📌 فرقِ اسلامها
▪️«حسین جان! اسلام به ما نیاز دارد، والّا همراهت میآمدیم.»
▫️عدهای وقتی امام حسین از آنها خواست برای کشته شدن در راه خدا آماده شوند، چنین توجیهاتی آوردند. اما مگر اسلامِ حسین با اسلامِ آنها فرق داشت؟! مگر هدفِ این جماعت حفظ اسلام نبود؟ پس چرا بهترین راه را انتخاب نکردند؟
▪️حقیقت این است که آنها ترسوهایی بودند که چون از کُشته شدن میترسیدند، حفظ اسلام و ترویج آن را بهانه کردند. در حالیکه حفظ اسلام در آن زمان به جهاد و فداکاری و ریخته شدن خونشان بود.
▫️ای منتظرانِ ظهور مهدی! آیا آمادهی هرگونه تلاش و فداکاری و جهاد هستید؟ بدانید حفظ اسلام در هر زمان وابسته به همراهی با ولی زمان است، پس باید ببینید ولی زمانتان چه میخواهد.
📎 #توجیه_المسائل_کربلا ۱۰
🔘 عزاداران بشارت...
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند:
«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟
پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»
📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
🔴 أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۱۵ *═✧❁﷽❁✧═* بعد از ناهار صمد لباس پوشید و گفت: «می خ
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۱۶
*═✧❁﷽❁✧═*
بلند شدم و رفتم آن اتاق، با قهر گفتم: «من که گفتم قبول. معذرت می خواهم. اشتباه کردم☹️»
بلند شد توی اتاق چرخی زد و در🚪 را بست و رفت.
تا عصر حالم گرفته بود. بُق کرده😥 بودم و یک گوشه نشسته بودم.
نه حال و حوصله بچه ها را داشتم، نه اخلاقم سر جایش بود که بلند شوم و کاری بکنم. کلافه😖 بودم. بغضی ته گلویم گیر کرده بود که نه بالا می آمد و نه پایین می رفت.
هوا تاریک شده بود. صمد هنوز برنگشته بود. با خودم فکر😇 کردم: «دیدی صمد بدون خداحافظی گذاشت و رفت.» از یک طرف از دستش عصبانی😡 بودم و از طرف دیگر دلم❤️ برایش تنگ شده بود. از دست خودم هم کلافه بودم. می ترسیدم قهر کرده و رفته باشد.
دیگر امیدم ناامید شده بود. بلند شدم چراغ ها💡 را روشن کردم. وضو گرفتم تا برای نماز آماده بشوم. همان موقع، دلم 💔شکست و گفتم: «خدایا غلط کردم، ببخش🙏 این چه کاری بود کردم. صمدم را برگردان.»
توی دلم غوغایی بود. یک دفعه صدای در آمد. صدای خنده و جیغ و داد بچه ها که بلند شد، فهمیدم صمدم برگشته. سر جانماز نشسته بودم. صمد داشت صدایم 🗣می زد.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
💫🌺💫🌺
#سوره مبارکه ی حجر آیه ۳
🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀
👈ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ
فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ .
👌آنها را بگذار تا بخورند و بهرهگیرند و
آرزوها سرگرمشان كند، ولی به زودی
خواهند دانست.
💫🌺💫🌺
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
❣ #آقاجان ❣
🔸 ما بیسلیقهایم؛
🔸 تو حاجات ما بخواه .
🔸 ورنه گدا مطالبهی آبونان کند
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِے_حُجَّتَڪ 🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──