eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
278 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌙🌷🌙 مبارکه ی نساء آیه ۱۶۱ 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 👈وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا . 👈و به سبب ربا گرفتن آنها در حالی كه از آن نهی شده بودند، و خوردن اموال مردم را به بیهوده و باطل؛ و ما برای كافران از آنها عذابی دردناك آماده كرده‌ایم. 👌نتیجه ی خوردن مال مردم عذاب دردناک است.
❣ 💎ياصاحب الزمان: ایستاده ای و را روشن کرده ای پاهایم را یکی پس از دیگری میکنی كه نروم چه خوب راهنمایی هستي ❣"يَا بْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ" ✨سلام تنها پادشاه زمین 🌸🍃
۵۸ 🌷به نام خدای مهربان مهربان ما در تعیین مدیریت خوب در تشخیص تعریف مدیران صحیح و سالم اون هم در یک جامعه ی اسلامی هنوز مشکل داریم☹️ هنوز این آمادگی را در این زمینه پیدا نکردیم بله خیلی از مدیران جامعه ما عالی هستند✔️ ولی هنوز اشعث ماب ها ابواشعری ماب ها و امثالهم میتونن مردم را فریب بدهند❌ این مشکل زمان امیرالمومنین علیه السلام را هنوز داریم جریان های مسلک می تونن مدیریت ناب علوی را تضعیف کنند😏 ما یکسری از مشکلات زان صدر اسلام را نداریم ولی بعضی از مشکلات را هنوز داریم اگه یه کسی اومد و یه چیزی را که مهم نیست را 👈 مهم جلوه داد و اون چیزی را که مهم هست را غیر مهم جلوه داد این انحراف هست😒 ما باید مراقب باشیم که دچار انحراف نشیم❌ قدیم ها وقتی می خواستن بگن یکی منحرف شد میومدن و میگفتن مثلا فلانی رفته تو گروهک منافقین😖 یکسری از عقاید دینی را کنار گذشته و بعد رفته و به فلان مکتب ملحق شده بعد هم میگفتیم فلانی منحرف شده📛 ولی ما هر چی جلوتر بریم انحراف هم منحرف میشه😖 و از اون شکل قدیمی به 👈 تغییر اولویت ها روی میاره ببینید معنویت داره قدرت میگیره💪 حق داره آشکار تر میشه و کسی نمیتونه به این سادگی دم از باطل بزنه از الان به بعد و هر چه جلوتر بریم فقط در تغییر اولویت ها برای حق است که انحراف ظاهر میشه☹️ وقتی خود حضرت هم تشریف فرما بشن ان شاءالله تغییر اولویت ها در موضوع حق و حقایق عالم هست که عده ای مقاومت می کنن و مقابل حضرت می ایستن❌ لذا تشخیص اولویت ها یکی از کارها و موضوع هایی است که ما باید به آن ها بپردازیم👌 آقا تو همه ی کارها باید بدونیم که این اولویت داره یا نه؟ اگه اولویت داشت خب بسم الله بریم جلوو ولی اگه اولویت نداشت؛ نیاز به اصرار نداره📛 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋ ان شاءالله
👆 🔺این قلب خدا را می خواهد🔺
🕚امام مهدی منتظر ماست🕚 ⁉️به‌راستي منتظر واقعي كيست؟... ✍منتظر واقعي، كسي است كه به امامش معرفت داشته باشد؛ 👈 يعني اعتقاد به ولايت و معرفت به شخصيت او. ⭕️اعتقاد به ولايت، تعهد و پيماني است كه جز با اطاعت كامل نمي‌شود. 🔰 كسي منتظر واقعي است كه علاوه بر خودسازي به ديگرسازي نيز بپردازد، تا از اين طريق، زمينه‌هاي ظهور آن حضرت را فراهم سازد. ⭕️پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پيش از اين‌كه ستاره پرفروغ امامت امامان (عليهم السلام) طلوع كند، برترين جهاد امتش را انتظار فرج دانسته است؛ ✅زيرا انتظار فرج، انتظار جهاد و انقلابي عظيم بر ضد تمام ظلم‌ها و جنايت‌ها و اجراي عدالت به تمام معنا در سراسر جهان است. ⭕️حضرت علي (عليه السلام) در حديثي فرموده است: 🍃كسي كه در انتظار اقامه نماز به سر برد، در طي زمان انتظارش، در حال نماز به شمار مي‌رود.
🌷🌷🌷🌷🌷 خانومم ... 👈 تو برنده ای تو بردی این قلب من گرفتار تو شده تا ابد ولی وظیفه مسلمونیمون چی میشه... ها؟ تو هم شریک جهادی و اجر صبرتو کمتر از جهادی که من می کنم نیست...!👌 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹چرا باید به فرج قریب‌الوقوع امیدوار باشیم؟ 🌟جمله‌ عجیبی که استاد پناهیان از سردار سلیمانی درباره قیام مردم یمن شنید! 🎤استاد پناهیان
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۴۳ *═✧❁﷽❁✧═* می نشست کنارم و می گفت: «تو کار کن و تعری
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۴۴ *═✧❁﷽❁✧═* به همین خاطر هر صبح🌄، تا از خواب بیدار می شدم، قبل از هر چیز گوشه پرده اتاقم را کنار می زدم. اگر لوله ای که بعد از روشن🔥 شدن تنور روی دودکش تنور می گذاشتیم، پای دیوار بود، خوشحال😌 می شدم و می فهمیدم هنوز مادرشوهرم بیدار نشده، اما اگر دودکش روی تنور بود، عزا می گرفتم😭 وامصیبتا بود. **** زمستان 🌧هم داشت تمام می شد. روزهای آخر اسفند بود؛ اما هنوز برف ها آب💦 نشده بودند. کوچه های روستا پر از گل 🌺و لای و برف هایی بود که با خاک و خاکسترهای آتش منقل های کرسی سیاه شده بود. زن ها در گیر و دار خانه تکانی و شست وشوی ملحفه ها و رخت و لباس ها👕 بودند روزها شیشه ها را تمیز می کردیم، عصرها آسمان ابری می شد و نیمه شب رعد و برق 🌩می شد، باران می آمد و تمام زحمت هایمان را به باد می داد😖 چند هفته ای بیشتر به عید نمانده بود که سربازی صمد تمام شد. فکر می کردم خوشبخت ترین زن قایش هستم. با عشق و علاقه💞 زیادی از صبح تا عصر خانه را جارو می کردم و از سر تا ته خانه را می شستم. با خودم می گفتم: «عیب ندارد. در عوض این بهترین عیدی😍 است که دارم. شوهرم کنارم است و با هم از این همه تمیزی و سور و سات عید لذت می بریم.»👌 صمد آمده بود و دنبال کار می گشت. کمتر در خانه پیدایش می شد. برای پیدا کردن کار درست و حسابی می رفت رزن🚶‍♂ یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم و صبحانه خوردیم😋 مادرشوهرم در🚪 اتاق ما را زد. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷