eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
277 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هفدهم ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : پس از جنگ بصره بر علاءبن زیاد واردشد که از یاران امام بود. وقتی خانه بسیار بزرگ، مجلل و وسیع او را دید فرمود: 1⃣ روش استفاده از دنيا 🔻با اين خانه وسيع در دنيا چه می كنی؟ در حالی كه در آخرت به آن نيازمندتری، آری اگر بخواهی می توانی با همين خانه به آخرت برسی. در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرایی كنی، به خويشاوندان با نيكوكاری بپيوندی و حقوقی كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانی. پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز می توانی برسی. (علاء گفت: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت میکنم. فرمود: چه شده او را ؟ عبایی پوشیده و از دنیا کناره گرفته است. امام علیه السلام فرمود: او را بیاورید، وقتی آمد به او فرمود:) 2⃣ برخورد با تفكر ترك دنيا 🔻ای دشمنك جان خويش، شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمی كنی؟ تو می پنداری كه خداوند نعمتهای پاكيزه ای را حلال كرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده كنی؟ تو در برابر خدا كوچكتر از آنی كه اينگونه با تو رفتار كند. (عاصم گفت: ای امیر مومنان! پس چرا تو با این لباس خشن و آن غذای ناگوار به سر می بری؟ امام فرمود: ) وای بر تو! من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و نداری،تنگدست را به هيجان نياورد و به طغيان نكشاند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : هنگام شورش یاران، پیرامون حكميت فرمود: 🔹نكوهش از نافرمانی كوفيان 🔻ای مردم! همواره كار من با شما به دلخواه من بود تا آنكه جنگ شما را ناتوان كرد، به خدا اگر جنگ كسانی را از شما گرفت و جمعی را گذاشت، برای دشمنانتان نيز كوبنده تر بود، من ديروز فرمانده و امير شما بودم ولی امروز فرمانم می دهند، ديروز بازدارنده بودم، كه امروز مرا باز می دارند، شما زنده ماندن را دوست داريد و من نمی توانم شما را به راهی كه دوست نداريد اجبار كنم. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : در یکی از روزهای نبرد صفین، امام حسن(علیه السلام) را دید که به سرعت در لشکر دشمن در حال پیشروی است، فرمود:) 🔹ضرورت حفظ امامت 🔻اين جوان را نگه داريد تا پشت مرا نشكند كه دريغم آيد مرگ، حسن و حسين (علیهما السلام) را دريابد، نكند با مرگ آنها نسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از بين برود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
❣ 🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ... 🌱سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست! 🌱و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله مجتهدی ره شرح مختصر دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان.....
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بالاترین عمل در ماه رمضان
هدایت شده از آنچه نگفتم‌
درهای رحمتش را باز کرده و منتظر است که قفل های دلمان را باز کنیم فاخلعِ نعلیك .. 💚 _سلام علیٰ شهر الرمضان 📿 _سلام به ماهی که آرزوها نزدیک شد 🕊 ✦✧✦✧✦✧
🌸امام حسن مجتبی علیه السلام: غفلت تو در این است که رابطه خود را با مسجد قطع می‌کنی و راه مفسدین و تبهکاران را پیشه می‌گیری. 🌟ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول‌وقت می‌خواند؛ بیشتر هم به جماعت و در مسجد. 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 با چه نگاهی وارد ماه رمضان شویم؟
🌷 ✍بزرگترین برکت ماه رمضان، پیراستن و دور کردن یا کاستن آلودگی‌ها از جان مان و از خلقیات مان است.. اگر ماه رمضان بیاید و بگذرد و اخلاقِ ما همان اخلاق ناپسندی باشد که داشتیم، ماه کم برکتی برای ما بوده است! ...🌷 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ 🌷 – قسمت 90 ✅ فصل هفدهم 💥 کمی که گذشت، دست کرد توی جیبش؛ قرآن کوچکی که موقع رفتن توی جیب پیراهنش گذاشته بودم، درآورد و بوسید. گفت: « این را یادگاری نگه دار. » قرآن سوراخ و خونی شده بود. با تعجب پرسیدم: « چرا این‌طوری شده؟! » دنده را به سختی عوض کرد. انگار دستش نا نداشت. گفت: « اگر این قرآن نبود الان منم پیش ستار بودم. می‌دانم هر چی بود، عظمت این قرآن بود. تیر از کنار قلبم عبور کرد و از کتفم بیرون آمد. باورت می‌شود؟! » 💥 قرآن را بوسیدم و گفتم: « الهی شکر. الهی صدهزار مرتبه شکر. » زیرچشمی نگاهم کرد و لبخندی زد. بعد ساکت شد و تا همدان دیگر چیزی نگفت؛ اما من یک‌ریز قرآن را می‌بوسیدم و خدا را شکر می‌کردم. همین‌که به همدان رسیدیم، ما را جلوی در پیاده کرد و رفت و تا شب برنگشت. 💥 بچه‌ها شام خورده بودند و می‌خواستند بخوابند که آمد؛ با چند بسته پفک و بیسکویت. نشست وسط بچه‌ها. آن‌ها را دور و بر خودش جمع کرد. با آن‌ها بازی می‌کرد. دانه‌دانه پفک توی دهانشان می‌گذاشت. از رفتارش تعجب کرده بودم. انگار این صمد همان صمد صبح یا دیروزی نبود. اخلاق و رفتارش از این‌رو به آن‌رو شده بود. سمیه‌ی ستار را قلقلک می‌داد. می‌بوسید. می‌خندید و با او بازی می‌کرد. 💥 فردا صبح رفتیم قایش. عصر گفت: « قدم! می‌خواهم بروم منطقه. می‌آیی با هم برگردیم همدان؟ » گفتم: « تو که می‌خواهی بروی جبهه، مرا برای چی می‌خواهی؟! چند روزی پیش صدیقه می‌مانم و برمی‌گردم. » گفت: « نه، اگر تو هم بیایی، مادرم شک نمی‌کند. اما اگر تنهایی بروم، می‌فهمد می‌خواهم بروم جبهه. گناه دارد بنده‌ی خدا. دل‌شکسته است. » ادامه دارد...