🌴🌷🇮🇷🌹🌴
آنچه #امام_خامنهای #رهبر_انقلاب_اسلامی گفتند، شاعری به #شعر درآورد
باید که میان #ملت ما
#ایمان و #امید #زنده باشد
در پویش #راه #خدمت ما
ایمان و امید زنده باشد
فرمود عزیز #رهبر ما
باید که شنید این #سخن را
با #جهد و #جهاد و #همت ما
ایمان و امید زنده باشد
برخیز و ز جان و دل بکوشیم
از چشمۀ عاشقی بجوشیم
یعنی همهجا ز دعوت ما
ایمان و امید زنده باشد.
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
#بدون_شرح
ببین #جمهوری_اسلامی به چی {خیلی بالاتر از این حرفا} رسیده که #هایپرسونیک (#فتاح ) را ( رو) کرده
💥👌💥
#کهنه_سرباز
#عبدالمحمود
هدایت شده از سید طاها
لقب علمدار به شهید راه چمنی
جوان با انگیزه و با نشاط بود و از آنجایی که در ورزشهای مختلف از جمله کوهنوردی، شنا، غواصی و... توانایی داشت در محل خدمت از او به عنوان مربی ورزشی استفاده میکردند. یکی از فرماندهانش میگفت ابوالفضل جوان بسیار ورزیده و پرتوانی بود و در امور نظامی بسیار حرفهای و متخصص بود، در عین حال قاری و حافظ قرآن هم بود از این رو به او علمدار میگفتیم
ابوالفضل راه چمنی محل تولد : ورامین اصالتا سبزوار
تاریخ ولادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲
تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۱/۱۸
محل شهادت: سوریه - حلب
مدت عمر: ۳۱ سال
محل مزار : گلزار شهدای روستای«ارمبویه» از توابع شهر پاکدشت
وصیت نامه شهید ابوالفضل راه چمنی
به گفته پدر او این راه را تا پایان عمرش ادامه داد و در مجموع ۸ بار به سوریه اعزام شد. هر بار که به سوریه میرفت خود را برای شهادت آماده میکرد، وصیت نامهاش را مینوشت و تحویل من میداد، امّا هنگامی که باز میگشت وصیتنامه را به او پس میدادم. نوبت بعد وصیتنامه را بازنویسی میکرد و دوباره به من میداد و همینطور در همهی اعزامها این کار را تکرار کرد. نکته عجیب اینجاست که در آخرین اعزام با اینکه از حالات و رفتارش احساس میشد که ممکن است دیگر باز نگردد وصیت نامهای به ما نداد و هیچ نگفت فقط رفت و دیگر بازنگشت.
نحوه شهادت شهید ابوالفضل راه چمنی
نحوه شهادتش را همرزم ابوالفضل اینگونه برایمان روایت کرد: «قرار بود عملیات را از دو محور آغاز کنیم. همه آماده شده بودیم. بچههای لشکر زینبیون مهیای رزم بودند. قبل از حرکت ابوالفضل از من پرسید: «از دنیا دل کندهای؟» کمی تأمل کردم. ابوالفضل به من گفت: «تو حق داری، شما دو فرزند داری، امّا من از دنیا دل کنده و غسل شهادت کردهام.» این آخرین جملات ابوالفضل بود. عملیات آغاز شد، به سمت محل مورد نظر حرکت کردیم.»
یکی دیگر از دوستانش نقل میکند: «قبل از عملیات ابوالفضل بر بالای یک بلندی رفت و رو به حضرت امام رضا (ع) کرد و به آقا سلام داد و گفت: «السلام علیک یا علیابن موسیالرضا (ع)»کمی هم با حضرت درددل کرد و از روی تپه پایین آمد. عملیات شروع شد و به خوبی هم پیش میرفتیم. تیربار داعشیها روی بچهها آتش میریخت. ابوالفضل بلند شد و با آرپیجی مقرشان را زد. همه با صدای بلند تکبیر گفتند. ابوالفضل به سمت مقرشان حرکت کرد تا موقعیت را بسنجد، اما متوجه شدیم که نیروهای تکفیری پاتک زدهاند و جلوی ما را گرفتهاند. ابوالفضل با درایتی که داشت نیروها را به عقب هدایت کرد و خودش در منطقه ماند تا موقعیت را بررسی کند. خواستیم برگردیم که متوجه شدیم در محاصره هستیم. گفتم: «فرمانده دستور آمده برگردیم.» وقتی میخواستیم برگردیم، من ۱۰ قدم از ابوالفضل جلوتر حرکت کردم که صدای «یازهرا» یی را شنیدم. وقتی برگشتم دیدم که ابوالفضل با صورت به زمین خورد. از پشت سر به ما تیراندازی میکردند، امّا بچههای زینبیون اجازه ندادند پیکر شهیدشان روی زمین بماند. پاکستانیهای غیور سینهخیز پیکر فرمانده شهید ابوالفضل راهچمنی را به عقب آوردند.»
این شهید بزرگوار در فروردین ماه ۱۳۹۵ بر اثر اصابت ترکش خمپاره در العیس، جنوب غرب حلب، به شهادت رسید
شادی روحش الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عج و شفا بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
#روحانی_واقعی #بسیجی_فداکار از تبار #امام
➖به کار بردن پسوند خمینی برای شما سزاوار و شایسته است.
💐
#جهاد_تبیین حجت الاسلام سید علی #خمینی زید عزّه در مراسم بزرگداشت #امام#خمینی رضوان الله علیه | #نجف اشرف
🥀
#روضه #مظلومیت_رهبر در #اغتشاشات
#تبیین غربت #رهبر میان #مسئولین در مقوله #فرهنگ
تبیین #ضرورت #موضعگیری #خواص در بزنگاهها
نگاه #امیدوارانه به #آینده و البته #منتقدانه به خواص
🌻
خدا توفیق #سربازی #انقلاب و #ولایت را برای این سید #بسیجی مضاعف کند.
#یادگار_امام
#سید_علی_خمینی
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از اقا
⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید!
▶️ رهبر انقلاب:
یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطنی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
هدایت شده از شهیدانه
🌱خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم.
#شهید_مصطفی_صدر_زاده🌷
@shahidanehha
هدایت شده از شهیدانه
آیه47🌹 ازسوره بقره 🌹
بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ
اى بنىاسرائيل! نعمتى را كه به شما ارزانى داشتم، بياد آوريد و اين كه من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم
آیه47🌹 ازسوره بقره 🌹
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ = ای بنی اسرائيل
اذْكُرُوا = ياد كنيد
نِعْمَتِيَ = نعمت مرا
الَّتِي = كه
أَنْعَمْتُ = انعام کردم ، ارزانی داشتم
عَلَيْكُمْ = بر شما
وَأَنِّي = و همانا من
فَضَّلْتُكُمْ = برتری بخشيدم شما را
عَلَى = بر
الْعَالَمِينَ = جهانيان
@shahidanehha
هدایت شده از شهیدانه
#یاد_یاران
🍃با پول تو جیبیش اراذل محل رو میبرد استخر!
میگفتن مصطفی چرا اینکارو میکنی؟
میگفت: دوساعت کمتر دیگران رو اذیت کنن...
#آقامصطفی_صدرزاده
#سیّدابراهیم
@shahidanehha
هدایت شده از حقیقت
🌿حمید به #امام_خمینی علاقه ی بسیار زیادی داشت. هر وقت تصویر و سخنرانی امام در تلویزیون پخش می شد، اگر غذا می خورد، دست از غدا خوردن می کشید و اگر درحال خوابیده به تلویزیون تماشا می کرد، به محض دیدن تصویر امام به احترام ایشان می نشست.
شهید عبدالحمید صالح نژاد🌹
✍کتاب صنوبرهای سرخ
@hagigei