eitaa logo
زبانشناسی
910 دنبال‌کننده
553 عکس
157 ویدیو
104 فایل
🥇 @etymologist 🏅Strategist بررسی های دکترینال زبانشناسی با رویکرد های رایانشی / تاریخی ، تطبیقی / عصبی / شناختی / تمدنی 👈زبانهای : عبری » عربی » انگلیسی
مشاهده در ایتا
دانلود
کسانی که به زبان انگلیسی تسلط نسبی دارند و قصد دارن عبری رو در عرض ۶ ماه به صد در صد تسلط برسند به من پیام بدهند . 💯 (تضمینی) اخیرا یک منبع آموزشی ۱۵۰ ساعت(نزدیک ۲۰۰ ساعت ) انگلیسی به عبری موجود کرده ام که میتونم در اختیارتون قرار بدهم 😎😱 محتواش فوق حرفه ای و کیفیتش عالیه 👍 @etymologist @etymologist
این دوره نزدیک به 200 ساعت آموزشی زبان عبری از انگلیسی میباشد که با مدرسین اسراییلی | آنگلو ساکسونی ضبط شده است ، شما پس از گذراندن این دوره آموزشی به صورت کامل به این زبان مسلط میشوید
فرصت استثناییییییی
به یک همکار عبری زبان و عبری دان نیاز مندم ، اگر کرج یا اصفهان هستید به من پیام بدید ،جهت تولید برنامه های عبری لازم دارم
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرز نوشتن خط میخی روی گِل لوح‌های گلی در تخت جمشید و شوش و در سراسر قلمرو هخامنشی روزگاری اینگونه نوشته می‌شدند.
همین الان کوه صفه اصفهان
سلام کسی هست در این گروه به زبان انگلیسی اشراف و تسلط نسبی داشته باشه ؟ بهم پیام بدید لطفا @etymologist
توحید افعالی و افعال توحیدی 🔸 قرن‌هاست که علمای مسلمان در کنج حجره‌های خود درگیر مباحث فلسفی و کلامی حول محور اصول اعتقادی اسلام از جمله اصل و مراتب آن هستند، فارغ از اینکه آیا این مباحث در این سطح، دردی از کف جوامع مسلمان و حکمرانی اسلامی دوا می‌کند یا خیر. به عنوان نمونه، توحید را به دو بخش نظری و عملی و چهار مرتبه توحید ذاتی، صفاتی، عبادی و افعالی تقسیم کرده‌اند و سپس در موضوع توحید افعالی به نزاع با هم پرداخته‌اند و وارد بحث‌هایی از قبیل جبر و اختیار شده‌اند ( دعوای اشاعره و معتزله ). این در حالی است که پیامبر اسلام(ص)، توحید را در عبارت « لا اله الا الله» خلاصه می‌کند و می‌فرماید « قولوا لا اله الا الله تفلحوا». البته این عبارت صرفاً یک مسئله اعتقادی و ذهنی محض نیست، بلکه منشأ دو فعل است، یک نفی و یک اثبات ( نفی همه اله‌ها و اثبات الله) بنابراین توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ بلکه توحید عبارت است از کفر به طاغوت و سپس اعتقاد به خدا، کما اینکه «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی» 🔸 امام خامنه‌ای حقیقت توحید را می‌دانند و می‌فرمایند: « لازمه‌ توحید این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بِایستد؛ حقیقت توحید این است. ما اگر چنانچه به توحید اعتقاد داریم، نمی‌توانیم زیر بار ظلم برویم، نمی‌توانیم در مقابل ظالم نَایستیم، این طبیعت توحید است. بدون مبارزه‌ حق، باطل مجبور به عقب‌نشینی نمی‌شود». (۱) 🔸 بنابراین توحید یعنی مبارزه، مبارزه بین دوگانه‌هایی که به «ثنویت‌های توحیدی» معروفند و یک طرفش ابتدائا باید نفی و از مناسبات اجتماعی جامعه اسلامی حذف شوند و سپس طرف دیگر اثبات. ( و این چیزی است که منطبق با فطرت انسان‌ها و مورد قبول آحاد جامعه است). از این رو هر اقدامی که در راستای نفی طرف اول و سپس اثبات طرف دوم ده‌ها مورد ثنویت توحیدی که در قرآن و احادیث به آن‌ها اشاره شده، انجام شود یک «فعل توحیدی» محسوب می‌‌شود. 🔸 آیا بهتر نیست به جای اینکه نوجوان دانش‌آموز را مجبور به حفظ بحث‌های پیچیده و فلسفی مراتب توحید و مراتب شرک کنیم ( که آن هم فقط تا روز امتحان به خاطر دارد) برای او از مبارزه با کذب و دروغ برای تحقق صدق و راستی، مبارزه با شر برای تحقق خیر، مبارزه با پیمان‌شکنی برای تحقق وفاداری، مبارزه با ذلت برای تحقق عزت، مبارزه با جور برای تحقق عدل، مبارزه با ظلم برای تحقق قسط، مبارزه با ناامیدی برای تحقق امید و ... بگوییم و پس از قبول این موارد، آنگاه با او از مبارزه با حرام برای تحقق حلال، مبارزه با باطل برای تحقق حق، مبارزه با کفر برای تحقق ایمان حرف بزنیم؟ 🔸 امام خامنه‌ای سال‌ها پیش در جمع نخبگان حوزوی به آن‌ها تذکر می‌دهد: « نقص فلسفه‌ ما این است که سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند؛ اما فلسفه‌ ما به‌طور کلّی در زمینه‌ ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید؛ کما این‌که خود «توحید» یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می‌شود و تکلیف حاکم را معیّن می‌کند، تکلیف مردم را معیّن می‌کند. می‌توان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریان‌های بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود آورد و تکلیف و و را معیّن کند. دنبال این‌ها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمی‌تواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید» (۲) از آن دیدار و تذکر، بیست و یک سال می‌گذرد. امروز ببینید آن نخبگان حوزه با این خواسته امام جامعه چه کردند. 🔸 چند روز پیش نیز در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، ایشان تأکید کردند: « هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض کنیم، عبارت است از محقّق کردن توحید در زندگی مردم» (۳) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. بیانات در دیدار مردم استان ایلام، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۲. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی، ۲۹ دی ۱۳۸۲ ۳. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۷ آبان ۱۴۰۳ @Ebrahim_Nowrouzi
ابلیس و ابزار فلسفه _بخش نخست اساس ایمان و اساس وجود خداوند سبحان آدم ابوالبشر را خلق کرد و از روح الهی خود به او دمید و به ملائکه فرمان داد که سجده کنند؛ همه مطیع امر الهی بودند جز ابلیس که او از کافران بود و به عظمت خداوند سوگند یاد کرد که تا روز مقرر از گمراهی انسان و احتناک ذریه انسان ، خود و جنود جنی و انسی او از پا نیفتند و این اولین جنگ تاریخ و طولانیترین جنگ تاریخ از آغاز خلقت است و تک تک انسانها از بدو تولد تا لحظه مرگ درجنگ و درگیری با ابلیس هستند. البقره وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﻪ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ ، [ ﭘﺲ ] ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺳﺮ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺷﺪ .(٣٤) الإسراء وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ]ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ . ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔِﻞ ﺁﻓﺮﻳﺪﻱ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻢ؟! (٦١) الإسراء قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا [ ﺳﭙﺲ ]ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﻩ ﺍﻳﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻱ [ ﺳﺒﺒﺶ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ ]ﺍﮔﺮ ﺗﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻬﻠﺘﻢ ﺑﺨﺸﻲ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﻟﺠﺎم ﻣﻰ ﺯﻧﻢ [ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﻱ ﻣﻰ ﻛﺸﻢ . ](٦٢) بعد از هبوط آدم و ازدیاد نسل بشر روی زمین و نجات انسانها خداوند انبیا را فرستاد و ندای حق تعالی از زبان انبیا برای رستگاری بشر ایمان بود و ایمان نه صرفا به زبان بلکه به قلب انسان مِلاک گردید و در ۷ متعلق عنوان شد. ۱.ایمان به الله ۲.ایمان به غیب ۳.ایمان به انبیا ۴.ایمان به ملائک (وحی) ۵.ایمان به کتاب ۶.ایمان به آخرت ۷.ایمان به آیات در آیات ۲ تا ۹ سوره بقره ۶ متعلق ایمان آمده (بجز ایمان به انبیا) و ایات بسیاری که به روشنی این گذاره ها آمده النساء يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺻﺪﻕ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲِ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯﻱ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .(١٣٦) همراهان و دوستان عزیز پس توجه داشته باشید که اساس در جبهه خداوند ایمان است و قلب مومن عرش الرحمن است. قال رسول الله صلي الله عليه و آله: قلب المومن عرش الرحمن.  بحارالانوار ج۵۸. ص ۳۹ حال استراتژی ابلیس برای زدن ایمان میشود اَبَر استراتژی او در تقابل با انسان با هر ابزار و روش ممکن . انسان به ذات درجستجوی یافتن حقیقت و دانستن است پس اندیشیدن و تفکر بنای فلسفه را در ۲۸۰۰ سال قبل پایه گذاری کرد . رنه دکارت فیلسوف فرانسوی سیصد سال پیش گفت فلسفه درختیست که ریشه آن متافیزیک تنه فیزیک و شاخه های آن علوم و دانشهاست ،دویست سال بعد هایدگر که مهمترین فیلسوف قرن ۱۹ بحساب میاد گفت این درخت داخل زمینی قرار گرفته بنام وجود و همین وجود در فلسفه شد مبنای همه چیز و هر پدیده ای با وجود سنجیده میشود حتی خدا !!! یعنی اول وجود بوده حال در این وجود ایا خدا هست یا نیست. پس مبنای باطل فلسفه که وجود است اول ایمان به الله را زیر سوال می‌برد و اساسا در فلسفه هر چیزی که شما حس می‌کنید و لمس می‌کنید اصالت دارد پس سوای ایمان به الله ایمان به غیب به وحی به آیات به آخرت همه و همه زیر سوال می‌رود. به سادگی می‌توان فهمید که ابلیس با سوار بر نیاز اندیشیدن و لزوم به دانستن و تفکر آبشخور باطلی بنا کرد و طی قرنهای طولانی موجب گمراهی انسان تا کنون شده. در سرگذشت فلاسفه آمده است، سقراط که معلم افلاطون و ارسطو بود به معبد دلفی میرود و آنجا نجوایی در گوش او زمزمه میکند که من دِمون هستم و توی سقراط برو و خودت رو بشناس این خودشناسی برای شناخت هوای نفس انسان به او توسط ابلیس امر شد و مقصود شناخت شهوات پنهانی و وسوسه های درونی هر فرد بود و همین مشی فلسفی او شد به شکلی که در کوی و گذر سقراط با همه بحث میکرد و تمام اعتقادات مخاطبین خودش رو زیر سوال میبرد و تخم شک رو در دل مردم میکاشت و درآخر به همه میگفت که بروید و خود رو بشناسید. https://eitaa.com/nlp_linguistics
در باورهای غربی ۴ شیطان اصلی داریم به نام‌های: اِویل،ِدویل، دمون و سِیطِن و پدر این‌ها لوسیفر و در این اتفاق به وضوح سایه ابلیس برای اغوای مردم توسط سقراط مشهود است. در مباحث بعدی به زندگی مفلوک برخی فلاسفه و خط گمراهی که توسط هر کدام ایجاد شد و تا الان ادامه دارد می‌پردازیم. ریشه فلسفه از دانه ای شکل گرفته بنام آرخه و این آرخه ماده اصلی پیدایش و سرآغاز هستی قرار گرفت. آرخه در زمین وجود بر بستر اصلی بنام الیثیا تحقق پیدا کرد. مرحله شکافت در آرخه با این فرض که عالم میل به کنار زدن پوشیدگی و میل به بروز و ظهور دارد با الیثیا ریشه کرد و این الیثیا همان میل و دلیل نامستوری آرخه شد و هراکلیتوس اولین ریشه ای که از آرخه پدید آمد را لوگوس یا کلمه نامید. پس لوگوس (کلمه) مبنای فهم و مفهوم است و مفهوم در ذهن پرداخته می‌شود و به زبان جاری می‌شود و عینیت پیدا می‌کند، مثلا وقتی از کتاب سخن میگوییم شکل آن در ذهن نقش می‌بندد و همه میدانیم کتاب چیست. در انجیل یوحنا آمده اول کلمه بود و غیر کلمه هیچ نبود و کلمه خدا بود. در مبحث آینده انشالله از چگونگی استفاده ابلیس از لوگوس یا کلمه برای زدن ایمان و مثالهای عینی و به روز آن می‌پردازیم. https://eitaa.com/nlp_linguistics
بدون دعا؛ مقابله با قلدرهای جهانی، کوه‌های فساد و نجات انسانیت و.. بدون دعا نمی‌شود. جمهوری اسلامی، آن نظامی که باید با قلدرهای جهان مقابله کند؛ آن ملتی که باید با کوههای فساد دربیفتد؛ آن جامعه و نظامی که در مقابل هیچ قلدری سر خم نمیکند و برای نجات انسانیت تلاش مینماید، چنین جامعه و نظامی، در درون و در دل افراد خود باید درهایی به سوی دعا و تضرع باز کرده باشد. بدون این، نمیشود. اگر می‌خواهید در مقابل دشمن، استوار باشید، باید باب دعا را به روی خودتان باز کنید. اگر می‌خواهید از کسی و چیزی نترسید، باید رابطه‌ی خود را با خدا قوی کنید. اگر می‌خواهید در مقابل جلوه‌های مادی تکان نخورید و نلغزید، باید خود را با دعا و تضرع بیمه کنید. این، دعاست. این، وظیفه‌ی قلبی همه‌ی انسانهاست. راهی است که انسان از درون خود، با خدای متعال باز میکند. و لذا شما میبینید امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، آن انسان شجاع، آن جنگجو، آن مرد بزرگ، آن حاکم قدرتمند و نیرومند؛ آن کسی که فکر و ذهن و عقل و حکمت و درس و معارف او برای فرزانه‌ترین فلاسفه و حکمای عالم درس است و باید زانو بزنند و یاد بگیرند؛ آن انسان نیرومندی که اگر همه‌ی دنیا در مقابلش باشد، پشت نمیکند، از همه‌ی مردم زمان خود عابدتر و پیش خدای متعال گریه‌کننده‌تر و متضرعتر است. بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۱/۱۲/۰۷