#نهضت_انتظار ۴۴
#مقدمات_ظهور
🌷به نام خدای مهربان مهربان
تا اینجا چندتا مقدمه عرض شد
که برای محقق شدن ظهور
این اتفاق ها باید بیفته✔️
۱. مردم از ظلم در جهان به شکوه می آیند
که الان دیگه همه جا سکوت شکسته👌
۲. کسی راه حل برای حل گرفتاری ها نداره
یعنی همه منتظر هستن که یه شخص آسمانی بیاد✔️
الان غرب به این نتیجه رسیده که دیگه
دموکراسی و لیبرال و ...... مشکل گشا نیست❌
مقدمه ی سوم را اگه بخواییم بگیم
این میشه که
👈 آدم ها #حسادت نسبت به ولی خدا
نداشته باشن
یا به عبارت دیگه
آمادگی روحی داشته باشن برای پذیرش
ولایت؛ ولی الله الاعظم😍
اون قصه ی حسادت تاریخی هابیل و قابیل را
بتونن ریشه کن کنند👌
این مساله باید حل بشه
نمیشه وضعیتی مثل وضعیت مکه در زمان
صدر اسلام باشه
پیغمبر می فرمود که آی مردم!
باید از من تبعیت کنید💢
حسادت خودتونو بذارید کنار
این حسادت ها بدبختی میاره☹️
همین حسادت ها بدبخت کننده ی
قوم و قبیله و فامیل هست😏
پیغمبر فرمود بیایید من شما را سرور
عالم میکنم👌
ولی اون بدبخت ها نتونستن بزارن کنار
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
📌 #طرح_مهدوی
📝 #صبح_بخیر_مهدوی
❤️ سلام باران بی پایان! تشنهی جوابِ تو اَم
#سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷🌷🌷🌷🌷
👈 ظرف غذایش ڪه دست نخورده میماند، وحشت میڪردیم .
مطمئن میشدیم حتماً گروهانی در یڪ گوشهی خطِ لشڪر غذا نخورده
اینطوری اعتراض میڪرد به ڪارمان. تا آن گروهان را پیدا نمیڪردیم و غذا نمیدادیم
بهشان، لب به غذایش نمیزد .
گاهی چهلوهشت ساعت غذا نمیخورد تا یقین ڪند همه غذا خوردهاند 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
سلام
امروز اولین سالگرد پدر و برادر حقیر است
لطفا برای شادی روح تمام اموات خصوصا شادی روح پاپی احمد حسنوند فرزند حسن و امین حسنوند فرزند پاپی احمد بخوانید فاتحه با صلوات....
🔴 کلمه طیبه الهی
🔸سلام و درود خدا بر ارتش اسلام و بیش از 48000 شهیدش که بحق و به شهادت ولی امرزمان، کلمه طیبه الهی است.
🔸ارتش اسلام از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون مدال افتخار خدمات درخشان در عرصههای مختلف نظامی، محرومیت زدایی، امنیت ملی، بهداشت و درمان و... را به سینه دارد،
🔸خداوند سربازان مخلص حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را سلامت و موفق بدارد.
#روز_ارتش #معنویت #ولایت #ظهور #شهدا
📌 #طرح_مهدوی
📝 " انتظار مداومِ ظهور "
🔹 یکی از وظایف شیعیان، این است که باید پیوسته منتظر ظهور حضرت مهدی باشند و هر لحظه خودشان را برای آن روز بزرگ آماده کنند. خدا در قرآن هدف از خلقت انسان را عبادت میداند.
و پیامبر در تفسیر این آیه میفرمایند:
برترین عبادت ها، #انتظار_فرج است.
📚 کتاب مکیال المکارم، ج۲
💢 خودمون رو محک بزنیم، واقعا ما چقدر منتظریم؟
#وظایف_منتظران ۱
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۳
*═✧❁﷽❁✧═*
پدرم 👨چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند🐑 می خرید و به تهران و شهرهای اطراف می برد و می فروخت.
از این راه درآمد💶 خوبی به دست می آورد. در هر معامله یک کامیون 🚛گوسفند خرید و فروش می کرد.
در این سفرها بود که برایم اسباب بازی و عروسک های جورواجور😍 می خرید
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت، بدترین روزهای عمرم بود😔 آن قدر گریه می کردم و اشک می ریختم 😭که چشم هایم مثل دو تا کاسه ی خون می شد.
پدرم بغلم🤗 می کرد. تندتند می بوسیدم و می گفت:
«اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هر چه بخواهی برایت می خرم.» 😍
با این وعده و وعیدها، خام می شدم و به رفتن پدر رضایت می دادم✅
تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد.
می گفتم: «حاج آقا! عروسک می خواهم؛ از آن عروسک هایی که مو های بلند دارند با چشم های آبی. از آن هایی که چشم هایشان 👁باز و بسته می شود😊
النگو هم می خواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندل های پاشنه 👡چوبی که وقتی راه می روی تق تق صدا می کنند.
بشقاب و قابلمه ی اسباب بازی هم می خواهم.»☹️
پدر مرا می بوسید😘 و می گفت: «می خرم. می خرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند☺️حاج آقا همه چیز برایت می خرد.»
من گریه نمی کردم❌ اما برای پدر هم نمی خندیدم☹️ از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم😔
از تنهایی بدم می آمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همه اهل روستا هم از علاقه💞 من به پدرم باخبر بودند.
گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب💦 بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید، زن ها سربه سرم می گذاشتند و می گفتند: «قدم! تو به کی شوهر می کنی⁉️»
می گفتم: «به حاج آقایم.»😍
می گفتند: «حاج آقا که پدرت است😱 »
می گفتم: «نه، حاج آقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم می خرد.»👌
بچه بودم و معنی این حرف ها را نمی فهمیدم❌
زن ها می خندیدند😅 و درِ گوشی👂 چیزهایی به هم می گفتند و به لباس های داخل تشت چنگ می زدند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷