههای مستحکم تروریست های سنتکام در دورترین نقطه را به زیر سایه شعاع راداری خود آورده و هژمونی دشمن را زیر پا خرد کند.
4⃣ هر بار جمهوری اسلامی ایران هدفی در اقلیم کردستان را مورد اصابت قرار دهد؛ تنها چند مزدور را به هلاکت نرسانده است، بلکه پایه های رژیم صهیونیستی را لرزانده است. از سال ۱۹۶۱ تا به امروز منطقه اقلیم کردستان به لانه موساد تبدیل شده و رهبران کرد ارتباطات گسترده با این رژیم گرفته اند. موشک های فرود آمده در چومان اخطاری مهم برای پایگاه الحریر دارد.
5⃣ عملیات نظامی در مرزهای غربی نشان داد؛ این روزها مانیتورینگ ایران تنها به روی مرزهای شرقی نیست و به دقت همه نقاط در منطقه را تحت رصد دارد.
6⃣ دشمن به میزان توانایی های دفاعی ایران واقف است؛ ویپین نارانگ کارشناس آمریکایی امور نظامی و استاد مطالعات امنیتی دانشگاه «ام آی تی» دراین باره می گوید: موشک های بالستیک کوتاه برد ایران بسیار دقیق است، خوب می دانیم که دقت و برد آن ها چقدر واقعی است؛ سپاه پاسداران در تولید این موشک ها انقلابی در جهان کرده است؛ حملات اخیر خشتی دیگر بر دیوار بلند بازدارندگی دفاعی کشور گذاشته است.
👈حمله اخیر سپاه پاسداران به مواضع تروریست ها باعث شد آمریکایی ها دست پخت سه سال قبل خود را میل کنند. به زودی سریال شکست های آمریکا در منطقه با فرار دست جمعی سربازان گروهک سنتکام از نزدیکی مرزهای ایران و نابودی مزدورانشان تکمیل می شود.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
▪️باورتون میشه درمان بیماریهای سخت با سلولهای بنیادی مهندسیشده ممکن شد!
درمان با سلول تی دارنده گیرنده آنتیژن کایمریک به دلیل نتایج بالینی دلگرمکننده، در درمان سرطان مورد توجه قرار گفته است!
به دیپلماسی فناوری میتوان جدی تر فکر کرد!
💬 سعیده موسوی
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
1.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ ایالات متحده اینگونه ایجاد شد! کشوری که قبلاً هرگز روی کره زمین ندیده بودیم!
🎙تحلیلگر آمریکایی:
◀️ من میخواهم داستانی در مورد ایالات متحده آمریکا برای شما تعریف کنم که اکثر شما نمیدانید. زیرا ما یک داستانِ ایدهآلگرایانه در مورد آمریکای نجیب داریم که شباهت کمی به واقعیت ایالات متحده دارد!
🔹ایالات متحده در سال ۱۷۸۳ با ۱۳ مستعمرهی بدبخت در امتداد ساحل اقیانوس اطلس شروع به کار کرد. ما چه کردیم؟ در سراسر قاره به سمت اقیانوس آرام، لشکرکشی کردیم؛ تعداد زیادی از بومیان آمریکا را کشتیم و سرزمین آنها را دزدیدیم.
🔸در اواسط قرن نوزدهم با مکزیک وارد جنگ شدیم و در سال ۱۸۱۲ به کانادا حمله کردیم تا آن را بخشی از ایالات متحده کنیم. دلیل اینکه تورنتو پایتخت کانادا نیست و اتاوا پایتخت آنجاست، این است که انتظار دارند ما دوباره به آنها حمله کنیم!
🔹ما اشتهایی سیریناپذیر برای فتوحات داشتهایم. هیتلر زمانیکه در تابستان ۱۹۴۱ به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد، گاهی در مورد تقلید از آمریکاییها و توانایی آنها برای فتح و به دست آوردن قلمرو صحبت میکرد و ما را بسیار تحسین میکرد!
✍️برهوت تی وی
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
📌 انتخابات ریاستجمهوری ترکیه به دور دوم کشیده شد
🔻تی آرتی ترکیه:
🔹تمام آرای ریاستجمهوری شمارش شده و هیچ کدام از نامزدها نتوانستند بیش از نیمی از آراء را کسب کنند.
🔻نتیجه نهایی:
🔹رجب طیب اردوغان: ۴۹.۳۵ درصد آراء
🔹کمال قلیچدار اوغلو: ۴۵ درصد آراء
🔹سنان اوغان: ۵.۲ درصد آراء
🔹محرم اینچه: ۰۴٪ درصد آراء
🔺دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه دو هفته بعد یعنی ۲۸می (۷ خرداد) برگزار خواهد شد.
#کانال_خبری_بهشهرنو
@new_Behshahr
2.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زیبایی_ببینیم
🎬 روستای زیبای #هِمچان
🔻 روستای جنگلی همچان که از توابع شهرستان گلوگاه بوده و بعداز توسکاچشمه و چشمه یخچالسر و روستای مصیبمحله به آن خواهیم رسید.
روستایی بکر و با منظرهای به درهی سفیدچاه که ساعتها میشود به زیبایی چشمنواز آن خیره شد.
📸 فیلم: مهدی فندرسکی
🎬 تهیه و پخش؛ تی وی هیرکان
آواز: مهدی براری
#شمال #طبیعت #مازندران #هزارجریب
#گلوگاه #بهشهر
#کانال_خبری_بهشهرنو
@new_Behshahr
تصویب کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام
🔹«هادی خانی» معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی در گفتگو با تسنیم: بعد از بحث های کارشناسی در جلسه روز چهارشنبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت تصویب شد.
🔹رئیس مرکز اطلاعات مالی: لایحه سی اف تی نیز در جلسات بعدی بررسی خواهد شد
#کانال_خبری_بهشهرنو
@new_Behshahr