من به عنوان یکی از افراد اندیشکده شهید کامبوزیا همینجا اعلام میکنم، که قرار نیست رسالت این اندیشکده این باشد که با علوم غربی اسلام را زنده کنیم.
ما تحلیلگر نیستیم، این بدتر از صد فحش به ماست.
ما قرار نیست با جمعآوری اطلاعات و نحوه تفسیر آنها در چارچوب استراتژیهای آمریکایی اسلام را زنده کنیم.
تمدن خود را بنا کنیم، یکبار برای همیشه تحول ایجاد میکنیم و صدها سال این مسیر توسط دودمان ما ادامه خواهد یافت.
من دکتر بهشتی نیستم که هم از آمریکا دکتریولوژی بگیرم و هم درس اسلام دهم.
من کامبوزیام که در اندیشه تولید علم هستم.
من به هیچ کدام از واژههای لاتین که علوم را در خود حبس کردهاند و وظیفه انتقال معنا را دارند اعتنایی ندارم.
جمعآوری تخصص با هرکسی که غیر از ماست، اینجا اندیشکده است با همه جا فرق دارد.
صحبت آخرم این است این است و جز این نیست که هرکس قرار است با ما حرکت کند باید در یک جنگ نامتقارن خود را تصور کند.
طوری که منتظر این نباشد که چیزی را مهندسی معکوس کند یا ضد استراتژی دشمن عملی انجام دهد یا طرحی بچیند.
کاری میکنیم که تمامی زنجیره آگاهی آنها زانوی ادب در مقابل ما بزند.
از پزشکی گرفته تا ریاضیات و حکمت و ...
ما هیچ وقت خود را در منصه امتحان کسی قرار نمیدهیم چون کسی در حد این نمیدانیم که مارا صحتسنجی کند.
ما قرآن داریم، ما جامعه کبیره داریم ما اسماالحسنی داریم.
ختم کلامم این است، چون ترازم قرآن است:
ولا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین
هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه قرآن به آن احاطه دارد.
پس ما میتوانیم و به قرآن بسنده میکنیم.
والسلام
در مورد کمک به غزه هم یه راهی دارم، اگه ببینم قضیه تموم شدنی نیست شاید تو همین جمع یه کارهایی کردیم.
زبانشناسی
یه مدت درگیر افسردگی شدیدی بودم، حالم بهتر شده، به زودی با روش جدیدی از آموزش زبانهای مختلف به میاد
جالب اینجاست قضیه (احصا) رو هیچکس ازم نپرسید، اصلا نگفت چی هست اینی که داری میگی .. ... ای خداااااا بعد میگن چرا افسردهای؟!؟!
من ریشه ی هوش محاسباتی جدید رو کشف کردم ولی هیچکس ندیدم اصلا بهش فکر کنه. بگه این کلمه لامصب چیه انقدر خودت رو میکشی 🙃😂
۱.
نوشتهی من به مناسبت شهادت ناموس
خلقت و خدای آدم
کلمات محوری نوشته: سائق و قائد.
منابع؛ جامعه کبیره، تلمود.
در طول تاریخ (اعصار)، از زمان هبوط بشر تمدنهای بسیاری شکل گرفته و زیستهاند.
همه این تمدنها مشخصههای خود را داشتهاند. علوم بومی، نظامات بومی، فرهنگها و ...
اما در این سیر زمانی که حدودا ۵۰ تمدن بزرگ در ۱۰ هزار سال گذشته شکل گرفته همه به انحطاط و نابودی کشیده شدهاند بطوریکه انگار هیچ وقت در این زمین زندگی نمیکردهاند.
اما فقط یک تمدن توانسته است با وجود انحراف و اعوجاج بسیار به صورت لنگان تا به الان حیات داشته باشد.
به عبارتی این تمدن در ۵۰۰۰ هزار سال گذشته توانسته با وجود فراز و فرود بسیار تا به الان جان سالم به در ببرد.
اشاره من به فرعونیان، ایکه و چین یونان نیست، من به یهود اشاره میکنم.
من یهود را نه دین میدانم نه قوم، نه این و نه آن. یهود را امتی میدانم که توانایی این را دارد که تمامی نهلهها، ایدئولوژیها، عرفانها و حکومتها را در خود حل کند و به قدرت خود بیافزاید.
نقطه قوت این امت فقط فقه موسائی آن بوده است.
البته که این فقه دستخوش تغییرات و انحرافات زیادی شده اما همین حقیقتهای کمی که باقی مانده باعث شده که بتواند برخلاف بقیه تمدنها که در طی زمان به نابودی کشانده شود، موجودیت خود را حفظ کند.