29.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صبح_قرآنی
🔺🔺در این یک دقیقه آسمانی با نوای مرحوم شحات محمد انور می فهمیم که تلاوت قرآن مجید چقدر میتواند تصویر ساز باشد.
🌟لحظه ملاقات یوسف و بنیامین « علی نبینا و آله و علیهما السلام» 🌟
به محفل مداحان بپیوندید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
#هجوم_به_خانه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹در جریان هجوم مهاجمین و غاصبین به خانه امام علی(ع)، آنان در سه مرحله هجوم خود را عملی ساختند.
1. هجوم اول: شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران از خانه امام علی(ع)!
2. هجوم دوم: تهدید اهل خانه و ارعاب مردم توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها!
3. هجوم سوم: آتش کشیدن درب خانه حضرت فاطمه (س) توسط مهاجمین و ضرب و جرح حضرت فاطمه(س) و صدمات و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و سقط حضرت محسن(ع) و بیرون کشاندن اجباری حضرت علی(ع) از خانه توسط مهاجمین و تهدید ایشان به قتل!
اما هجوم اول چگونه اتفاق افتاد؟
1- پی ریزی نقشه هجوم اول:
اصحاب سقیفه در طی این هجوم، درصدد شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از خانه امام علی(ع) بودند.
🔹در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی(ع) نشده است، ولی در روایتی، مخالفین ابوبکر به تعداد دوازده نفر نام برده شده اند.
شیخ صدوق می نویسد:
«کانَ اَلَّذِینَ أَنْکرُوا عَلَی أَبِی بَکرٍ جُلُوسَهُ فِی اَلْخِلاَفَةِ وَ تَقَدُّمَهُ عَلَی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) اِثْنَی عَشَرَ رَجُلاً مِنَ اَلْمُهَاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ کانَ مِنَ اَلْمُهَاجِرِینَ: خَالِدُ بْنُ سَعِیدِ بْنِ اَلْعَاصِ وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أُبَی بْنُ کعْبٍ وَ عَمَّارُ بْنُ یاسِرٍ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِی وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِی وَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ وَ بُرَیدَةُ اَلْأَسْلَمِی وَ کانَ مِنَ اَلْأَنْصَارِ: خُزَیمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو اَلشَّهَادَتَینِ وَ سَهْلُ بْنُ حُنَیفٍ وَ أَبُو أَیوبَ اَلْأَنْصَارِی وَ أَبُو اَلْهَیثَمِ بْنُ اَلتَّیهَانِ وَ غَیرُهُمْ»
کسانی که با عمل أبوبکر و نشستن او در مسند خلافت مخالفت نمودند و او را انکار کردند، و به جانشینی امام علی(ع) اقرار و تصریح نمودند، دوازده نفر از مهاجرین و انصار بودند.
از مهاجرین: خالد بن سعید و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن یاسر و أبوذر غفاری و سلمان فارسی و عبدالله بن مسعود و بریده اسلمی.
و از انصار: خزیمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهیثم بن التّیهان بودند.(۱)
اما در شمار این افراد، کسانی که در خانه حضرت فاطمه(س) حضور داشتند، سلمان فارسی، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و زبیر بن عوام بودند.
ابوبکر و عمر مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار علی(ع) باشند، توانایی غلبه بر علی و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت.
🔹البته پیشتر عمر بن خطاب به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود:
«اَیمُ اَللَّهِ مَا ذَاک بِمَانِعِی إِنِ اِجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ اَلنَّفَرُ عِنْدَک أَنْ آمُرَ بِتَحْرِیقِ اَلْبَیتِ عَلَیهِم»
به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا خانه را بر آنها آتش بکشند.(۲)
پس بدین ترتیب ابوبکر به عمر دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد.
«وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ»
و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.(۳)
منابع:
1) خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۴۶۱
۲)بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۸
۳)العقد الفرید ابن عبد ربه، ج۵، ص۱۴
ادامه دارد...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
روی تو گل انداخت.mp3
4.99M
#مناجات_با_امام_حسین
#یا_مهدی
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
روی تو گل انداخت ز شرم گنه ما
ما از گل روی تو خجالت نکشیدم
رفتیم و دویدیم همه عمر و نگفتیم
دنبال که بودیم به سوی که دویدیم
▪️مولای منی یابن طاها
▪️آقای منی یابن طاها
تو سینه ی صد چاک ز ما خواستی و ما
حتی ز فراق تو گریبان ندریدیم
عالم همه جات بود محیط کرم تو
افسوس که ما قطره ای از آن نچشیدیم
▪️مولای منی یابن طاها
▪️آقای منی یابن طاها
یک عمر دویدیم و به کویت نرسیدیم
دل از تو شکستیم ولی دل نبریدیم
بودیم سرافراز به مهر تو همواره
هرچند ز بار گنه خویش خمیدیم
▪️مولای منی یابن طاها
▪️آقای منی یابن طاها
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#هجوم_به_خانه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹در پی این دستور، عمر بن خطاب به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسید بن حضیر و سلمة بن أسلم به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمدند.
عمر اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید:
«وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیهِ»
قسم به کسی که جان عمر در دست اوست یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم!(۴)
🔸طبری می نویسد: عمر بن خطاب گفت:
«وَ اَللَّهِ لَأُحْرِقَنَّ عَلَیکمْ اَلْبَیتَ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَی اَلْبَیعَةِ»
به خدا قسم! خانه را بر شما به آتش می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید.(۵)
در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند.
زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت:
«یَا مَعشَرَ بَنِی عَبدِالمُطلّبِ(ع)! أ یَفعَلُ هَذَا بِعَلِیِِ(ع) وَ اَنتُم أَحیَاءُ؟»
ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟!
ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد.
و عمر شمشیر را برداشت و شکست.(۶)
🔹مهاجمین حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند.
سپس حضرت فاطمه(س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد. پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد. حضرت فاطمه(س) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان(ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود:
«فَانْصَرِفُوا عَنَّا رَاشِدِینَ» به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید.
متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه(س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعت اجباری نزد ابابکر بردند.(۷)
اما اهل سقیفه همچنان دنبال بیعت از امام علی(ع) بود.
2- پی ریزی نقشه هجوم دوم:
▪️مهاجمین و اصحاب سقیفه در پی اولین هجوم دسته جمعی، موفق شدند حصر را بشکنند و یاران و متحصنین پیرامون امام علی(ع) در خانه حضرت فاطمه(س) را به نوعی فراری دهند.
پس در صدد اجرای دومین هجوم بودند و آن باز تهدید اهل خانه و ارعاب مردم توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها بود.
از آنجایی که خیال مهاجمین از باب یاران متحصن راحت بود و تقریبا با فراری دادن آنها و گرفتن بیعت اجباری از آنان، نیمی از راه را رفته بودند، این بار ترس آنها از این بود که مردم مدینه از آنجایی که از نزدیک شاهد جریان هستند، شورش نکنند و در دفاع از اهل بیت رسول اکرم(ص) اقدامی انجام ندهند.
پس ثمره هجوم دوم، منصرف کردن مردم نظاره گر مدینه از این اقدام بود.
🔸چون تجربه برای مهاجمین نشان داده بود که در هجوم اول وقتی عمر بن خطاب برای آتش زدن خانه اقدام کرد، و اهل خانه را به سوزاندن تهدید نمود، در این هنگام مردم مدینه خطاب به او گفتند:
«إِنَّ فِیهِ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ وُلْدَ رَسُولِ اَللَّه(ص) وَ آثَارَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)!»
▪️تو قصد آتش زدن خانه فاطمه(س) را داری در حالی که در این خانه دختر و فرزندان و آثار و یادگاران حضرت رسول اکرم(ص) هستند؟
تا جایی که عمر در مقابل اعتراض مردم قدری عقب نشینی کرد و در مقابل مخالفت مردم گفت:
«أَ تَرَوْنِی فَعَلْتُ ذَلِک؟ إِنَّمَا أَرَدْتُ اَلتَّهْوِیلَ!»
آیا پنداشتید که من این کار را انجام می دهم؟ خواستم فقط با این عمل اهل خانه را بترسانم!(8)
منابع:
4) الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰
۵)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳
۶)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶
۷)المصنّف شیخ صنعانی، ج۷، ص۴۳۳
8)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴
ادامه دارد...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#هجوم_به_خانه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹مهاجمین می خواستند این حرف مردم و اعتراضشان دیگر در هجوم نهایی تکرار نشود و این هجوم صرفا برای هم رای کردن مردم با خود و یا حداقل مانع از تحریک شدن و شورش آنان بود که این هم به ثمر نشست.
تا جایی که در تاریخ نقل نشده که در مقابل عربده کشی ها و قدرت نمایی های عمر بن خطاب در مقابل خانه حضرت فاطمه(س) کسی مخالفت کرده باشد.
🔸وقتی میدان کاملاً از حامیان امام علی(ع) خالی شد، پس اهل سقیفه توانست با قلدری تمام شروع به عربده کشی و قدرت نمایی کنند که این عمل به نوعی باعث رعب مردمانی شد که در آن روز در آنجا تجمع کرده بودند ولی جرئت مخالفت نداشتند.
3- پایه گذاری هجوم سوم و نهایی:
در این یورش عمر بن خطاب به همراه بسیاری از مهاجمین بر در خانه حضرت فاطمه(س) تجمع کردند.
علامه مجلسی می نویسد:
«أَقْبَلَ عُمَرُ فِی جَمْعٍ کثِیرٍ إِلَی مَنْزِلِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبِِ(ع) فَطَالَبَهُ بِالْخُرُوجِ فَأَبَی فَدَعَا عُمَرُ بِحَطَبٍ وَ نَارٍ»
عمر با جمع کثیری از افراد خود، به منزل امام علی(ع) آمد و از علی(ع) در خواست کرد که از خانه خارج شود، که امام علی(ع) از خروج ابا کرد و عمر در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد.(9)
در این هجوم نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه!
شهرستانی می نویسد:
«وَ مَا کانَ فِی الدَّارِ غَیرُ عَلِی(ع) وَ فَاطِمَةَ(س) وَ الحَسَنِ(ع) وَ الحُسَینِ(ع)»
در آن روز غیر از علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) کسی در خانه نبود.(10)
در این هنگام عمر فریاد زد:
«واللهِ لأَحرُقَنَّ عَلَیکم»
به خدا قسم آتش را بر شما مسلط می کنم.(11)
▪️پس در این هنگام؛ «خَرَجَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) إِلَیهِمْ فَوَقَفَتْ عَلَی اَلْبَابِ»
حضرت فاطمه(س) بر آنها خارج شد و در پشت در ایستاد و خطاب به عمر فرمود:
«لاَ عَهْدَ لِی بِقَوْمٍ أَسْوَأَ مَحْضَراً مِنْکمْ تَرَکتُمْ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) جِنَازَةً بَینَ أَیدِینَا وَ قَطَعْتُمْ أَمْرَکمْ فِیمَا بَینَکمْ فَلَمْ تُؤَمِّرُونَا وَ لَمْ تَرَوْا لَنَا حَقَّنَا کأَنَّکمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ وَ اَللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ یوْمَئِذٍ اَلْوَلاَءَ لِیقْطَعَ مِنْکمْ بِذَلِک مِنْهَا اَلرَّجَاءَ وَ لَکنَّکمْ قَطَعْتُمُ اَلْأَسْبَابَ بَینَکمْ وَ بَینَ نَبِیکمْ وَ اَللَّهُ حَسِیبٌ بَینَنَا وَ بَینَکمْ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ»
▪️در تمام عمر خود هیچ قومی را نمی شناسم که بی وفاتر و بی عاطفه تر از شماها باشند، جنازۀ رسول خدا(ص) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و بدست آوردن خلافت شدید، نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقّی برای ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطّلاعی از فرمایش پیامبر(ص) در روز غدیر خم نداشتید؟
به خدا سوگند در همان روز آنچنان امر ولایت را محکم ساخت که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت، ولی شما آن را رعایت نکرده و هر رابطه ای را با پیامبرتان قطع نمودید.البتّه خداوند متعال میان ما و شما حاکم خواهد فرمود.(12)
کلمات و عبارات نشانگر این بود که مخاطب حضرت فاطمه(س) نه تنها مهاجمین بود، بلکه شامل مردم مدینه هم می شد.
عمر که ترس از تحریک و شورش مردم داشت، مجدد شروع به عربده کشی کرد.
«فَأَقْبَلَ بِقَبَسٍ مِنْ نَارٍ عَلَی أَنْ یضْرِمَ عَلَیهِمُ اَلدَّارَ»
عمر در دست خود شعله ای از آتش حمل می کرد که قصد به آتش کشیدن خانه فاطمه(س) را داشت.(13)
او می گفت: «اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِیهَا»
خانه را با اهلش به آتش بکشید.(14)
منابع:
9) بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴
10)الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص۷۱
11)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳
12)بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴
13)عقد الفرید ابن عبد ربه، ج۴، ص۹۳
14)الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص
ادامه دارد...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
دین من و دنیای منی.mp3
1.26M
#شور_امام_حسین
شماره 878
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دینِ من و دنیای منی یا اباعبدالله
مجنونم و لیلای منی یا اباعبدالله
تو زندگی و دار و ندارمی به والله
من عبد و تو مولای منی یا اباعبدالله
عشقه اول و آخرمی یا اباعبدالله
سالار منی سرورمی یا اباعبدالله
توو لحظه ی جون دادنِ من انشاالله
می بینم تو بالا سَرمی یا اباعبدالله
▪️ای عزیز زهرا یا اباعبدالله
▪️سیدی یا مولا یا اباعبدالله
مهتابه شب تار منی یا اباعبدالله
عاشقم تو دلدار منی یا اباعبدالله
غیر تو ندارم هیشکیُ من توی دنیا
تنها تو کس و کار منی یا اباعبدالله
من تشنه ی دیدار توام یا اباعبدالله
من همیشه بیمار توام یا اباعبدالله
آنقدر که تو به گردنم حق داری آقا
تا ابد بدهکار توام یا اباعبدالله
▪️ای عزیز زهرا یا اباعبدالله
▪️سیدی یا مولا یا اباعبدالله
عالی درجات،آب حیات یا اباعبدالله
ای رحمت و خیر و برکات یا اباعبدالله
من همونی ام که غرق دریای گناهم
هستی تو سفینه النجات یا اباعبدالله
جانا بشه جانم به فدات یا اباعبدالله
شاها نظری کن به گدات یا اباعبدالله
عمرم داره میگذره در خونه تون آقا
پس کِی میرسم به کربلات یا اباعبدلله
▪️ای عزیز زهرا یا اباعبدالله
▪️سیدی یا مولا یا اباعبدالله
شاعر: امیرحسین سلطانی
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#هجوم_به_خانه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹در این هنگام حضرت فاطمه(س) او را دید و به او فرمود:
«یا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟»
ای پسر خطاب! آیا آمده ای خانه ما را به آتش بکشی؟
عمر گفت: «نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِیمَا دَخَلَتْ فِیهِ اَلْأُمَّة»
آری! مگر آن که با ابوبکر بیعت کنید چنانکه امت بیعت کردند.(15)
حضرت فاطمه(س) در این هنگام به درگاه الهی شکایت کرد و فرمود:
«یَا أَبَتَاهُ! یا رَسُولَ اللّهِ(ص)! أُنظُر مَا ذَا لَقِینَا بَعدَک مِن ابنِ الخَطَّابِ وَ ابنِ أَبِی قُحَافَةِ!»
ای پدر! ای رسول الله(ص)! ما پس از تو چه ظلم ها که از عمر بن خطاب و ابوبکر ابن ابی قحافه دیدیم.(16)
و حضرت(س) این چنین شروع به استغاثه کرد که چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل هایشان شکافته و جگر هایشان پاره پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند.
اما مهاجمین از کار شوم خود دست برنداشتند و همچنان به کار خویش ادامه دادند.
🔸ادامه حملات در نقل های دیگر:
ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت:
نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت.
از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد.
او گفت:
«یا إِخْوَتِی! تُوُفِّی رَسُولُ اللَّهِ(ص)، فَأَقْبَلَ عُمَرُ حَتَّی ضَرَبَ الْبَابَ ثُمَّ نَادَی: یا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ! افْتَحِ الْبَابَ! »
ای برادران! بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) عمر به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن!
حضرت فاطمه(س) فرمود:
«یا عُمَرُ مَا لَنَا وَ لَک لَا تَدَعُنَا وَ مَا نَحْنُ فِیهِ!»
ای عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟
عمر گفت:
«افْتَحِی الْبَابَ وَ إِلَّا أَحْرَقْنَاهُ عَلَیکمْ!»
در را باز کن وگر نه آن را بر سر شما به آتش می کشیم.
حضرت زهرا(س) فرمود:
«یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟»
ای عمر! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!
«فَأَبَی أَنْ ینْصَرِفَ ثُمَّ دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِی الْبَابِ فَأَحْرَقَ الْبَابَ ثُمَّ دَفَعَهُ عُمَر»
▪️عمر برنگشت، سپس آتش خواست، و درب خانه را آتش زد و در آتش گرفت.(17)
عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند.
و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که حضرت فاطمه(س) پشت در نشسته بود!
در این حال، قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
▪️حضرت فاطمه(س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد.
کم کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت فاطمه(س) می خورد.
در آن لحظه ناگهان عمر چنان با لگد به در نیم سوخته زد که درب خانه باز شد.
پیش از آنکه حضرت فاطمه(س) بتواند خود را کنار بکشد، در با تمام سنگینی بر آن حضرت(س) برخورد کرد و حضرت(س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر همه بدن آن حضرت(س) آسیب رسید.
در این هنگام حضرت(س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند.
فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه حضرت محسن(ع) در رحم مادر به شهادت رسید.
حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود:
«یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟».. 😭
ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!
سپس ناله زد:
«آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ».. 😭
آه ای فضه! مرا دریاب! به خدا قسم فرزندی را که در رحم داشتم، کشته شد!(18)
منابع:
15)بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۳۹
16)عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۵۸۱
17)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴
18)بحار الانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
ادامه دارد...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998