eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
40هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
18.1هزار ویدیو
924 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ در خدمتم 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
سید رضا نریمانی_هفتگی23دی95-شور-بی بی دیگه طاقتم طاقه دیگه دارم از هم میپاشم-1484380046.mp3
12.15M
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄ یه کاری کن بشم حُرت هرکاری کرده باشم آقا دیگه راهتو روتون نبستم ک😭 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 لطف امام حسین علیه السلام 🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🌕 به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه می‌کردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای این‌ها گریه می‌کنید؟ فرمودند: آخر این‌ها مرتکب کاری می‌شوند که مستحقّ جهنّم می‌شوند، ناراحتم. 🔺 برای دشمن گریه می‌کند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر می‌کنید که دوستانش را رها می‌کند و تنها می‌گذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم.
🏴 دل نیست ، مگر آنکه شود جای حسین غمناک شود ، آب شود ، پای حسین در خلـــق جهان نَگـــرد پیدا نشـــود مانند و شبیه و مثل و همتای حسین مانند سپـــر ، تو را نگـــه می دارد از روی لبتـــ نیفتـــد آوای حسیـــن رحمت به روان مادرم روحش شـــاد بر من بِگُذاشتـــ نــامِ زیبـــای حسین عشقست و یا معجزه ای است شگفت جمعیت بی دین ، شده شیدای حسین ممنون دعـــای مادرش فاطمه ایـــم دعوت شده ایم اگر به دنیای حسین با دست شکسته هم دعامان میکـــرد یارب تو ببخش گریه کن های حسین ✍شاعر: =========================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥یکی از شگردهای شیطان شیطان دائماً ما را به شتابزدگی وادار می‌کند چون اگر آدم آرام باشد، غالباً درست تشخیص می‌دهد و دقیق عمل می‌کند. عجله پای ثابت غالب اشتباهات ماست. 👤استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 صبرش به سر رسید، چو قصه به سر رسید از دست عمّه جان و ز جان، دست بر کشید «واللهِ لا اُفارِقُ عمّی» خروش او با این رجز به سوی عمو جان خود دوید گودال رنگ کوچهٔ تنگ مدینه بود از چشم مجتبایی او اشک می چکید در ازدحام نیزه و تیر و عصا و سنگ از ره رسید و جز سر و دستش سپر ندید دستش فتاد و ‌ناله کشید: «آه مادرم» قد حرم خمید، چون این ناله را شنید افتاد و شد دخیل ضریح تن عمو یک تیر حرمله، دو نشان را به چشم دید این بار غیر حنجر پاکش سپر نداشت تیر جفای حرمله را بر گلو‌ خرید ✍شاعر: