#قدم_قدم تاظهور ۴
#چراخطاب_به دنیا
بسم رب الحسین علیه السلام
چرا حضرت وقتی مشرف بشن
ندا می دهند
👈 الا یا اهل العالم .......؟؟؟؟
چرا خطاب به همه ی دنیاست؟
مگه حضرت، امام شیعیان نیست؟؟
چرا کل جهان را مخاطب قرار میده؟
در روایت آمده که تمام مردم جهان
هر کس با هر دین و زبانی که داره
ندای حضرت رو میشنوه✔️
کوچک و بزرگ
پیر و جوون
شرقی و غربی و اروپایی و آسیایی
همه این ندای حضرت را می شنوند🔊
این اولین جمله ی لحظه ی قیام هست
چرا؟
چرا بیرق هایاصحاب حضرت باید پرچم های سیاه عزاداران اباعبداالله باشد؟
چرا باید شعارشان
👈 یا لثارات الحسین باشد؟؟
درواقع حضرت برای معرفی خودشون
به عالم
از امام حسین علیه السلام استفاده می کنند👌
درواقع حضرت گفتمان ابتدایی قیام را
مظلومانه کشته شدن امام حسین معرفی می کنند😢
و حرف اولشون در عالم این هست
بنابراین میشه این گونه نتیجه گرفت که
👈 از اینکه حضرت خودشون را با حسین علیه السلام معرفی می کنند
می شود به خوبی فهمید که
حضرت وقتی ظهور می کنند که همه دنیا
امام حسین علیه السلام را بشناسن✅
و این یعنی جهانی شدن امام حسین علیه السلام
مقدمه سازی برای ظهور حضرت است👌
لذا ما هر چه در این مساله بیشتر کار کنیم
زمینه ظهور فراهم میشه✔️
و اگه کم کاری کنیم، ظهور به تاخیر میفته
از این جا میشه فهمید که چرا عده ای
مخالف برگزاری اربعین هستن😏
چون اربعین بهترین فرصت برای معرفی
امام حسین علیه السلام به جهانیان هست
شما نگا کنید
چرا این پیاده روی اربعین در هیـــــــچ شبکه ماهواره ای
بازتاب داده نمیشه؟؟؟؟
فقط در چندتا شبکه اسلامی نشون داده میشه که
خیلی ها بهش نگاه هم نمی کنند☹️
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋
⚫️#شهدای_کربلا (۵۷و۵۸)
«عبدالله بن عمیرکلبی»و«ام وهب النمریه»
🎋عبدالله بن عُمَیر کَلبی به همراه همسرش ام وهب، شبانه خود را از کوفه به سپاه امام حسین(ع) رساند. بنا بر گزارش طبری، عبدالله بن عمیر، دومین شهید کربلا روز عاشورا بود. همسرش اموهب نیز نخستین زنی بود که در واقعه کربلا به شهادت رسید.
✍به گزارش ابومخنف هنگامیکه سپاه کوفه در نخیله آماده جنگ با امام حسین(ع) میشد. عبدالله با آنها برخورد کرد و از آنها ماجرا را پرسید. آنها گفتند: به جنگ حسین بن علی میرویم. او گفت: به خدا سوگند من مشتاق جنگ با مشرکان بودم، و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.
👈وی نزد همسرش رفت و او را از قصد خویش آگاه کرد. ام وهب گفت: خداوند تو را به راهی نیکو هدایت کرده، چنین کن و مرا نیز با خود ببر. پس شبانه همراه همسرش بیرون رفت و به امام حسین(ع) پیوست.
💥در روز عاشورا که عمر سعد با پرتاب تیری به سوی اردوگاه امام حسین(ع) جنگ را آغاز کرد؛ «یسار» غلام آزاد شده زیاد بن ابیسفیان و «سالم» غلام آزاد شده عبیدالله بن زیاد به میدان آمدند و هماورد طلبیدند. حبیب بن مظاهر و بریر بن خضیر از جا برخاستند؛ اما امام حسین(ع) به آن دو اجازه میدان نداد. عبدالله بن عمیر با اجازه امام به میدان رفت، از او پرسیدند: کیستی. او خود را معرفی کرد. گفتند: ما تو را نمیشناسیم. زهیر یا حبیب یا بریر به مبارزه ما بیایند. او به یسار که جلوتر ایستاده بود گفت: هیچ یک از اینان به جنگ تو نمیآید مگر اینکه از تو بهتر است. سپس به او حمله کرد و او را از پا درآورد.
👈در همین حال، «سالم» به سوی او حمله کرد. یاران امام حسین(ع) فریاد زدند تا عبدالله از حمله او آگاه شود ولی عبدالله متوجه نشد، سالم به او ضربهای زد. عبدالله با دست چپ جلو ضربه را گرفت و انگشتانش قطع شد. سپس عبدالله بر او حمله برد و با ضربهای او را به قتل رساند.
🥀همسرش اموهب عمودی برداشت و به سوی او رفت. عبدالله میخواست او را به سوی خیمه برگرداند ولی او لباس شوهرش را گرفته بود و میگفت: تو را رها نمیکنم تا همراه تو به شهادت برسم.
👈 در این هنگام امام حسین(ع) او را صدا زده و فرمودند: «خدا از جانب اهل بیت به شما جزای خیر دهد. برگرد (خدا تو را رحمت کند) و نزد زنان بنشین که جنگیدن بر زنان واجب نیست.» پس او نزد زنان بازگشت.
♨️پیش از ظهر عاشورا، شمر بن ذیالجوشن که فرمانده جناح چپ سپاه کوفه بود، با افراد تحت فرمان خود به سپاه امام هجوم بردند. در این حمله هانی بن ثبیت و بکیر بن حی تیمی عبدالله بن عمیر را به شهادت رساندند. بنا بر گفته طبری، او دومین شهید کربلا بود.😭
👈پس از شهادت عبدالله، همسرش ام وهب خود را به بالین او رساند و در حالیکه سر و صورت عبدالله را پاک میکرد رستم غلام شمر بن ذی الجوشن به دستور شمر او را به شهادت رساند. گفتهاند او نخستین زن شهید در واقعه کربلا بود.😰
#طرح -مهدوی
✨ به راه بیاییم تا؛
✨ از راه بیاید....
🍃اللهم-عجل-لولیک-الفرج🍃
👈چه جمله زیبایی گفتند فرمانده:
در زمان غیبت
به کسی
منتظر می گویند
که منتظر
شهادت🕊🌷
باشد...👌
السلام علی الحسین🏴وعلی علی بن الحسین🏴وعلی اولادالحسین🏴وعلی اصحاب الحسین🏴
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
⚫️#شهدای_کربلا (۵۷و۵۸)
«عبدالله بن عمیرکلبی»و«ام وهب النمریه»
🎋عبدالله بن عُمَیر کَلبی به همراه همسرش ام وهب، شبانه خود را از کوفه به سپاه امام حسین(ع) رساند. بنا بر گزارش طبری، عبدالله بن عمیر، دومین شهید کربلا روز عاشورا بود. همسرش اموهب نیز نخستین زنی بود که در واقعه کربلا به شهادت رسید.
✍به گزارش ابومخنف هنگامیکه سپاه کوفه در نخیله آماده جنگ با امام حسین(ع) میشد. عبدالله با آنها برخورد کرد و از آنها ماجرا را پرسید. آنها گفتند: به جنگ حسین بن علی میرویم. او گفت: به خدا سوگند من مشتاق جنگ با مشرکان بودم، و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.
👈وی نزد همسرش رفت و او را از قصد خویش آگاه کرد. ام وهب گفت: خداوند تو را به راهی نیکو هدایت کرده، چنین کن و مرا نیز با خود ببر. پس شبانه همراه همسرش بیرون رفت و به امام حسین(ع) پیوست.
💥در روز عاشورا که عمر سعد با پرتاب تیری به سوی اردوگاه امام حسین(ع) جنگ را آغاز کرد؛ «یسار» غلام آزاد شده زیاد بن ابیسفیان و «سالم» غلام آزاد شده عبیدالله بن زیاد به میدان آمدند و هماورد طلبیدند. حبیب بن مظاهر و بریر بن خضیر از جا برخاستند؛ اما امام حسین(ع) به آن دو اجازه میدان نداد. عبدالله بن عمیر با اجازه امام به میدان رفت، از او پرسیدند: کیستی. او خود را معرفی کرد. گفتند: ما تو را نمیشناسیم. زهیر یا حبیب یا بریر به مبارزه ما بیایند. او به یسار که جلوتر ایستاده بود گفت: هیچ یک از اینان به جنگ تو نمیآید مگر اینکه از تو بهتر است. سپس به او حمله کرد و او را از پا درآورد.
👈در همین حال، «سالم» به سوی او حمله کرد. یاران امام حسین(ع) فریاد زدند تا عبدالله از حمله او آگاه شود ولی عبدالله متوجه نشد، سالم به او ضربهای زد. عبدالله با دست چپ جلو ضربه را گرفت و انگشتانش قطع شد. سپس عبدالله بر او حمله برد و با ضربهای او را به قتل رساند.
🥀همسرش اموهب عمودی برداشت و به سوی او رفت. عبدالله میخواست او را به سوی خیمه برگرداند ولی او لباس شوهرش را گرفته بود و میگفت: تو را رها نمیکنم تا همراه تو به شهادت برسم.
👈 در این هنگام امام حسین(ع) او را صدا زده و فرمودند: «خدا از جانب اهل بیت به شما جزای خیر دهد. برگرد (خدا تو را رحمت کند) و نزد زنان بنشین که جنگیدن بر زنان واجب نیست.» پس او نزد زنان بازگشت.
♨️پیش از ظهر عاشورا، شمر بن ذیالجوشن که فرمانده جناح چپ سپاه کوفه بود، با افراد تحت فرمان خود به سپاه امام هجوم بردند. در این حمله هانی بن ثبیت و بکیر بن حی تیمی عبدالله بن عمیر را به شهادت رساندند. بنا بر گفته طبری، او دومین شهید کربلا بود.😭
👈پس از شهادت عبدالله، همسرش ام وهب خود را به بالین او رساند و در حالیکه سر و صورت عبدالله را پاک میکرد رستم غلام شمر بن ذی الجوشن به دستور شمر او را به شهادت رساند. گفتهاند او نخستین زن شهید در واقعه کربلا بود.😰
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۵۲ *═✧❁﷽❁✧═* صدایی نیامد. فکر 🤔کردم شاید گربه است. سم
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۵۳
*═✧❁﷽❁✧═*
گاهی هم خم می شد و سربه سر خدیجه می گذاشت☺️
و موهایش را توی صورتش پخش می کرد و صدایش را درمی آورد😖
خندید و گفت: «پس چه کار کرده ای⁉️چرا در باز نمی شود.»
چشمش که به میز افتاد، گفت: «ای ترسو😊»
دستش را دراز کرد طرفم و گفت: «سلام🖐 خوبی؟!》
صورتش را آورد نزدیک که یک دفعه مهدی و خدیجه و معصومه که از سر و صدای🗣 سمیه از خواب بیدار شده بودند، دویدند جلوی در🚪هر دو چند قدم عقب رفتیم. بچه ها با شادی 😍از سر و کول صمد بالا می رفتند. صمد همان طور که بچه ها را می بوسید به من نگاه 👀می کرد، می گفت: «تو خوبی؟! بهتری؟! حالت خوب شده⁉️»
خندیدم و گفتم: «خوبِ خوبم. تو چطوری⁉️»
مهدی بغلش بود و معصومه هم از یونیفرمش بالا می کشید. گفت: «زود باشید. باید برویم. ماشین 🚙آورده ام.»
با تعجب پرسیدم: «کجا😳»
مهدی را گذاشت زمین و معصومه را بغل کرد: «می خواهم ببرمتان منطقه. دیشب اعلام 📢کردند فرمانده ها می توانند خانواده هایشان را مدتی بیاورند پادگان. شبانه 🌃حرکت کردم، آمدم دنبالتان.»
بچه ها با خوشحالی دویدند. صورتشان را شستند. لباس پوشیدند. صمد هم تلویزیون 📺را از گوشه اتاق برداشت و گفت: «همین کافی است. همه چیز آنجا هست. فقط تا می توانی برای بچه ها لباس بردار✅»
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷