سلام مولای ما
🏝دستمان از چاره کوتاه شده...
در محاصرهی اندوهیم...
در تلاطم سنگینِ احساس بیکسی...
در هجوم دردها و اضطرابها...
ما در تاریکسرای آخرالزمان گرفتار شدهایم...
بیایید و نجاتمان بخشید
ای دست خدا...🏝
⚘...وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ وَموُسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ موُسى حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِی حُجَّتُهُ وَعَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِی حُجَّتُه
...و جعفر بن محمد حجت او است و موسى بن جعفر حجت او است و على بن موسى حجت او است و محمد بن على حجت او است و على بن محمد حجت او است و حسن بنعلی حجت او است⚘(آلیاسین)
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
ندبه هاے دلتنگے
بسم الله الرحمن الرحیم سهم#روز_ پنجم #صحیفه_سجادیه #دعای_دوم_درود_بر_پیامبر ══ ೋღ🌀ღೋ══ وَ كَان
بسم الله الرحمن الرحیم
سهم#روز_ ششم
#صحیفه_سجادیه
══ ೋ⚜♻️⚜ೋ═══
﴿15﴾ وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ
(15) و خود را به خاطر خیرخواهی، نسبت به پذیرندگان دعوتت، در عرصۀ کار و کوشش گذاشت.
﴿16﴾ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ .
(16) و برای تبلیغ دینت، به سرزمینهای غربت و جا و مکان دور از وطن و دور از خانه و منزلش و جدای از مرکز سکونت و محلّ تولّد و آرامگاه جانش، هجرت کرد. این هجرت اراده و خواست او بود برای نیرومند شدن دینت و یاری جستن برضد کافران به حضرتت.
﴿17﴾ حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِي أَعْدَائِكَ
(17) تا جایی که راه آنچه دربارۀ دشمنانت با چارهجویی و دوراندیشی، در هدف به دست آوردنش بود، برای او هموار شد.
﴿18﴾ وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِي أَوْلِيَائِكَ .
(18) و آنچه در مورد دوستانت، سنجیده و نظام داده بود، برایش کامل گشت.
﴿19﴾ فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ ، وَ مُتَقَوِّياً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ
(19) پس در حالی که از کمک دهیات، خواستار پیروزی بود و از یاریات به جبران ناتوانیاش درخواست نیرو داشت،
﴿20﴾ فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ .
(20) به سرعت به کارزار با دشمنان برخاست؛ در نتیجه در وسط سرزمینشان با آنان جنگید.
﴿21﴾ وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ
(21) و در میان محلّ اقامتشان به آنان هجوم برد.
﴿22﴾ حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُكَ ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ ، ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾.
(22) تا فرمانت آشکار شد و دینت برتری یافت؛ گرچه مشرکان را خوش نیامد.
﴿23﴾ اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ
(23) خدایا! به خاطر مشقّت و زحمتی که در راه تو کشید، مرتبۀ او را به بالاترین درجه بهشت بالا بر.
﴿24﴾ حَتَّى لَا يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ ، وَ لَا يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ ، وَ لَا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ، وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ .
(24) تا جایی که هیچ فرشتۀ مقرّب و پیامبر مرسل، در پیشگاه حضرتت در قدر و منزلت و درجه و مرتبت، با او یکسان و برابر و موازی نشود.
﴿25﴾ وَ عَرِّفْهُ فِي أَهْلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ
(25) و از نیکی شفاعت و پذیرش میانجیگری او در مورد اهل بیت پاکیزهاش و امّت مؤمنش، بیشتر از آنچه به او وعده دادهای، به حضرتش اعلام کن.
﴿26﴾ يَا نَافِذَ الْعِدَةِ ، يَا وَافِيَ الْقَوْلِ ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ .
(26) ای که وعدهات تحقّق مییابد و عهدت قرین وفاست! ای که بدیها را، به چندین برابر به خوبیها تبدیل میکنی! همانا تو صاحب احسان و بخشش عظیمی.
❖═▩ஜ••💠💠💠💠••ஜ▩═❖
#سخن_ناب
✨امام خامنه ای✨
✍اولین درس عملی از این موضوع این است که نابود کردن بنای ظلم در سطح جهان، نه فقط ممکن است، بلکه حتمی است.
👈این مطلب بسیار مهمی است که نسلهای بشری امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانی، نمیشود کاری کرد. امروز وقتی ما با نخبگان سیاسی دنیا از ظلمهای مراکز قدرت بینالمللی و سیستم جهانیِ ظلم - که امروز به سرکردگی استکبار در همهی دنیا وجود دارد – صحبت میکنیم، میبینیم آنها میگویند بله، چیزی که شما میگویید، درست است؛ واقعاً دارند ظلم میکنند؛ اما کاری نمیشود کرد!
♨️ یعنی مجموعهی بزرگی از نخبگان که سررشتهی کار در دنیا در دست آنهاست، اسیر یأس و ناامیدیاند و این یأس و ناامیدی را به ملتهای خود سرریز میکنند و آنها را از این که بتوان نقشهی ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس میکنند.
👌 بدیهی است که انسانهای مأیوس نمیتوانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام بدهند. آن چیزی که انسانها را وادار به کار و حرکت میکند، نور و نیروی امید است.
💢اعتقاد به مهدی موعود، دلها را سرشار از نور امید میکند. برای ما که معتقد به آیندهی حتمی ظهور مهدی موعود (علیه السلام) هستیم، این یأسی که گریبانگیر بسیاری از نخبگان دنیاست، بی معناست.
😊 ما میگوییم نخیر، میشود نقشهی سیاسی دنیا را عوض کرد؛ میشود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکان پذیر است، بلکه حتمی است.
📌 وقتی ملتی معتقد است نقشهی ظالمانه و شیطانیِ امروز در کل عالم قابل تغییر است، آن ملت شجاعت پیدا میکند دست تقدیر، تسلط بر ستمگران را برای همیشه به طورمسلم ننوشته
است.
#شهید_رمضان_امینی
🌷🌷🌷🌷🌷
اين سير تاريخ و اين فراز و نشيبها بايد براى ما تجربهاى باشد كه مومن نبايد از يك سوراخ دو بار گزيده شود و ادامه دادن راه شهدا و دنبال كردن خط انقلاب تنها با شركت در يك تشييع جنازه نيست و يا در مجالس شركت كردن و يا در يك راهپيمايى رفتن نيست اینها همه فرع هستند
و ما باید با عمل و گفتار و ايمان و تقوا ، اصل اين راه را دنبال کنیم حال در هر كجا و در هر لباس و به هر وسيله ای که ممکن است👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح امام_راحل و شهدا
🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_واقعی #عارفانه قسمت۹ *┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* یک باروقتی احمدآقانمازراشروع کردبه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_واقعی
#عارفانه
قسمت۱۰
*┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄*
ومانندبقیه می گفت:خدایاخدایاتاانقلاب مهدی....بعدهم مشغول گفتن تسبیحات حضرت زهرا《سلام الله علیها》می شد.آن هم باتوجه کامل✅وقتی تعقیبات نمازبه انجام می رسیدازجابلندمی شدومشغول فعالیت های بسیج وفرهنگی می شد.
البته درمیان شاگردان حضرت استادحق شناس چنین افرادی کم نبودند.که این هم ازحمات حاج آقای حق شناس بود💯
به قول آن استادواراسته 《آیت الله حق شناس عرفان وسلوک رابه سطح پایین جامعه منتقل کرد.ایشان عرفان ودوستی 💞خدای متعال رادرکوچه بازاری کرد.کم نبودندازکسبه ی بازاروافرادعادی که درکنارزندگی روزمره خودراه سیروسلوک راازاین انسان خدایی آموختند.》
(دائماًطاهرباش و به حال خویش ناظرباش.عیوب دیگران راساترباش.باهمه مهربان باش وازهمه گریزان باش.یعنی باهمه باش وبی همه باش.خداشناس باش ودرهرلباس باش.)✅احمدآقابه این عبارت به خوبی عمل می کرد👌فعالیت بسیج به جهت حضورمنافقین وترورهاوشرایط جنگ بسیارگسترده بود.آن زمان نیروهای بسیج برخی شب ها🌃درمسجدمی ماندندتادرصورت احساس خطرواردعمل شوند.دراین شب هااحمدآقانیزمثل بقیه ی بسیجی هادرمسجدمی ماند.اومثل یک جوان عادی بابقیه صحبت می کردمی گفت.می خندیدو...اوباهمه ی افرادحتی کوچک ترهابسیارباادب برخوردمی کرد,امادربرخوردباغیبت کننده ملاحظه ی هیچ کس رانمی کرد.حتی اگرنزدیک ترین دوست یاشخصی بزرگ ترازخودش بود,خیلی محرمانه ازاومی خواست این بحث راادامه ندهد❌احمدآقادرزمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضوری فعال داشت.اسلحه👩🎨 به دست می گرفت ودرگشت شبانه دربازارمولوی ومحله های اطراف همراه دیگربسیجیان گشت می زد.اماتفاوتش این بودکه وقتی ساعت 🕰سه نیمه شب به مسجدبرمی گشتیم واکثربسیجی هامشغول استراحت می شدند.اوبه داخل شبستان می رفت ومشغول نمازشب می شد.خلاصه اینکه احمدآقایک بسیجی دقیقی بودازآن بسیجی هایی که حضرت امام(رحمه الله علیه)خواسته بودباآن هامحشورشود😍ازآن هایی که امام عزیزبردست وبازوی💪 آن هابوسه می زد.
#مربی_فرهنگی
همیشه یک لبخند😊ملیح برلب داشت.دراین جوان خیلی خوشم می آمد.خیلی بامحبت بود.خیلی باادب بود.وقتی درکوچه وخیابان اورامی دیدم خیلی لذت می بردم😍آن ایام بااینکه پدرم همیشه به مسجدمی رفت امامن این گونه نبودم.تااینکه یک روزپدرم من راباخودش به مسجد🕌بردودستم رادردست همان جوان قراردادوگفت:هرچی احمدآقاگفت گوش👂 کن.هرجاخواستی باایشان بری اجازه نمی خوادو...خلاصه ماراتحویل احمدآقاداد.برای من یک نکته عجیب بود! مگرپدرم چه چیزی دیده بودکه این گونهااختیارمن رابه یک جوان شانزده یاهفده ساله می سپرد⁉️ چن شب ازاین جریان گذشت.من هم مسجدنرفتم.یک شب دیدم درب خانه رامی زنند.رفتم دررابازکردم.تاسرم رابالاکردم باتعجب 😳دیدم احمدآقاپشت دراست!
تاچشمم به ایشان افتادخشکم زد!یک لحظه سکوت کردم.فکرکردم اومده بگه چرامسجدنمی یای?گفتم سلام احمدآقا,به خدااین چن روزخیلی کارداشتم,ببخشید.همینطورکه لبخند😊به لب داشت گفت:من نیودم بگم چرامسجدنمی یای,من اومدم حالت رابپرسم.آخه دوسه روزه ندیدمت.خیلی خجالت کشیدم🙈چی فکرمی کردم وچی شد! گفتم:ببخشیدازفرداحتماً می یام.دوسه روزدیگه گذشت.دراین سه روزموقع نمازدوباره مشغول بازی بودم ومسجدنرفتم😶یک شب دوباره صدای درب خانه آمد.من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم 🏃سمت درب خانه.توفکرهرکسی بودم به جزاحمدآقا.تادررابازکردم ازخجالت مُردم🙈باهمان لبخندهمیشگی من راصداکردوگفت:سلام حسین آقا.حسابی حال واحوال کرد.امامن هیچی نگفتم.فهمیده بودازنیامدن به مسجدخجالت کشیده ام.برای همین گفت:بابانیومدی که نیومدی,اومدم احوالت روبپرسم.خلاصه آن شب گذشت.فرداشب🌃 زودترازادان رفتم مسجدواین مسجدرفتن همان ومسجدی شدن ماهمان.احمدآقااین قدرقشنگ نوجوانان هاراجذب 💞می کردکه دائماًتعجب می کردیم.آن موقع ایشان شانزده یاهفده سال بیشترنداشت.امّانحوه ی مدیریت اودرفرهنگی مسجدفوق العاده بود.✅
❖═▩ஜ•🍃♻️🍃•ஜ▩═❖
👈 ادامه دارد...
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_آل_عمران_آیه۱۴۵
#مرگ_فقط_به_فرمان_خداست
و هیچ کس جز به فرمان خداوند نمی میرد و مرگ سرنوشتی است تعیین شده.
و مدت عمر هر کس نزد خداوند مشخص است.