eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
277 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۴۳ *═✧❁﷽❁✧═* می نشست کنارم و می گفت: «تو کار کن و تعری
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۴۴ *═✧❁﷽❁✧═* به همین خاطر هر صبح🌄، تا از خواب بیدار می شدم، قبل از هر چیز گوشه پرده اتاقم را کنار می زدم. اگر لوله ای که بعد از روشن🔥 شدن تنور روی دودکش تنور می گذاشتیم، پای دیوار بود، خوشحال😌 می شدم و می فهمیدم هنوز مادرشوهرم بیدار نشده، اما اگر دودکش روی تنور بود، عزا می گرفتم😭 وامصیبتا بود. **** زمستان 🌧هم داشت تمام می شد. روزهای آخر اسفند بود؛ اما هنوز برف ها آب💦 نشده بودند. کوچه های روستا پر از گل 🌺و لای و برف هایی بود که با خاک و خاکسترهای آتش منقل های کرسی سیاه شده بود. زن ها در گیر و دار خانه تکانی و شست وشوی ملحفه ها و رخت و لباس ها👕 بودند روزها شیشه ها را تمیز می کردیم، عصرها آسمان ابری می شد و نیمه شب رعد و برق 🌩می شد، باران می آمد و تمام زحمت هایمان را به باد می داد😖 چند هفته ای بیشتر به عید نمانده بود که سربازی صمد تمام شد. فکر می کردم خوشبخت ترین زن قایش هستم. با عشق و علاقه💞 زیادی از صبح تا عصر خانه را جارو می کردم و از سر تا ته خانه را می شستم. با خودم می گفتم: «عیب ندارد. در عوض این بهترین عیدی😍 است که دارم. شوهرم کنارم است و با هم از این همه تمیزی و سور و سات عید لذت می بریم.»👌 صمد آمده بود و دنبال کار می گشت. کمتر در خانه پیدایش می شد. برای پیدا کردن کار درست و حسابی می رفت رزن🚶‍♂ یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم و صبحانه خوردیم😋 مادرشوهرم در🚪 اتاق ما را زد. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
😳برای رسیدن به آرامش بسم الله بگو روی قفل وسط قلب کلیک کن ببین چی برات میاد👇 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴✨✨ ✨ ✨ ✨🔴 🔴✨✨ 🔐✨✨🔴 🔴✨ ✨ ✨✨🔴 🔴✨ ✨✨🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴همه دنبال آرامش هستند حتی بزرگترین پزشکان هم دنبال آرامش هستند ڪلیڪ ڪنید👇 eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
💫🐠💫🐠 مبارکه ی مائده آیه ۸ 🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺 👈يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. 👈ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، (در هر كار فردی و اجتماعی) قیامكننده استوار و دائم برای خدا و گواهان به عدل و قسط باشید و هرگز دشمنی با گروهی شما را بر آن ندارد كه عدالت نكنید؛ عدالت كنید كه آن به تقوا نزدیكتر است، و تقوا پیشه كنید كه همانا خداوند به آنچه میكنید آگاه است. 👌دشمنی نباید باعث بشه که از عدالت دوری کنیم.
سلام امام زمانم✋🌸 گل نرگس چه شود بوسه به پایت بزنم تا به کی خسته دل از دور صدایت بزنم گل نرگس نکند مهر ، زمن برداری داغ دیدار رخت را به دلم بگذاری اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
۶۰ ها 🌷به نام خدای مهربان مهربان عرض شد که خداوند متعال سه تا تعبیر برای اولویت ها در قرآن کریم بیان کرده👌 اولین تعبیرش 👈 حکمت بود وقتی انسان حکیم باشه میدونه که چکار کنه✔️ تعبیر دوم 👈 هست در آیات مختلفی نسبت به این موضوع اشاره کرده مثلا 👈 هذا بصائر للناس بصیرت، همون تشخیص اولویت هاست انسان بصیر⇦ میدونه کجا چه کاری را بکنه✅ تعبیر سوم 👈فرقان هست می فرماید: کسی که تقوا داشته باشه خدا بهش فرقان میده ما اگه بر اساس دستورات دینی تقوا داشته باشیم😍 خدا فرقان میده فرقان یعنی چی؟؟ وسیله ای است که بتونی خوب و بد را تشخیص بدی👌👌 یعنی در مقام عمل خارجی و مصداقی میتونی خوب و بد را معین کنی و دنبال چه کاری باشی✔️ پس مساله ای که همه ی ما باهاش درگیریم همین بحث👈 اولویت هاست پس الان اولویت در چیه؟ یعنی در مورد چه موضوعی ما باید بحث کنیم و زمینه سازی کنیم تا ظهور محقق بشه؟؟؟ یکی از این موضوعات 👈 اصلاح مدیریت در جامعه است قبلا مقدمه هایی در این زمینه ذکر کردیم که ما در خیلی از چیزها به آمادگی رسیدیم ولی در تشخیص مدیریت صحیح در اینکه ما مدیریت صحیح را بشناسیم هنوز کار داریم☹️ ریشه ی قرآنی اصلاح مدیریت فهم صحیح مدیریت است👌 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋ ان شاءالله
⁉️ برای یک پدر، چیزی سخت تر از دیدن اختلاف بچه هاش نیست؛ که امام زمان پدر اصلی همه‌ی مردم‌اند و برخورد بد ما با همدیگه چه غمی به دل ایشون می‌نشونه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 👈 یکی از بسیجیان لشکر 31 عاشورا تعریف می کند: شب عملیات والفجر 8 شهید «محمد شمسی» در حاشیه اروندرود به مانعی بر می خورد و به شدت مجروح می شود. هرچه برادران اصرار می کنند «بیا تو را به عقب برگردانیم» قبول نمی کند و می گوید: شما به عملیات ادامه بدهید و نگذارید عملیات لو برود. وضع عجیبی بود. به هر زحمت بود، بچه ها را متقاعد کرد که به پیشروی ادامه دهند. من از فاصله نه چندان دور او را زیر نظر داشتم. زخم هایش عمیق بود و خونریزیش شدید. برای آن که سر و صدا نکند و عملیات لو نرود، سرش را داخل رود فرو کرد و در همان حال مظلومانه به شهادت رسید👌 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷