هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️متن روی سنگ مزار ستارخان:
«این بنده عاصی ستار، برای اجرای احکام شریعت غرای احمدی(ص) مطابق احکام صادره علمای اسلام، از جان و مال و اولاد و هستی خود صرف نظر کرده تا دولت جابره تبدیل به دولت عادله و قوانین حضرت سیدالمرسلین رویه و مسلک اهل اسلام شود.»
شما اگر تاریخخوان بودید،...
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
🔴 فقط باید نترسید!
⏪خاطره جالب استاد #رحیم_پور از سردار سلیمانی :
در آخرین نماز جمعه تهران و فیضیه قم که سخنرانیام با واکنش عدهای مواجه شد، بعد که ایشان را دیدم با لبخند من را بغل کرد و صحبتهایم را تأیید و تشویق کرد و گفت این صحبتی که در فیضیه و نماز جمعه کردی، انقلاب با این حرفها میماند، ولو آخرین صحبتت باشد. اینجوری انقلاب و نهضت میماند. تعبیر ایشان این بود که مثل پروانه خودتان را به شمع بزنید تا روشن بشود.
▪️خیلی حمایت کرد و گفت من عقیده دارم ادبیات انقلابی و صراحت و صداقت انقلابی توأم با عقلانیت باید حفظ شود و نباید دچار خوف و رجاهای مادی و حیوانی بشویم.
▪️نکته دیگری نیز ایشان به من گفت. آمریکا، انگلیس و فرانسه بهشدت پوشالیاند. ایشان در بحث فرهنگی و گفتوگوی فرهنگی با نخبگان و روشنفکران و افکار عمومی در منطقه میگفت ما باید با ملتها حرف بزنیم.
▪️من نکات ایشان را به بعضی مسئولان و غربزدهها و روشنفکرنماها یادآوری کردم و گفتم شهید قاسم سلیمانی میگفت افسران و سربازان آمریکایی ترسو هستند و مطلقاً ارتش آمریکا، ارتش جنگ نیست و ابداً نمیتوانند بجنگند. اینها فقط یک تصویر هالیوودی از خودشان ساختند. ایشان میگفت رسماً افسران و سربازهایشان پوشک میبندند. ایشان میگفت ما در داخل پایگاههای آمریکا نیروهای نفوذی داریم و وقتی مثلاً ۵۰کیلومتر آن طرفتر درگیری میشود، اینها در پادگانهایشان از صدای گلولهای که نزدیکشان میآید خیلی میترسند.
▪️شهید سلیمانی میگفت من فیلمهای متعددی از داخل پایگاههای آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دارم که اینها چقدر ترسویند و از مرگ و درگیری و مجروحشدن میترسند. اینها فقط با ترساندن مسئوولان، تأثیرگذاری روی فکر روشنفکرنماها، تبلیغات هالیوودی، بمب اتم، کار روی ذهن مخاطب و رسانه و خریدن آدمهای فاسد در حکومتها و ملتها کارشان را جلو میبرند.
▪️شهید سلیمانی میگفت فیلمهایی از درگیری هست که افسران آمریکایی فرار میکنند و در اتاق مثل بچههای کوچک دورهم نشستهاند و از ترس بعضیهایشان گریه میکنند یا مافوقشان دستور میدهد فلان کار را بکنید و نمیروند. ایشان میگفت اینها بهشدت پوشالی و ضعیفاند. میگفت اگر عدهای محکم و مؤمن جلوی اینها بایستند و صبار و شکور باشند، بهسرعت شکست میخورند و عقبنشینی میکنند.
منبع: گفتگو با استاد رحیم پور در مورد مکتبی که سلیمانی را ساخت
www.rahimpour.ir
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از کانال مهدی عنایت زاده
⭕️«تقیه» ؛ شمشیر نامرئی و ضرورت کاربست آن در سیاست خارجی.
🔰حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله
♦️"وقتی از تقیه صحبت میکنیم، ممکن است بگویید تقیه متعلق به آن زمانی بود که دولت مسلطی بر سرکار بود و ما هم مخفی بودیم و از ترس او چیزی نمیگفتیم. نه، همانوقت هم تقیه مسألهی ترس نبود. «التّقیّة ترس المؤمن»: تقیه سپر مؤمن است. سپر را کجا به کار میبرند؟ سپر در میدان جنگ مورد استفاده قرار میگیرد و به هنگام درگیری به کار میآید. پس، تقیه در زمینهی درگیری است؛ چون تُرس و حرز و سنگر و سپر است. همان وقت هم اینگونه بود. وقتی تقیه میکردیم، معنایش این بود که ضربهی شمشیر را بر پیکر نحس دشمن وارد میکردیم؛ اما طوری که او نه شمشیر و نه دستی که شمشیر را گرفته و نه بلند کردن و نه فرود آمدن آنرا ببیند و بفهمد، بلکه فقط دردش را احساس کند. تقیه، این بود. آنهایی که در آن روز تقیه میکردند، همینطور تقیه میکردند. آنها مخفیانه و دور از چشم دشمن، در خانههای پنهان، با هزار ملاحظه و مراقبت، مثلاً اعلامیه تنظیم میکردند که وقتی پخش میشد، بکلی آبروی نظام را میبرد. این کار، مثل ضربهی شمشیر بود که وقتی بلند میشد، بر کمر و فرق دشمن میخورد. بنابراین، تقیه میکردیم؛ یعنی نمیگذاشتیم که دشمن بفهمد چهکاری انجام میگیرد. تقیه سپر بود و تقیهکننده پشت سپر مخفی میشد. معنای تقیه ایناست. الان هم همین معنا را میدهد.
♦️در حال حاضر، استکبار جهانی دارای قدرتی است و شما هم مقاصدی دارید و میخواهید کارهایی انجام دهید. هیچ لزومی ندارد که هرکسی دایم از تریبونها اعلام کند و مسابقه بگذارد که فلان کار را میخواهیم بکنیم و بعد هم نکند! یکی از رهبران مسلمانِ پختهی واردی که من در طول مدت کارهای سیاسی دیدم، «سکوتره» بود. او آدم بسیار وارد و پخته و مطلعی بود. در چند سفری که به تهران آمده بود و ملاقاتهای متعددی که با او داشتم، خیلی شیفتهی انقلاب بود. او گرچه ضعیف بود و نتوانسته بود راه خودش را برود و «گینه کوناکری» را آنطور که ایدهاش بود و دوست میداشت، درست کند و بسازد و گرچه استکبار کَت بند و از طرق مختلف محاصرهاش کرده بود، ولی انسان موفق و سالمی بود و درست میفهمید. او این انقلاب را خیلی دوست میداشت و حقیقتاً از ته دل به امام ارادت داشت. در ملاقاتهایی که با او داشتم، حرفهایی از او شنیدم که خیلی درست بود. البته ما از خیلیها حرف شنیدیم، ولی این با آنها متفاوت بود. اینگونه تصور نشود که او برای خوشآمد ما حرفی گفته و ما هم باورمان آمدهاست. نه، من در این دهساله با افراد زیادی نشستم و برخاستم و حرف زدم و شنیدم. بعضیها حرف میزنند، ولی از زبانشان تجاوز نمیکند؛ اما بعضیها اینطور نیستند. این حقیقت قابل تشخیص است. بنابراین، او راست میگفت. یک وقت به من گفت: «فقط شما یک عیب دارید و آن این است که دایماً همهی کارها را میگویید و مطرح میکنید. همهی کارها که گفتن ندارد. چرا میگویید؟ میگویید که چه بشود؟». شاید من در سال اول ریاست جمهوری که این حرف را از او شنیدم، اصلاً از ته دل قبول نکردم. با خودم میگفتم که این دنیا، دنیایی نیست که او خیال کند ما اگر چیزی را گفتیم، دنیا میفهمد و اگر نگفتیم، نمیفهمد و گفتنِ ما مشکلی بهوجود آورد. بعداً تجربهها به من نشان داد که او پخته بوده و میفهمیده است. من حالا عقیدهام همین است. بعضی از برادران، در جاهایی خیال میکنند فقط خودشان هستند و به همین خاطر، مطالب و اهداف و آرزوهایی را به زبان میآورند و میگویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند. ما از اینگونه حرفها داشتیم. شما باید مراقب باشید که بهانه به دست دشمن ندهید. الان دنیا، دنیای مهمی است. در این خصوص، وزارت خارجه و کسانی که با سیاست خارجی سروکار دارند و مجلس و بقیهی اجزای دولت و بعضی از ائمهی جمعه، در درجهی اول اهمیت قرار دارند. پس، مسألهی «تقیه» بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم."
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام ۱۳۶۸/۱۱/۰۹
هدایت شده از روشنگری
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آه از دیماه از این ماهِ درد...
شعرخوانی حماسی دوران ظهور روز گذشته در حضور رهبر انقلاب
@Farsna
هدایت شده از روشنگری
10.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد
کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد..
ببينيد جالبه
#کانال_خبری_تحلیلی_حزبالله 🔻
🆔️@hezboollah110
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به این میگن بانوی نمونه که افتخار سرزمین #ایران است! 👌👌
نه امثال بعضی سلبریتی ها که مایهی ننگ مردم ایران هستند!
🖤| @Clad_girls | دختران چادری
هدایت شده از شهر پاسخ 🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫#شبهه
اجبار کردن درست نیست. چه در حکومت پهلوی چه در جمهوری اسلامی
⭕️ پاسخ مختصر و مفید از زبان خانم اسلاملو، نویسنده و پژوهشگر در حوزه زن و خانواده
🚨بهکانال شهرپاسخ بپیوندید
🆔 @pasokhcity
هدایت شده از ***والدین و دانش آموزان بندپی غربی***
🌱❤️
💖در روایتی امام صادق (ع) میفرمایند:
هرگاه که هفتاد مرتبه سوره حمد را بر یک دردی خواندم آن درد تسکین یافت.
💖از امام محمد باقر (ع) نقل است:
اگر سوره حمد را بر میتی هفتاد مرتبه خوانده شود و آن میت زنده شود جای تعجب ندارد.
💖
❤️از پیامبر (ص) نقل است:
جهت کم شدن تب، این سوره را چهل بار ظرف آبی بخوانید و بر روی آدم تب دار فشار دهید و در جای دیگر آمده است هرفردی بعد از عطسه سوره حمد را بخواند آنگاه به کف دست خود بدمد و به صورت خود بمالد از سردرد و چشم درد و آمدن خون بینی در امان خواهد بود.
❤️از امام صادق (ع) نقل شده است
که هر فردی در صبح قبل از آنکه حرف بزند هفت بار سوره مبارکه حمد را بخواند هر ناخوشی و مرضی که دارد برطرف گردد و هرگاه در آن روز ناخوشی و مرضی زایل نگردد در روز دیگر بعد از نماز صبح و قبل از حرف زدن هفتاد مرتبه این سوره را با اعتقاد کامل بخواند من ضامن شفا او خواهم بود.
❤️پیامبر (ص) می فرمایند
هر فردی سوره حمد را بخواند چنان است که دو سوم قرآن را خوانده و ثواب آن کسی که بر همه مومنان تصدق کرده باشد به او داده می شود و نیز ایشان می فرمایند: هر فردی به صدای قاری این سوره گوش دهد به اندازه یک سوم ثواب آن به وی داده می شود.
❤️در خواص این سوره از پیامبر (ص) نقل است
که هنگام خواب بر پهلو بخوابید و سوره های حمد و توحید را بخوانید از همه بلایا ایمن خواهید بود و هر کس در حین ورود به منزل خود سوره های حمد و اخلاص را بخواند خداوند فقر و تنگدستی را از او برطرف و خیر و رکت بسیار به وی عطا می کند.
🍃 ذڪر نٻڪ❤️🌷🙋♂️
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴یادتون هست رهبری فرمودند ورود واکسن امریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است؟
🔹حالا به توضیحات پزشک جراح آمریکایی در مورد خطر بزرگ واکسنهای mRNA ( فایزر ، مدرنا) و تغییر ژنوم انسانی توجه کنید تا ببینید امریکا و انگلیس چه خواب شومی برای قربانیها دیدند.
✍ حالا یادتونه وزارت کشتار جمعی واکسن انگلیسی آسترازنکا رو وارد کردن و به مردم تزریق کردن ؟ خلاف حرف رهبری ... هلال احمر هم مقصره ... از کشور های متخاصم واکسن رایگان آوردن به مردم تزریق کردن ... آخه آدم عاقل ، این کشور ها از قدیم به صدام موشک می دادن الان به اوکراین و اسرائیل سلاح میدن به داعش کمک کردن ، به مردم ایران هم واکسن دادن
#عوارض_واکسن
هدایت شده از خضر نیوز (جنگ شناختی) # انا علی العهد
🔰پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
✍️ خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم.
درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.»
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم.
شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم»
خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
هدایت شده از خضر نیوز (جنگ شناختی) # انا علی العهد
یک همجنسباز نخستوزیر فرانسه شد
🔹ماکرون «گابریل آتال» وزیر آموزشوپرورش فرانسه را به نخستوزیری این کشور منصوب کرد. آتالِ ۳۴ ساله جوانترین نخستوزیر فرانسه و اولین کسی است که آشکارا همجنسباز است.