eitaa logo
تفکر صحیح رمز هدایت
63 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
84 فایل
برای پی بردن به حقیقت باید تفکر درست نمود .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💞همسرانه💞
✨♥️✨ اولویت ندادن به رابطه با همسر: برخی از مردها به کارشان بیش از همسرشان اهمیت می‌دهند و برخی به طی کردن وقت کنار دوستانشان؛ به همین روش، مردهایی هستند که اولویت های دیگری پیش از همسرشان دارند. هر زنی، چنانچه در چنين موقعیتی قرار بگیرد، آزرده و غمگین می‌شود. هر دفعه که قراری را با همسرتان به هم می‌زنید تا به کارهای دیگرتان برسید، وی آزرده می‌شود. اینها روی هم تلمبار می‌شود و در بلند مدت به روابط آسیب می‌زند. البته منظور این نیست که به کلی از کار یا علائق‌تان دست بکشید، ولی بهتر است رفتارتان با همسرتان به گونه‌ای باشد که زمانی که وضعیت زندگی سخت گردید، بداند که در این دنیا هیچ چیز دیگری به اندازۀ وی برایتان اهمیت ندارد.
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
20.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰چالش مومو؛ همه چیز در مورد یک حقه اینترنتی! 👤دکتر محمد لسانی @Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
✨ در خانه ما مرسوم هست که برای همدیگه نامه می‌نویسیم. نزدیک بله برونم بود و ناراحت از اینکه پدرم در مراسمم نیست...😕 ✨ شب خواب بابا را دیدم و گفت نامه‌ای بنویس یکی از همرزمانم می‌آید منزل و ایشان در مراسم هم حاضر می‌شوند اما نمیدانستم کدام همرزم بابا...🤔 ✨ نامه‌ای نوشتم و شرح دادم و آدرس و روز مراسم را هم نوشتم گذاشتم خانه و گفتم این نامه را کسی نخواند همرزم بابا که آمد بدهید به او و رفتم بیرون از خانه سرکار...🚶 ✨ همان روز حوالی ظهر زنگ درب خانه به صدا درآمد، برادر کوچکم درب منزل را باز کرد، چیزی که دید قابل پیش بینی نبود... سردار سلیمانی پشت درب بود... به مادر گفت برو چادر سرکن حاج قاسم پشت درب است. مادر که باورش نمیشد گفت مگه حاج قاسم بیکار است بیاید منزل ما؟ اما آمد!😍 ✨ نامه را در بسته دادند به سردار لبخندی زد و پرسید مراسم ساعت چند است؟ شب مراسم درب خانه عروس را زدند همه به هم نگاه کردند و از همدیگر پرسیدند منتظر فرد دیگری بودید!!! جواب‌ها منفی بود. درب باز شد...سردار پشت درب بود... آمد داخل و قول پدر عملی شد... بالاخره سوریه‌ای ها لقب درستی به #ابوحامد داده بودند...🌼 #شهید_حسین_رضایی🌹 @Modafeaneharaam
هدایت شده از 💞همسرانه💞
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀چهار توصیۀ کلیدی برای رسیدن به آرامش در زندگی مشترک @Panahian_ir
هدایت شده از 💞همسرانه💞
🔹 حضرت آیت‌الله بهجت (ره): 🔸 هماهنگی و موافقت اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده از هر لحاظ و به‌صورت صددرصد برای غیر انبیا و اولیا علیهم‌السلام غیرممکن است. 🔸 اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر، استقامت، گذشت، چشم‌پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. اگر اینها نباشد اصطکاک و برخورد پیش خواهد آمد و همه اختلافات خانوادگی از همین‌ جا ناشی می‌شود. 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۳۰۰ @letaskonoelayha
هدایت شده از 💞همسرانه💞
❤️ اشتباه کردن، اشتباه بزرگی نیست؛ اشتباه بزرگ آن است که اشتباه کنی و عذرخواهی نکنی. حتی اگر اشتباه بزرگی هم مرتکب شدی، با عذرخواهی میتوانی بزرگی اشتباهت را از یاد همسرت ببری. 💠 @letaskonoelayha
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس خانم دکتر شیخی در برنامه کشیک سلامت شبکه ی سلامت : 🔻 بايد صحت بررسی شود. 🔻 موضوع کرونا باید بررسی شود. نکند کرونا مثل ، حربه دشمن باشد. 🔻الان در کشور چین و کشورهای دیگر از کرونا اثری نیست. 😈 🆔 @setad_ehya_teb_eslami
💥خبر داشتید که امام خامنه ای همین چند ماه پیش بر یک کتاب طب اسلامی تقریظ زدند و تاییدشان کردند!!! ✍ تقریظ و تایید مقام معظم رهبری بر کتاب طب اسلامی در آینه وحی 📙نویسنده : دکتر رضامنتظر ⚠️به تاریخ ۱۹ خرداد۹۹
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴تیر خلاص به 💢افشاگری بی‌نظیر و جنجالی دکتر احسان میرزایی: 📍از شیاف مدفوع دکتر ملک‌زاده (معاون وزیر بهداشت) تا داروهای بی‌اثری که بر روی ایرانی‌ها تست شد و اثرات سوء آن همچنان نامشخص است... 📍چرا از ظرفیت طب سنتی ایرانی و اسلامی برای درمان استفاده نمی‌شود؟ 🌐اینقدر این کلیپ را انتشار دهید تا نقاب از چهره‌های سکانداران بهداشت دولت بنفش، برداشته و پاسخگو شوند...
✨﷽✨ 🌼شب اول قبر شیخ مرتضی حائری ✍شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضي حائري، برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم و يک سوره ياسين قرائت کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم، پرسيدم: آقاي حائري، اوضاع‌تان در آن طرف چطور است آقاي حائري گفت: وقتی مرا دفن کردند، روحم از بدن خارج شد. کم کم بدنم را از بيرون مي‌ديدم. ناگهان متوجه شدم از پايين پاهايم، صداهايي وحشتناک می آید. به زير پاهايم نگاه کردم؛ بياباني بود برهوت و دو نفر بودند که از دور، نزديکم مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود و مرا به هم نشان مي‌دادند. خیلی ترسیدم و بدنم می لرزید. داشت نفسم بند مي‌آمد... خدايا به دادم برس در اينجا جز تو کسي را ندارم...ناگهان متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي آرامش ‌بخش، سرم را که بالا کردم نوري را ديدم که از بالاهاي دور دست به سوي من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر می رفتند تا اینکه ناپديد شدند. آقايي بود بسیار نورانی و با عظمت، از من پرسيد: آقاي حائري ترسيدي من هم به حرف آمدم که: بله آقا خیلی ترسيدم، اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که لبخند بر لب داشتند و با نگاهی بسیار مهربان به من مي‌نگريستند فرمودند: من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائری شما 38 بار به زيارت من آمديد من هم 38 بار به بازديدت خواهم آمد، اين اولين دفعه بود، 37 بار ديگر مانده. 📚گوینده داستان: آيت‌الله العظمي سيد شهاب‌الدين مرعشي نجفي(ره).