eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
277 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله مجتهدی ره شرح مختصر دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان.....
18.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ شبهه : اگر شیطان در در بند است، پس چرا انسان در این ماه گناه می‌کند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 و لاله ها در بهار می رویند... ▪️امروز؛ اولین سالروز شهادت شهیدان ماه میهمانی خدا، حجج اسلام محمد اصلانی و محمد صادق دارایی در حرم مطهر رضوی
🌙ماه دعا 📝 ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نکنید. دعاهای وارد شده در ماه رمضان، یکی از آن نعم و فرصتهایی است که باید مغتنم بشمرید. این دعای ابوحمزه، این دعای افتتاح، این دعای جوشن وبقیه‌ی ادعیه‌ای که در روزها و شبها و سحرها و بقیه‌ی ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهای بزرگ الهی است. 🌙 ماه توبه و انابه 📝 رمضان ماه انابه است، ماه توبه است. توبه یعنی برگشت از راه غلطی كه ما با گناهان خود، با غفلت‌های خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است كه توجه به خدای متعال پیدا كنیم برای حال و آینده. گفته‌اند فرق بین توبه و انابه این است كه توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است.
16.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 بلاخره یک روحانی دیدم که علم روشنگری علیه فساد و بیحجابی را بلند کرد 🔹سخنان طوفانی و روشنگرانه ی حجةالاسلام والمسلمین مهدوی نژاد در هیئت انصارولایت دارالعباده یزد در اعتراض به گسترش بی حجابی و ولنگاری و هرزگی تعدادی معدود و بی توجهی مسئولین و برخورد نمایشی با مروجان ولنگاری. 🔹خاک بر سر شما مسئولان و خاک بر سر ما که اینقدر راحت شاهد جولان بی حجابان هستیم و اقدامی نمی کنیم.از همه می ترسید الا خدا. 🔹آقای دولت انقلابی، مجلس انقلابی، قوه قضاییه انقلابی چه کار دارید می کنید؟؟؟ 🔹ضرب و شتم دختر شهید بابت یک نهی از منکر عادی نسبت به کشف حجاب و سکوت و انفعال مسئولان محافظه‌کار !! 🔹شما غلط می کنید به کسی که عامدانه احکام اسلام را زیر سوال می برد خدمات می دهید. ✅ این سخنان را آنقدر منتشر کنید تا همه ی مسئولان غافل ببینند شاید تلنگری باشدو به خودشان بیایند. 🚨سایبری قدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در_ نگاه _شهدا🌷 💠یکی از ماه‌های رمضان ایام جنگ را که به خاطر می‌آورم، مربوط به زمان نزدیک به عملیات کربلای 5 بود؛ با این که ماه رمضان آن سال در فصل گرم تابستان بود و از طرفی منطقه شلمچه در استان خوزستان، گرمای بسیار شدیدتری نسبت به سایر نقاط ایران داشت. 💠اما بسیاری از رزمندگان با این که توسط فرماندهان و روحانیون تاکید می‌شد که لازم نیست روزه بگیرید، روزه می‌گرفتند و واقعا فقط به فکر نزدیکی به خدا بودند. بچه‌هایی هم که در خط پدافندی شلمچه بودند نیز روزه می‌گرفتند. 💠فرماندهان نیز وقتی می‌دیدند که تاکیدات آنان مبنی بر روزه نگرفتن برخی رزمندگان کارساز نیست، به برخی از آنان که احساس می‌کردند فشار زیادی را به خاطر روزه گرفتن تحمل می‌کنند، مرخصی اجباری می‌دادند و می‌گفتند باید بروید روزه‌هایتان را در شهر خود بگیرید و بعد از آن برگردید. و رزمنده دفاع مقدس؛ شریفی 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت 92 ✅ فصل هفدهم 💥 قرآن را برداشت و بوسید. گفت: « این دستور دین است. آدم مسلمان ِزنده باید وصیتش را بنویسد. همه چیز را برایتان تمام و کمال نوشته‌ام. نمی‌خواهم بعد از من حق و حقوقتان از بین برود. مال و اموالی ندارم؛ اما همین مختصر هم، نصف مال توست و نصف مال بچه‌ها. وصیت کرده‌ام همین‌جا خاکم کنید. بعد از من هم بمانید همدان. برای بچه‌ها بهتر است. اگر بعد از من جسد ستار پیدا شد، او را کنار خودم خاک کنید. » 💥بغض کردم و گفتم: « خدا آن روز را نیاورد. الهی من زودتر از تو بمیرم. » خندید و گفت: « در ضمن باید تمرین کنی از این به بعد به من بگویی ستار، حاج ستار. بعد از شهادتم، هیچ‌کس مرا به اسم صمد نمی‌شناسد. تمرین کن! خودت اذیت می‌شوی‌ها! » 💥 اسم شناسنامه‌ای صمد، ستار بود و ستار، برادرش، صمد. اما همه برعکس صدایشان می‌زدند. صمد می‌گفت: « اگر کسی توی جبهه یا محل کار صدایم بزند صمد، فکر می‌کنم یا اشتباه گرفته یا با برادرم کار دارد. » می‌خندید و به شوخی می‌گفت: « این بابای ما هم چه کارها می‌کند. » 💥 بلند شدم و با لج گفتم: « من خوابم می‌آید. شب به‌خیر، حاج صمد آقا. » سردم بود. سُریدم زیر لحاف. سرما رفته بود توی تنم. دندان‌هایم به‌هم می‌خورد. از طرفی حرف‌های صمد نگرانم کرده بود. ادامه دارد...