eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
278 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
🌌 🤲 بخوان دعای فرج را ز پشتِ پرده اشک / که یار، چشمِ عنایت به چشمِ تَر دارد
🦋 ⚘چقدر خوب می‌شود وقتی عضو مستان بی کران باشم ⚘و به یاد رخ تو مشغول ذکر باشم 💫 می‌شود من نماز را پشتت موقع گفتن اذان باشم 💫 در پی یک نشانه آمده ام می‌شود لایق نشان باشم 🥀 هر سه شنبه بهانه ام باشی من ز خُدام جمکران باشم ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌
🌼 ادامه داستان...،(قسمت آخر این فصل ) اشعری تصمیم می گیردبه سامرا سفر کند.باهراس به محله درب الحصا می‌رسدو مخفیانه خود رابه امام می‌رساند.پرسش درباره است وحضرت پاسخ میدهد...پس ازمدتی لبخندی بر لبان امام نقش می بندد. به فرمان امام‌کنیزی می‌آید که پوشیده ای در بغل دارد. ایشان برقعه سپید را کنار می زند وسیمای تابناک کودکی 💫آشکار می‌شود. اشعری به سیمای مهتابی 💫پسر می‌نگرد وحیرت زده است. امام می‌فرماید؛احمد بن اسحاق!اگر نه این بود که نزد خداوند عزوجل و پیشوایانش گرامی هستی،پسرم را از تو نیز پنهان می‌داشتم. هم‌نام و هم رسول خداست،اوست که سراسر زمین را از داد لبریز می‌کند آنچنان که از ستم آکنده شده است.او در میان‌این امت بسان خضراست و ذوالقرنین. سوگند به آفریدگار چنان غیبتی خواهد داشت که درآن جز کسی که خداوند تعالی او رابر امامتش ثابت قدم نگه داشته وبرای نیایش به شتاب فرجش موفقش گردانیده،از هلاکت رهایی نمی‌آید. اشعری میپرسد؛سرورم آیا نشانه ای هست تا دلم آرام گیرد؟ امام به چهره مهتابی پسر محبوبش می نگرد. ناگهان اشعری از سخنهای کودک غافلگیر می شود " من بازمانده خداوند در زمینم،انتقام گیرنده از دشمنانش.ای احمد بن اسحاق!پس از آنچه اینک عینی دیدی،نشانه مجو!" امام حسن عسکری(ع) می فرماید؛ ای احمدبن اسحاق!این فرمان راز وغیبی ازغیبهای خداوند است.آنچه به تو داده وگفته ام برگیر و پنهان ساز وازسپاسگزاران باش تا باما در فرادست(بهشت و جایگاه بلند پایه باشی) حکیمه خاتون میگوید؛ من پس از چهل روز ازولادت این فرزند طبق دعوت امام عسکری(ع) به خانه اش رفتم.وقتی وارد اتاق حضرت شدم ناگهان دیدم همان کودک چون آفتاب درخشنده💫 درمقابل پدر راه می رود وبه اندازه یک فرزند دو ساله می ماند. تعجب کردم و پرسیدم که ای سرور من آیا این‌کودک به اندازه دو سال رشد کرده است؟ حضرت تبسمی کرده و فرمود: (فرزندان پیامبران و جانشینان پیامبران که به مقام پیشوایی و امامت برگزیده می شوند،رشد ونموشان همانند سایرین نیست،فرزند ما اهل بیت در شکم مادر سخن می گوید،قرآن می‌خواند پروردگارش عبادت می کند و هنگامی که به دوران شیرخوارگی می رسد،فرشتگان در هر بامداد و شامگاه بر او فرود می آیند و فرمانش را اطاعت می کنند..) در عین مخفی و پنهان نگه داشتن این ولادت و مولود مبارک،امام عسکری(ع) خبر ولادت (ع) را ازهنگام ولادتش تاهنگام شهادت خویش،به مورد اعتمادش اعلام می‌کند وبارها آقازاده را به دوستان وخویشان نزدیکش نشان داده تا آنان از وجودش آگاه شده وبه خاص خبر دهند وبه آنها امر می نماید که این موضوع را کتمان کنند. ادامه در فصل بعدی ...
🌷🌷🌷🌷🌷 توصیه شهید نوید صفری به‌خواندن زیارت عاشورا 👈زیارت عاشورا را بخوانید وازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند. هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم👌 تاریخ تولد : ۱۶ تیر ۱۳۶۵ تاریخ شهادت : ۱۸ آبان ۱۳۹۶ .دیرالروز سوریه هدیه محضرارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۷۹ *═✧❁﷽❁✧═* یک ماه🌙 بعد صمد آمد. این بار می خواست دو
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۸۰ *═✧❁﷽❁✧═* از همان جلوی در می خندید ☺️و می آمد. بچه ها دوره اش کردند و ریختند روی سر و کولش. توی هال که رسید، نشست، بچه ها را بغل 🤗کرد و بوسید و گفت: «به به قدم خانم😍چه بوی خوبی راه انداخته ای.» خندیدم و گفتم: «آبگوشت🍗 لیمو است، که خیلی دوست داری😋» بلند شد و گفت: «این قدر خوبی که امام رضا(علیه السلام) می طلبدت دیگر😍» با تعجب نگاهش 👀کردم. با ناباوری پرسیدم: «می خواهیم برویم مشهد⁉️» همان طور که بچه ها را ناز و نوازش می کرد. گفت: «می خواهید بروید مشهد😍» آمدم توی هال و گفتم: «تو را به خدا😒 اذیت نکن راستش را بگو.» سمیه را بغل 🤗کرد و ایستاد و گفت: «امروز اتفاقی از یکی از همکارها شنیدم برای خواهرها تور مشهد🕌 گذاشته اند. رفتم ته و توی قضیه را درآوردم. دیدم فرصت خوبی است. اسم تو را هم نوشتم📝» گفتم: «پس تو چی⁉️» موهای سمیه را بوسید و گفت: «نه دیگه مامانی، این مسافرت فقط مخصوص خانم هاست👌 باباها باید بمانند خانه🏠» گفتم: «نمی روم. یا با هم برویم، یا اصلاً ولش کن. من چطور با این بچه ها بروم😒» ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
⚫️پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر چون شیشه عطری که درش گم شده باشد... به رسم هرشب انتظار تا ظهور مولایمان، منتقم شهید کربلا میخوانیم:الهی عظم البلا...⚡️ 🖤 @Emamzamaniam313
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
🔴 فقط تا امشب مهلت دارید🔴 👈اگه حاجت و گرفتاری داری،اگه خونه نداری،اگه ازدواج نکردی ماشین نداری شغل نداری اینجا میتونی رو کنی 👇👇 🔵 eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🥀💫🥀 مبارکه ی روم آیه ۷ 🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋 👈يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ . 👌‌از زندگی دنیا ظاهری را می‌شناسند و آن‌ها از آخرت بی‌خبرند. 💫🥀💫🥀