ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۳۱ *═✧❁﷽❁✧═* مهدی را بغل 🤗گرفتم و نفهمیدم چطور خداحا
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۳۲
*═✧❁﷽❁✧═*
این ها را می گفتم و اشک😭 می ریختم، یک دفعه دیدم دو👥 نفر از سر کوچه دارند توی تاریکی جلو می آیند. یکی از آن ها دستش را گذاشته بود روی شانه آن یکی و لنگان لنگان راه می آمد. کمی که جلوتر آمدند، شناختمشان. آقا ستار و صمد😍 بودند. گفتم: «بچه ها بابا آمد.» و با شادی تندتند اشک هایم را پاک کردم.
خدیجه و معصومه جیغ و دادکنان دویدند جلوی راه صمد و از سر و کولش بالا رفتند. صدای خنده☺️ بچه ها و بابا بابا گفتنشان به گریه ام 😭انداخت. دویدم جلوی راهشان. صمد مجروح🤕 شده بود. این را آقا ستار گفت. پایش ترکش خورده بود.
چند روزی هم در بیمارستان 🏨قم بستری و تازه امروز مرخص شده بود. دویدم توی خانه. مهدی را توی گهواره اش گذاشتم و برای صمد رختخوابی آماده کردم.
بعد برگشتم و کمک کردم صمد را آوردیم و توی رختخواب خواباندیم😴بچه ها یک لحظه رهایش نمی کردند. معصومه دست و صورتش را می بوسید 😘و خدیجه پای مجروحش را نوازش می کرد. آقا ستار داروهای💊 صمد را داد به من و برایم توضیح داد هر کدام را باید چه ساعتی⌚️ بخورد. چند تا هم آمپول 💉داشت که باید روزی یکی می زد.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
⚫️پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه عطری که درش گم شده باشد...
به رسم هرشب انتظار تا ظهور مولایمان، منتقم شهید کربلا میخوانیم:الهی عظم البلا...⚡️
🖤 #امــامـ_زمانـےامـ313
@Emamzamaniam313
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🔴 فقط تا امشب مهلت دارید🔴
👈اگه حاجت و گرفتاری داری،اگه خونه نداری،اگه ازدواج نکردی ماشین نداری شغل نداری
اینجا میتونی #حالت رو #متحول کنی 👇👇
🔵 eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
🌺💫🌺💫
#سوره مبارکه ی كهف آیه ۲۰
🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀
👈إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ
يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوٓا إِذًا أَبَدًا .
👌چرا كه آنها اگر بر شما دست یابند
سنگسارتان میكنند یا شما را به كیش
خود باز میگردانند و در آن صورت
هرگز رستگار نخواهید شد.
👌دشمنان اگر برشما مسلط شوند پیروز
نخاهید شد.
🌺💫🌺💫
#السلام_ایها_الغریب
#سلام_امام_زمانم❤️
✋السلام علیک یا حجه الله
✔️از خدا غیر شما هرچه بخواهم ضرر است
✔️ لب دریا چه کسی قصد #تیمم دارد
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ الفرج
#امام_حسین علیه السلام امام تحول ۲۸
#رابطه_دین و تحول
بسم رب الحسین علیه السلام
شاید بعضی ها اینجوری فکر کنن که
دین نقطه مقابل تحول خواهی و تحول افرینی است☹️
البته این تفکر نشات گرفته از این هست که
اونقدر دین را مساوی با تحجر و جمود معرفی کردن😏
و اگه خیــــــلی لطف کنن میگن که دین یعنی
👈 تاکید برسنت ها و اصول
درحالی که دین
⇦ #تنهابرنامه_تحول افرین👌
اصلا کسی بدون دین نمیتونه تحول پیدا کنه✔️
مگه همه ی شما این حرف دین که برگرفته
از روایات هست را نشنیدید؟؟؟
که می فرماید
👈 کسی که دو روزش مثل هم باشد ضرر کرده
یا در روایت دیگه ای اشاره شده که مسلمان نیست❌
این یعنی تحول دیگه
تو حق نداری دو روزت مثل هم باشه📛
اگه امروزت مثل دیروزت باشه ضرر کردی
باید امروزت بهتر از دیروزت باشه👌
وقتی که بهتر از دیروزت شد
یعنی تو یه پله تحول کردی😍
آدمی که عقل داره دوس نداره که
امروزش بدتر از دیروزش باشه😖
شما قضاوت کنید حالا
چطور بعضی ها دلشون میاد که این دین
انقدر به تحول اهمیت میده؛ بی احترامی کنن؟😒
ببینید بنده نیومدم روایت عجیب غریب براتون بخونم؛ نه❌
بلکه روایتی رو خدمتتون عرض کردم
که همه ی ما بارها و بارها شنیدیم👈👂
ولی به این روایت از این زاویه نگا نکردیم
که این روایت برای تحول خواهی است👌
تحول را هم که بارها معنا کردیم
یعنی 👈 لذت بیشتر ببر، منفعت بیشتر ببر و قدرت بیشتر داشته باش💪
دین برنامه ی تحول آفرینی هست✅
سوال
چگونه دین تحول افرینی میکنه؟؟؟؟
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋
⚫️#شهدای_کربلا (۲۸)
«عابس بن ابی شبیب»
🥀عابِس بن ابیشَبیب شاکِری یا عابس بن شبیب شاکری، اهل قبیله بنیشاکر از قبیله هَمْدان. او از مشاهیر کوفه ومردی شجاع،خطیبی تواناوعابدی پرتلاش ومتهجدوازمهتران ودلاوران وسخنوران وازشب زنده داران شیعه بود
🎋عابس از خاصان امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین علیه السلام بود.واز
اوصاف پسندیده قومش درحدکمال
بهره مندبود.
✍نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفّین در حق مردان با اخلاص و شجاع بنی شاکر فرمودند: اگر تعداد قبیله بنی شاکر به هزار نفر میرسید، حقّ عبادت خدا به جا آورده میشد.
🍀عابس در جنگ صفین از ناحیه پیشانی زخمی شد که اثر و نشانه آن زخم برای همیشه بر پیشانی او ماندگار شد.
🌴مسلم بن عقیل پس از ورود به کوفه، وارد منزل مختار ثقفی گردید. شیعیان کوفه از ورود نماینده ویژه امام حسین(ع) با خبر شدند , در خانه مختار اجتماع کردند.
🍀مسلم در این اجتماع، نامه امام حسین(ع) را برای مردم قرائت کرد. عابس، نخستین کسی بود که پس از قرائت نامه امام، به پاخاست و پس از حمد و ثنای خداوند متعال خطاب به مسلم گفت: «من درباره مردم به شما خبر نمیدهم و نمیدانم نیتشان چیست و از جانب آنها وعده فریبنده نمیدهم. به خدا قسم از چیزی که درباره آن تصمیم گرفتهام سخن میگویم هنگامی که دعوت کنید میپذیرم و همراه شما با دشمنانتان میجنگم و با شمشیر از شما دفاع میکنم تا به پیشگاه خداوند روم و از این کار جز ثواب چیزی نمیخواهم.».
👈پس از بیعت شمار زیادی از مردم کوفه با مسلم، او نامهای به امام(ع) نوشته و آن حضرت(ع) را به کوفه دعوت کرد؛ در نامه از امام(ع) خواسته بود که هنگامی که نامه من به دست شما رسید فورا به سوی کوفه حرکت فرمایید، مردم خواهان آل معاویه نیستند. مسلم این نامه را توسط عابس بن ابی شبیب و قیس بن مسهر صیداوی به سوی امام ارسال داشت.
🎋عابس بن ابی شبیب به همراه غلامش شوذب جهت تحویل نامه به امام حسین بن علی(ع) در مکه حرکت نمود و در مکه خدمت امام رسیده و نامه را تحویل داد.
👈پس از رساندن نامه، عابس با امام حسین(ع) و کاروانش همراه شد و از مکه تا کربلا امام(ع) را همراهی نمود.
🔥آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند،عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟»
👈شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا(ص) دفاع میکنم.»
🌿عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمیرفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان میفرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.»
👈عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین(ع) آمد و خطاب به امام(ع) فرمود: «یا ابا عبدالله(ع)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین میکردم.»
👈سپس گفت: سلام بر توای ابا عبدالله(ع)، من گواهی میدهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت مییابم»، پس از کسب اجازه از امام(ع) راهی میدان جنگ گردید.
♨️ربیع بن تمیم همدانی (که یکی از حاضرین در صحنه کربلا و از اعوان و انصار عمربن سعد بود)میگوید: «چون دیدم عابس به سوی میدان میآید او را شناختم؛ من نبرد او را در جنگها دیده بودم و میدانستم که او از شجاعترین مردم است؛ پس به سپاه عمربن سعد گفتم: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود؛» پس عابس مکرر فریاد میزد و مبارز میطلبید و کسی جرأت نمیکرد به میدان او برود.
👈هنگامی که عابس دید هیچ فردی برای مبارزه با وی جلو نمیآید، زره از تن به در کرد و کلاه خود از سر برداشت، و به سپاه کوفه حمله کرده و آرایش سپاه ابن سعد را بهم ریخت. به فرمان عمربن سعد او را سنگباران کردند.
👈ربیع بن تمیم میگوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره به او را شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند. و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست میشد و هر یک از آنان با هم منازعه میکردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. 😭
👈تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا قسم یک نفر نمیتوانست این مرد را کشته باشد.»
👈پیکر بیسر عابس را امام حسین(ع) به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشوراتوسط قبیله
بنی اسدبه خاک سپرده شد.😰