eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
519 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹یکی از صحنه های حیرت انگیزه کربلا اینه .. اگر کسی روضه بخواند روضۀ مادرانۀ احساسی ، که نگاهِ حضرت رباب روحی له الفدا به گهواره خالی می افتاد چی میشد ؟! این حرف غلط نیست” حضرتِ رباب به اندازۀ یه مادرِ عادی ، مادرِ معمولی که بچه هاشون رو دوست دارن ، بچه ش رو دوست داشته که! 🔸 ولی عظمتِ این زن روحی له الفدا و اون چیزی که خیلی عجیبه اینه این آقازاده وقتی شهید شد تا دفن شد حضرت رباب بیرون نیامد امام حسین خجالت نکشه .. هیچ جایی نقل نشده ، هیچ جا نگفتن که رباب سلام الله علیه جایی می نشست (رفقا همه ما مادر شهید تو محل و تو فامیل دیدم) اون چیزی که از ایشون نقل شده اینه که این یک سالی که زنده بود فقط برا سیدالشهدا گریه میکرد .. چرا نمیری توی سایه؟! ▪️ میگفت : إن الذي كان نورا يستضاء به .. اونی که نور زندگیم بود ، همه وجودم بود حسینم بود .. بكربلاء قتيل غير مدفون .. تو کربلا سه روز بدنش زیر آفتاب بود …😭 ما به تو اعتماد می کردیم .. قد كنت لي جبلا صعبا ألوذ به … ما به تو پناه می بردیم .. هیچ جا نقل نگفتن اظهار کنه برا فرزندم عزاداری میکنم … این جگر معلومه سوخته .. سلام الله علیها .. اینا رو نگیم؟! خو اینا رو نگیم برا خودمون؟! آدمی زاد معصوم هم نباشه میتونه آنقدر بلند پرواز کنه .. ▪️مولای ما رفت تو میدان .. تنها شده بود .. النظر عن اليمين والشمال.. چپ و راست رو نگاه کرد دید این کشته ها رو زمین افتادن .. کسی باقی نمانده بعضی نقل ها میگن یه نگاهی کرد فرمود: ▪️یا مسلم ابن عقیل یا هانی ابن عروه .. یا حر یا بُریر یا زُهیر .. پسر پیغمبر تنها شده .. بعد فرمود حق دارید جواب ندید ، شما اینجور نبود جواب ندید .. صداش بلند شد: هَل مِن ذابٍ یذبُ عن حرم رسول الله ... 😭 تا صدای غربت سیدالشهدا رو شنیدن غیرت زن ها قبول نکرد صدای گریه ی زن ها بلند شد .. نمی تونستن تحمل کنن .. ▪️حضرت سجاد سلام الله علیه فرمود امام صادق هم فرمود سخت ترین لحظه برا این زن و بچه ها حمله به خیمه ها نبود ، لحظه ای که آقا تنها شد .. برا تنهایی آقا بود …😭 اینا خیلی از ما شیعه ترند ، اینا جگرهاشون پاره شد برا غربت سیدالشهدا .. صدای گریه زن ها بلند شد ، مولای ما برگشت .. ▪️ وقتی برگشت سید ابن طاووس می نویسه وقتی نزدیک شد به این خواهران دید که یه آقازاده ای رو اینا دارن دست به دست میکنن ، نمیدونن چطور آرامش کنن ، صدای گریه اش بلند شد .. فرمود ایتینی بولدی الصغیر … دیگه میخوام برم به خدا ملحق بشم .. کی بوده این باب الحوائج که لحظه معراجش سیدالشهدا با او وداع کرده میخوام با او وداع کنم .. نقل مختلفِ من یه نقلُ عرض میکنم .. این آقازاده رو آوردن در آغوش گرفت .. نگاه به رنگِ صورتش کرد دید چشم ها رفته ، توان نداره ، گریه ش صدا نداره .. 😭 لب های مبارکشُ نزدیک کرد به صورت این نازدانه بوسه بزنه .. خون به صورت مبارکش پاشید … نمیدونم چه جوری جگرشُ سوزاندن ، یه دفعه آسمانُ نگاه کرد فرمود خدایا بر ما صبر عطا کن .. هیچ جای کربلا این اتفاق نیفتاده اینجا نمیدونم چطور جگرش رو سوزاندن که کاتب غیب فریاد زد … حسین جان رهاش کن .. دل بکن .. الان به دست جدت سیراب میشه... ▪️ آقای ما رفت پشت خیمه ها زینب کبری هم هست ، حضرت رباب هم نیومد ، ادب کرد .. توان نداشت چشم های شرمنده سیدالشهدا رو ببینه .. نمی خواست آقا رو اذیت کنه .. سیدالشهدا با قلاف شمشیر یه قبر کوچکی کند .. قبل از آنکه قبرُ بکنه فرمود: خذینی یا زینب ، زینب جان این بچه رو بگیر .. به پوست آویزان شده بود .. یه قبرِ کوچکی کند .. دیگه آداب دفن نداره این بچه ای که سر از بدنش جدا شده .. این بچه رو که داخل قبر گذاشت قبر پر خون شد .. اینجا حسین ابن علی روحی له الفدا شرم کرد و مراعاتِ مادرش رو کرد .. زینب رو صدا کرد .. ▪️یه روزی هم تو مدینه بود ، مادرِ سادات بینِ در و دیوار که قرار گرفت شرم کرد امیرالمومنین رو صدا بزنه .. بهتر بگم دلش نیومد امیرالمومنین رو صدا بزنه صدا زد یا فضه خذینی.. 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زهرا همان کسی است که بیت محقرش طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش او را خدا برای خودش آفریده است تا این که هر سحر بنشیند برابرش شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست مردی پیمبر است که زهراست دخترش مانند احترام خداوند واجب است حفظ مقام فاطمه حتی به مادرش یک نیمه اش نبوت و نیمش ولایت است حالا علی صداش کنم یا پیمبرش دست توسل همه انبیاء بود بر رشته‌ های چادری فردای محشرش ما بچه‌ های فاطمه ممنون فضه ایم از این که وا نشد ، پسِ در پای دخترش مسمار در اگر چه برایش مزاحم است اما مجال نیست که بیرون بیاورش شاعر: علی اکبر لطیفیان هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998