eitaa logo
نیم پلاک
439 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
330 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از Hadi Emz
🍂 نقش قرارگاه کربلا در عملیات کربلای۵ به روایت اسناد ۳۱ پس از رساندن امین به مقر تاکتیکی لشکرش، به قرارگاه برگشتیم. به‌محض رسیدن به قرارگاه نماز خوانده و نهار خوردیم. سپس محرابی مسئول اطلاعات و آقای میرصفیان فرمانده توپخانه پانزده خرداد آمدند و درباره جزئیات کارهایشان توضیح دادند. مهندس عطار هم آمد و درباره آزمایش سطحه و خشایار در عمق‌های مختلف آب توضیح داد. غلامپور در تماس با برادر محسن از وی خواست که غمخوار از مسئولان لجستیک را برای حل مشکلات یگان‌ها به قرارگاه بفرستد. قرارگاه کربلا، خصوصاً اتاق فرماندهی بسیار شلوغ شده است. آقای محتاج و افشار نیز قرارگاه عبور را به نام قرارگاه عاشورا در همین قرارگاه کربلا مستقر کرده‌اند. حسن دانایی کلیه فعالیت‌های جناح راست را پیگیری می‌کند و آقای صیاف‌زاده نیز فعالیت‌های مهندسی در خط را دنبال می‌کند. آقای بشردوست با عده‌ای از برادران پاسدار نیز در یکی از اتاق‌های قرارگاه کربلا مستقر شده‌اند. همهمه عجیبی در قرارگاه به پاست. در ساعت ۱۵:۲۰ به‌سمت دژ مرزی و مقر لشکر۱۹ فجر حرکت کردیم. شمخانی به‌اتفاق آقای غمخوار نیز آمدند. شمخانی به‌محض دیدن آقای غلامپور با شوخی به غمخوار گفت، بیا بشین پیش غلامپور که نلرزه. هنوز دقایقی از آمدن شمخانی نگذشته بود که سیف‌الله حیدرپور فرمانده تیپ ۴۸ فتح هم آمد. شمخانی رو به او کرد و گفت: شما بروید جزیره مینو را خالی کنید و بیایید این‌طرف (شلمچه) اول از همه هم ادواتت را بیاور. غلامپور به حیدرپور: امشب از تاریکی استفاده کنید و تا صبح مستقر شوید. فرمانده گردان‌هایت را بیاور و توجیه کن. من به مرتضی (قربانی) گفته‌ام که تو لشکر احتمالاتی. اما به شما که می‌گویم، می‌خندی. مرتضی دلگرمیش از شما بیشتر است و آمده و مستقر شده. از تو انتظار نداریم این‌طوری حرف بزنی (اشاره به حرف‌های چند روز پیش حیدرپور که گفته بود من پایم را اینجا نمی‌گذارم.). گاهی می‌گویی زندگیم (عقبه تیپ) اهواز است، گاهی می‌گویی در جزیره مینو هستیم و... این بهانه‌ها را نیار و بیا پای کار. حیدرپور با بیان چشم و این جمله که ما در خدمت اسلام هستیم، دژ مرزی را ترک کرد. با رفتن او افراد مختلفی آمدند و هریک گزارشی از مأموریت‌های خود ارائه کردند. آقای محرابی از وضعیت دشمن و سکوت چند شب گذشته‌اش گفت. حاج قاسم از مشکلات نداشتن شن و باقی‌ماندن کارهای جاده لشکر فجر که عقبه اصلی عملیات در بیست‌وچهار ساعت اول است سخن گفت. علی عساکره مشکلات ادوات و نداشتن مهمات را یادآوری کرد. غلامپور از ورود زودهنگام قرارگاه قدس و نجف گله داشت و می‌گفت، برادر عزیز (قرارگاه قدس) لشکر۸ و لشکر۱۴ و آقای ایزدی (قرارگاه نجف) لشکر۵ را فرستاده‌اند شناسایی و بچه‌های شناسایی این یگان‌ها با نیروهای شناسایی لشکر۱۰ سیدالشهدا درگیر شده‌اند. میرصفیان مسئول توپخانه پانزده خرداد گفت، توپ‌ها را آورده‌ایم ولی جا نداریم مستقرشان کنیم. ساعت ۱۶:۲۵ روز ۶۵/۱۰/۱۷ جلسه فرماندهان یگان‌ها با حضور آقایان شمخانی و غلامپور کنار دژ مرزی تشکیل شد. شمخانی گفت، برادرها کارهایشان را توضیح بدهند. بلافاصله مرتضی قربانی که در حضور فرماندهان رده بالا در بیان نظرات مثبت از دیگران پیشی می‌گیرد، گفت: من چهار تانک مستقر کرده‌ام در خط برای زدن خط دشمن و دو تا هم برای عبور گذاشته‌ام. شمخانی: شما و قاسم (لشکرهای ۲۵ و ۴۱) باید ده تا تانک عبور دهید. امین و نبی (لشکرهای ۳۱ و ۱۹) هم ده تا و ده تا هم قرارگاه قدس عبور می‌دهد. سلیمانی: پس تانک‌های ما را مشخص کنید. مرتضی قربانی: من یک دسته تانک می‌گذارم تحت امر قاسم و برایش عبور می‌دهم. سر شب بزنیم به عراق. ساعت ۱۱ بهترین وقت است. شمخانی: اگر هوا ابری بود ساعت ۱۱ می‌زنیم به خط دشمن، اما اگر هوا صاف بود فردا به شما می‌گویم. مرتضی قربانی: بدهید دست خدا! این حرف‌ها را نزنید، هواشناسی یعنی چه؟ راستی به ما خشایار بدهید. شمخانی: خشایار نداریم، معطل ما نباشید. خدا لعنت کند شاه را که بیشتر برای ما نخرید!! غلامپور: امشب هم ارتباطتان را با ما برقرار کنید. با پایان این جلسه که در فضای باز برگزار شد به قرارگاه تاکتیکی فرماندهی لشکر۳۱ عاشورا رفتیم. پیگیر باشید        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال بچه‌های جبهه و جنگ @defae_moghadas             ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه یک پاسدار بهمراه فیش واریزی ۴۰۰۰ ریال پول به صندوق دارایی سپاه پاسداران در دهه ۶۰ در خلال جنگ تحمیلی 🔹نامه به این مضمون میباشد : حلال کنید امروز پای خاکریز دوتا از گلوله های آرپی‌جی به هدف نخورد. حقوق این ماهم حلال نیست. ببخشید💝🌹 شهید امیری مقدم 😭😭
🌿 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🗓 چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ 🌙۶ شعبان المعظم ۱۴۴۶ 📿 يا حَيُّ يا قَيّوم 🌹 {علیه آلاف تحیة والثناء}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حقیقت
🌀کلام شهید: 🔹️مطمئن‌ باشید در هر شغلی که هستیم، اگر ذره‌ای عدم‌ خلوص در ما باشد، امروز سقوط نکنیم فردا سقوط می‌کنیم؛ چون انقلاب هر زمان یک موج می‌زند و یک مشت زباله را بیرون می‌ریزد. شهیدعبدالحمید‌دیالمه🌹 @hagigei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺 مدد از شهدا 🌺
💔 حرف آخر... آن شب، منصورِ کوچک، بعد از چند شب بی‌تابی توانست بخوابد و صبح که بیدار شد دیگر اثری از بیماری در او ندیدیم، همان موقع پدربزرگ گفت: این بچه را حضرت ابوالفضل(ع) شفا داد." 28 سال بعد، زمانی که خبر شهادت منصور را آوردند، پدر یاد آن شب سخت افتاد و گفت: "حضرت ابوالفضل(ع) او را شفا داد تا در چنین روزهایی برای اسلام بجنگد و شهید شود." ✍🏻کاش سرنوشت ما هم یه جور رقم بخوره که یه روزی، یه جایی، بشیم مرهم دردای این انقلاب بشیم سپر بلای امام زمان یه مهره به درد بخور که امام زمان روی وجودمون، حساب باز کنن🥀 انتشار به مناسبت ♡ ㅤhttps://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺 مدد از شهدا 🌺
ولادت: ۱۳۶۶ شهادت: ۲۴/۰۱/۱۳۸۷ مکان شهادت: حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی) ** مادر شهید با افرادی که گمراه بودند نمی گشت. به اونا می گفت تا موقعی که خودتو اصلاح نکنی من باهات قهر هستم. هیچ وقت به نامحرم نگاه نمی کرد. بسیار معصوم و سر به زیر بود . حیای بسیار داشت. حتی با اقوام نزدیک که نامحرم بودند رابطه نداشت. همیشه می گفت: حیا و تقوا مثل طناب است و اگر طناب حیا پاره بشه تقوا هم از بین میره. جایی که می دونست گناه هست نمی رفت. می گفت: «هر چه دیده ببیند دل کند یاد» اگر چشمم به نامحرم بیفته حتما به گناه می افتم. خیلی با نفسش مبارزه می کرد. در جمع خیلی باهاش بحث می کردند و اون خیلی آگاهانه جواب می داد. چون مطالعه داشت. خیلی به دین پایبند بود. هر چه می گفت عمل می کرد. می گفت هر کاری می خوام بکنم اول باید ببینم امام زمان (عج) از این کار راضیه؟ چه دردی از درد امام زمان(عج) دوا میشه؟ اگر می بینید امام زمان(عج) ناراحت می شه انجام ندید. رشته حسابداری شیراز دانشگاه دولتی، مهندسی نفت دانشگاه آزاد و علوم قرآنی قبول شد. هر جلسه که کلاس حضوری داشت نیم ساعت هم می گذاشت برای نماز و احکام.