#نهضت_انتظار ۶۳
#وجود_اشعث ها
🌷به نام خدای مهربان مهربان
بعضی ها فکر می کنند که انتخابات
سوغاتی هست که از غرب اومده☹️
و بعد داره یه چیزایی را به جامعه تحمیل میکنه
در حالی که اصلا اینجور نیست❌
چرا؟؟
چون انتخابات هم اگه نباشه باز هم ....
مگه زمان حضرت علی علیه السلام
انتخابات مثل الان بود؟؟؟
خیر اینجوری نبود
پس چرا اشعث ها سر در میاوردن؟؟؟☹️
و جامعه را نابود می کردن💢
و چگونه حاکم و جامعه ی اسلامی را آزار می دادند؟؟
ما وقتی امام را بشناسیم
👈 باید بدونیم که امام چگونه امامت می کنه
اون وقت می تونیم تبعیت کنیم👌
و الا در فرمان هایش کم میاریم
مثلا شما نگا کنید در زمان خودمون
تو قضیه آبان ماه که بنزین اینجوری شد
چقدر از نیروهای انقلابی به تصمیم آقا معترض شدن😒
معلومه که هنوز امام جامعه را نشناختیم❌
یا اون شخص را بعنوان مشاور خودشون قرار دادن
و چقدر بچه های انقلابی ناراحت شدن😏
و خیلی از این تصمیم هایی که گرفته شده
و هنوز امام را نشناختیم❌
بشناسیم امام چگونه امامت میکنه
قدر یارانش رو می دونیم😍
و از آن ۳۱۳ نفر فرمان برداری خواهیم کرد
امامت را بشناسیم
کمکش می کنیم👌
چه فایده که ذره ای از بوی امامت و ولایت را نچشیدیم
یه بحثی هست در مورد امامت و ولایت
بنده همین اخیرا مطالعه اش کردم و تموم کردم
ولی چون مرتبط با نبوت هست
به صورت مستقل نمی تونم ارائه بدم❌
خدا توفیق بده ان شاءالله
سلسله وار این بحث را با هم مباحثه می کنیم
تا نگاهمون به امامت و ولایت دقیق بشه
و به امام جامعه کمک کنیم ان شاءالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🌺 وظایف منتظران
◀️ ارتباط و دغدغه امام را داشتن
🔷یکی از وظایف ما در دوران غیبت، ارتباط و دغدغه امام را داشتن است.
🔷 منظور از ارتباط این است که آدم گاهی با امام خودش خلوت بکند.
🔷 ما امام را نمی بینیم اما امام که به ما توجه دارد.
🔷به عنوان منتظران امام زمان(علیه السلام) در کنار معرفت که لازمه اش هست.
🔷این ارتباط هم خیلی مهم است.وقتی ما عاشق امام هستیم طبیعتا برای امام هم دغدغه داریم
🔷وقتی برای امام دغدغه داریم طبیعتا از فقدان او ناراحت هستیم.از این که امام تا کی باید منتظر باشد که غفلت های ما این ظهور راعقب بندازد؟
🔷تا کی باید امام وقتی می خواهد همه اهداف عالم، تمام اهداف انبیاء و اولیاء را محقق کند به خاطر ندانم کاری، بی توجهی، غفلت و گناهان ما این مساله به تاخیر بیفتد؟
❤️ #آقاجانم!
هوای دلـ🖤ـم آلوده است.
آنقدر آلوده، که نه تنها من،
شما را هم نفس گیر کرده است.🥀
دل سربه هوایم،💔
مرا درمحبس دنیا، زندانی کرده!
گرچه هوای پرواز بامن است، ولی سنگینی غفلت و گناه، پر پروازم را شکسته!
زیر آوار گناه مانده ام!🍂
نفس هایم به شماره افتاده...
مرا از این محبس!
از زیر آوار گناه!
از این هوای آلوده و سنگین!
#رهاکن_آقا...
💚خودت، برای ظهور خودت،
" امن یجیب" بخوان!
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#تعجیل_فرج_صلوات🌺
#محمد_کاظم_نژاد
🌷🌷🌷🌷🌷
مادر اين شهيد مي گويد:
👈 در اداي نماز اول وقت و گرفتن
روزه بسيار مقيد بود.
از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود كه همه را بيدار
مي كرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي كرد.
از جبهه كه به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت؛
روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من درجبهه روزه نگرفته ام.
حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم؛ دارم ادای دین می کنم.
گفتم: خدا قبول كند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست كنم؟
گفت: تخم مرغ كه داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
@sedaye_aali_rafiei@ostad_aali110.mp3
زمان:
حجم:
6.12M
💌 دوران غیبت را دریابید ...
#ظهور #امام_زمان
استاد عالی
❓چطور کودکان را با امام زمان(عجل الله فرجه) آشنا کنیم؟
#تربیت_مهدوی
#امام_زمان
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۵۱ *═✧❁﷽❁✧═* فروردین تمام شده بود، اردیبهشت آمده بود و
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۵۲
*═✧❁﷽❁✧═*
و شال گرفته تا بلوز👚 و شلوار و کفش و چتر🌂 کبری، که ساک من را از پشت پنجره دیده👀 بود، اصرار می کرد و می گفت: «قدم😍 تو هم برو سوغاتی هایت را بیاور ببینیم.»
خجالت🙊 می کشیدم. هراس داشتم نکند صمد چیزی برایم آورده باشد که خوب نباشد برادرهایش ببینند. گفتم: «بعداً.»👌 خواهرشوهرم فهمید و دیگر پی اش را نگرفت.
وقتی به اتاق خودمان رفتیم، صمد اصرار کرد زودتر ساک🎒 را باز کنم. واقعاً سنگ تمام گذاشته بود. برایم چند تا روسری و دامن و پیراهن🧥 خریده بود. پارچه های چادری، شلواری، حتی قیچی و وسایل خیاطی و صابون و سنجاق سر هم خریده بود. طوری که درِ ساک به سختی بسته می شد. گفتم: «چه خبر است، مگر مکه رفته ای⁉️»
گفت: «قابل تو را ندارد. می دانم خانه ما خیلی زحمت💪 می کشی؛ خانه داری برای ده دوازده نفر👤 کار آسانی نیست. این ها که قابل شما را ندارد.»✅
گفتم: «چرا، خیلی زیاد است.»
خندید ☺️و ادامه داد: «روز اولی که به تهران رفتم، با خودم عهد بستم، روزی یک چیز برایت بخرم
این ها هر کدام حکایتی دارد. حالا بگو از کدامشان بیشتر خوشت 😍می آید.»
همه چیزهایی که برایم خریده بود، قشنگ بود👌
نمی توانستم بگویم مثلاً این از آن یکی بهتر است. گفتم: «همه شان قشنگ است. دستت درد نکند.»
اصرار کرد. گفت: «نه... جان قدم بگو. بگو از کدامشان بیشتر خوشت می آید.»
دوباره همه را نگاه👀 کردم. انصافاً پارچه های شلواری 👖توخانه ای که برایم خریده بود، چیز دیگری بود. گفتم: «این ها از همه قشنگ ترند😍»
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷