eitaa logo
سیاسی شهید مطهری(ره)
474 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.1هزار ویدیو
840 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با هور العظیم👆 هور که این روزها با خشکی و کم آبی، روزگار سال ۱۴۰۰ را سپری می کنه یک زمانی با پرآبی و سختی برای رزمندگان دفاع مقدس در دهه ۱۳۶۰ جولان می کرد. این خاطره از برادر عزیز و همرزمم علی نیازی است که نمی از یم حماسه اون روزهای سخت هورالعظیم است👇 بعداز ماموریت پدافندی موسیان در اواخر سال ۶۳ ۲۷ به دوکوهه بازگشت و با توجه به حدود ۲ماه حضور در خط پدافندی زبیدات وموسیان، اوائل اسفند ۱۳۶۳ یک مرخصی تهران برای مجموع گردان در نظر گرفته شد. برادر حسین معصومی جمعی دسته ۳ گروهان ‌رجایی بی میلی عجیبی برای آمدن به مرخصی داشت! هرچی بهش گفتم بد نیست دیداری با خانواده تازه کنی و با روحیه ای مضاعف بیای جبهه متقاعد نشد و در ساختمان گردان تنها ماند. بعد از مرخصی حال و هوای لشگر و گردانها آهنگ عملیات داشت و حتی در اقدامی فوری گردان نیز جهت اموزش فشرده به یگان دریایی کنار دز اعزام شد. منم کنجکاو و سمج شده بودم که چرا حسین به مرخصی نیامده بود؟! ولی با جوابی مواجهه شدم‌ که بهتم زد! فکر میکنید جوابش چه بود؟ با متانت و بزرگواری و صبوری گفت: برادر نمازی من برادرم شهید شده و برای توفیق شرکت در این عملیات ‌و همچنین ناراحت نشدن خانواده ام برای باز گشتم به جبهه باهاتون نیامدم..! خلاصه با هیجان و سرعت بالا گردان در کوتاهترین زمان ممکن آمادگی عملیاتی خود را پیدا نمود و قبل از۲۰ اسفند۶۳ در جفیر استقرار یافت و ۲۲ اسفند هم راهی جزیره بعنوان احتیاط نزدیک در عملیات بدر ماموریت یافت. شبانگاه‌ سواربر قایقها شدیم و ابتدا گردان به پایگاه و سرپلی (که گروهان ویژه شهادت بفرماندهی شهید فاریاب از دشمن گرفته بود) رسیدیم وبعد از چند ساعتی معطلی درسحرگاه ۲۳ اسفند ماه ۶۳ ببه علت نرسیدن پل برای عبوراز شکافی که تخریب‌چیان لشگر ۲۷ برای ایجاد اب گرفتگی جلوی دژ و مانع برای عدم تحرک یگان زرهی عراق که مقابلمان بود ( یک کتاب حرف اینجاست تا آیندگان بدانند چه زحمات طاقت فرسایی در جنگ نابرابر متحمل یاران و سربازان پیر جماران شد) و بعلت ضیق وقت و در محاصره بودن گردان میثم ل۲۷؛ چند تن از اسوه های ایثار تخریبچی با بدن مبارک خود کاری کردند تا در کمترین زمان ممکن، شکافی صورت بگیرد تا آب جزیره و هور سبب باتلاق شدن فضای باز جلوی دژ و به گل نشستن تانکهای عراقی بشود؛ همینم شد [ توجه داشته باشید آب جزیزه با شدت در حال پخش شدن و گذر از زیر قایق و سرازیر شدن در جلوی دژ و با هدف به گل نشستن تانکهای عراقی بود] حالا مشکلی اساسی پیش روی گردان عبور از این شکاف، و نبود امکاناتی همچون‌ پل بود که با ابتکار گردان، از قایقی بجای پل استفاده شد (اونم با مشقت فراوان برای مهارش! نهایتا" با گذر از گردان کمیل، گردان عمار با جانفشانی و زحمت طاقت فرسا که قریب ده نفر (اقلا") با طناب، مهار این قایق را عهده دار بودن بالاخره گردان‌ از روی این قایق بجای پل عبور کرد. یادم هست یکی از عزیزانی که در مهار این قایق نقش داشت برادر حسین لشگری بود که ساعتها نقش اساسی در گروه ماموریت یافته برای مهار این موضوع را داشت و مجروحین هم بایستی از همین طریق به عقب منتقل میشدند. خلاصه بعد از گذر، ابتداء گروهان بهشتی و پس از آن گروهان باهنر و در نهایت گروهان رجایی پی درپی به سمت پارک موتوری تانک و پیشانی جبهه رهسپار، و با کمترین امکانات و نبود خاکریز و سنگر، جانانه با دشمن تا دندان مسلح جنگ جانانه ای کردند دراین راستا جاوید الاثرهایی همچون حسین معصومی، سید میرشفیعی، حمیدرضا شفیعی، احمد اسحاقی و شهیدان؛ خرمی شاد، سعید زندی، سید علی شاهمرادی و... تقدیم نمود. نثار أرواح طیبه تمام شهدای هورالعظیم یک حمد و سه توحید احسان بفرمایید. صلوات شیخ علی عزلتی مقدم @nmotahari7