☫﷽☫
┄┄❅🇮🇷❅┄┄
#شهادت یک مستشار #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی در #سوریه در اثر حملات هوایی شب گذشته به شرق سوریه
🌷
#شهید_بهروز_واحدی از رزمندگان سپاه اسلام در اثر حملات هوایی شب گذشته به مناطقی در شرق سوریه به شهادت رسید.
☫
┄┄❅🇮🇷🇵🇸❅┄┄
#اسرائیل_باید_محو_شود
#ישראל_צריכה_להימחק_מעל
🕊
┄┅❀ #صلوات ❀┅┄
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🛑🇮🇷 قم از دو شهید گمنام میزبانی میکند
🔹پیکر ۲ شهید گمنام دفاع مقدس، بعد از ظهر روز یکشنبه ۲۱ ماه مبارک رمضان در سالروز شهادت امام علی (ع) و روز سیزدهم فروردین، از میدان سلام مجاور مسجد مقدس جمکران و منتهی الیه بلوار پیامبر اعظم (ص)، به سمت این مسجد مقدس تشییع و در صحن اصلی به خاک سپرده خواهد شد.
🔹یکی از دو شهید والامقام، در عملیات کربلای پنج در سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسیده است، و دیگری در عملیات عاشورای ۲ در سال ۱۳۶۴ در چنگوله به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.
👇👇👇👇👇👇
┈ ┅━❀✨❀━┅┉┈
https://eitaa.com/joinchat/195559426C118c2eb276
┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
هدایت شده از تراب
#امام_حسن_علیه_السلام
برف وباران کرامت حسن است
قطره ای ازسخاوت حسناست
نور ماه ازعنایت حسن است
آسمان زیرمنت حسن است
یاکریم است ذکر ما به رکوع
نورخورشیدازاوست وقت طلوع
کرم از دست او شدست شروع
بی نهایت نهایت حسن است
ازعدم بوده ایم وهست شدیم
یاحسن گفته ایم ومست شدیم
سائل کویش ازالست شدیم
پس گل ما ز تربت حسن است
صاحب پرچم وعلم باشد
سائلش نیز محترم باشد
هرکجا صحبت از کرم باشد
قبل هرچیزصحبت حسن است
دشمنش هم اگر گدا می شد
شامل لطف مجتبی می شد
خجل ازخویش مرد شامی شد
لطف شاهانه عادت حسن است
معنی ذوالجلال والاکرام
بعدحیدرحسن ابوالایتام
داده بادست خود به سگ اطعام
رزق عالم ز برکت حسن است
سبط اکبر شبیه پیغمبر
اولین آیه است ازکوثر
پسرارشد یل خیبر
مثل حیدر شجاعت حسن است
جمل ازناز شست او شد طی
ناقه ی فتنه شد به دستش پی
تا قیامت همیشه پی درپی
برمعاویه لعنت حسن است
#علیاصغرشاهسنایی
https://eitaa.com/torabeabootorab
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
شهید مسعود شعربافچی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
همسر شهید نواب صفوی:
بعد از افطار به آقا گفتم :
دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک!
فقط لبخندی زد!
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم!
سحر برخاست، آبی نوشید!
گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛
افطار هم چیزی نداریم!
باز آقا لبخندی زد!
بعد از نماز صبح هم گفتم!
بعد از نماز ظهر هم گفتم!
تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم!
اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود :
امشب افطارى نداریم؟
گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!
خندیدم و گفتم :
صد البته که هست؛
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا!
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند!
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در!
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.
آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدند!
سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند!
من هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست!
رفتم و آوردم!
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند!
در همین هنگام باز صدای در آمد.
به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم :
برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند!
الحمدلله آب در لولهها هست فراوان!
مرحوم نواب چیزی نگفت!
یوسف رفت در را باز کرد،
وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است!
گفتم: اینها چیه؟!
گفت: همسایه بغلی بود؛
ظاهراً امشب افطاری داشتهاند،
و به علتی مهمانی آنان بههم خورده است!
آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت.
من شرمنده و شرمسار!
غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
ميل کردند و رفتند.
آقا به من فرمود :
یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چهقدر سر و صدا کردی؟!
وقتی هم نعمت رسید چهقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست!
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین است؛
نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان!
وقتِ نداشتن داد میزنند!
وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند!
برای شادی روح شهید نواب صفوی صلوات
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
باسلام وصبح به خیر روزمان را با یاد
وخاطره شهید مدافع حرم جواد جهانی شروع می کنیم
شادی روحشان الفاتحه مع الصلوات
من در تلفنم نام همسرم را با عنوان "شهید زنده " ذخیره کرده بودم.یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد که به ایشان گفتم آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای. قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت شمارهاش را بگیرم وقتی این کار را کردم دیدم شماره مرا با عنوان"شریک جهادم و مسافر بهشن " ذخیره کرده بود و گفت از اول زندگی شریک هم بودهایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
چرا شهید جهانی را در پارک خورشید به خاک سپردهاند؟
وصیت خودشان بود.یک بار برای شام میخواستیم بیرون از منزل برویم که به پارک خورشید رفتیم. در آنجا افرادی که حجاب مناسبی نداشتند و صدای موسیقی خیلی زیاد بود. کمی که آنجا ماندیم شهید نتوانست بماند و گفت بلند شوید برویم که اینجا جای ما نیست. بعد از آن هنگام تشییع پیکر شهدای غواص در هاشمیه شهید از مسئولان مراسم پرسید که آیا این شهدا در پارک خورشید دفن میشوند یا خیر که جواب منفی دادند. آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر از حضور شهدا بهره نمیبرند و آنها را از مردم دور میکنند به همین علت وصیت کرده بود خودش در پارک خورشید دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیرقرار دهد برایش کافیست و اتفاقا چندماه بعد از دفن ایشان دخترجوانی درحالی که اشک میریخت نزد من آمد و گفت اتفاقی به همراه دوستش سر مزار ایشان رفته و شروع به درد دل کرده است که شب خواب شهید را میبیند و بعد از آن به کلی تغییر میکند و محجبه میشود.
گفتگوی ما با آنکه هنوز هم ابعاد زیادی برای ادامه دادن داشت به اتمام رسید و من فکر میکنم بعضی آدم ها چقدر دل بزرگی دارند و گذشتن از عزیزترینها به چه ایثاری نیاز دارد.
منبع:سایت مشهد فوری