👈🏻 «خب! کسانی که حسرت قدرت دارند، کسانی که دل از قدرت نمیکنند، کسانی که قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب میکنند، اینها تصورات دیگری هم میتوانند بکنند. چقدر تلاش شد که نگذارند در کشور اینترنت باشد.
چقدر ماهواره را از بالای پشتبامها جمع کردند و من نمیدانم چه تاثیری کرد؟ نهتنها از آگاهی مردم چیزی کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم افزود، خیلی از گرهها الان باز شده و یک فضای جدیدی به وجود آمده. دو، سه تا مانع هم دارد؛ یکی از موانع بزرگ، خارجی است که هنوز رضایت نمیدهد ما آنچه داریم بتوانیم برای خودمان نقد کنیم و استفاده بکنیم. یکی از موانع، داخلی است که فرصتطلبها و آنهایی که جدیدالاسلام هستند نسبت به انقلاب زیادهخواهی میکنند و خب! آن انقلابیون اصلی که در موقعی که هیچکس امید نداشت که بشود رژیم شاه و آمریکا را بیرون کرد، فقط به خاطر اینکه وظیفه انجام بدهند میآمدند، میدان و زندانها را پر کرده بودند. الان اکثر آنها را از میدان بیرون کردهاند».👉🏻
@nofoz_shenasi
از آن جهت که هاشمیرفسنجانی برخی دغدغههای موجود را به جدیدالاسلامها نسبت داده بود، بد نیست به همین مناسبت، چند استفتا از دفتر تعدادی از مراجع عظام تقلید، درباره استفاده از ماهواره را جویا شویم.
@nofoz_shenasi
⁉️سوال از حضرات آیات عظام نوریهمدانی، وحید خراسانی و شبیریزنجانی بدین شرح است: با عرض سلام بنده به عنوان یک جوان میخواستم بدانم استفاده از ماهواره و مشاهده برنامههای آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟
@nofoz_shenasi
آیتالله نوریهمدانی: خرید و فروش و نگهداری آن جایز نیست.
آیتالله شبیریزنجانی: اگر خوف وقوع در گناه یا ترتب مفسدهای دیگر در آن نباشد، فیحدنفسه اشکالی ندارد. اگر قانونی در این زمینه وجود دارد بنابر احتیاط رعایت شود.
آیتالله وحید خراسانی: اگر فایده حلال آن زیاد باشد که عرفا از آلات لهو به حساب نیاید خرید، فروش، نصب و راهاندازی آن جایز است ولی خرید و فروش یا نصب و راهاندازی برای استفاده حرام آن به فتوا حرام میباشد و اگر فایدههای حلال آن کم باشد به طوری که عرفا از آلات لهو به حساب میآید، خرید، فروش، نصب و راهاندازی آن جایز نیست و بنابر احتیاط واجب باید آن را از بین برد و لو به تغییر دادن هیات آن مثل اینکه آن را بشکنند.
@nofoz_shenasi
در ادامه استفتا از دیگر مراجع عظام تقلید را در این باره مرور میکنیم:
@nofoz_shenasi
سوال: آیا آنتن ماهواره جزو آلات لهو است؟ خرید و فروش و استفاده از آن چه حکمی دارد؟
@nofoz_shenasi
آیتالله بهجت: با وجود فساد، استفاده از آن و خرید و فروش آن جایز نیست.
آیتالله فاضللنکرانی: اولا با توجه به آنچه مطلعین اظهار میدارند برنامههای ماهواره اکثرا موجب شیوع فحشا و منکر، بویژه در رابطه با نسل جوان است. لذا خرید و نصب آنتنهای ماهوارهای جایز نیست. ثانیا صرف استفاده از برنامهها اگر خارج از برنامههای فوقالذکر باشد و موجب انحراف اخلاقی یا اعتقادی و... نباشد، مانعی ندارد. ثالثا اگر استفاده بزرگترها در همان محدودهای باشد که در جواب دوم ذکر شد مانعی ندارد ولی در عین حال عدم جواز خرید و نصب به قوت خود باقی است.
آیتالله مظاهری: جایز نیست.
آیتالله مکارمشیرازی: استفاده از این برنامه جایز نیست و برنامههای ظاهرا خوب یا بیضرر آن وسیلهای است برای سوق دادن به برنامههای فاسد بنابراین نباید مسلمانان از حیلههای دشمنان اسلام برای نشر فساد در میان مسلمین غافل باشند.
همچنین آیتالله میرزاجواد تبریزی در پاسخ به استفتاء از ماهواره مرقوم کردهاند: چنانچه نگاه کردن آن باعث تهییج شهوت بر حرام یا ترویج فساد در جامعه باشد، جایز نیست و در غیر این صورت باید مراعات مقررات و قوانین شود.
@nofoz_shenasi
آنچه که کاملا مشخص است، این است که مراجع عظام تقلید که براساس اظهارات آقای هاشمی جدیدالاسلام نیستند، نسبت به مسائلی مانند ماهواره مواضع مشخصی دارند که کاملا با مواضع آقای هاشمی متفاوت است. بنابراین دغدغههایی از قبیل ماهواره تنها محدود به قشر خاصی نیست و یک موضوع فرهنگی بنیادین است.
لذا اینگونه تفکرات هاشمی را باید قالب #انحراف عقیدتی جستجو کنیم نه چیز دیگر.
@nofoz_shenasi
📌بخش سوم) مکالمات خارج از عرف و زننده ی هاشمی با حضرت امام خمینی (ره)
@nofoz_shenasi
برای مرور این مکالمات یا گفتگوها پیشنهاد میشود کتاب #امام_خمینی_به_روایت_هاشمی را حتما مطالعه بفرمایید.
ولی برای نمونه به این متن از نامه ی بدون سلام هاشمی به امام اشاره میکنیم و مابقی مطالعه و تحقیق را به خود عزیزان میسپاریم.
@nofoz_shenasi
هاشمی رفسنجانی در 25 بهمن 59 طی یک نامه ی بدون #سلام خطاب به امام خمینی(ره) چنین می نویسد:
@nofoz_shenasi
بسماللهالرحمنالرحیم
امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم
به نظر میرسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمیآید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص میدهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش میکنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید:
۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامهای به خدمتتان نوشتیم که نسخهای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را.
۲- احساس میکنم که روابط و ملاقاتهای ما با جنابعالی، صورت تشریفاتی به خود میگیرد و محدودیتهایی در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی موضعگیری سیاسی و رقابت تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت خسارت بار باشد.
۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن میگویند- و نصایح کلی و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضعگیریها را روشن نکردهایم، وضعی به وجود آورده که خیلیها خیال میکنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... میدانند. ما برای حفظ آرامش نمیتوانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم صلاح ندانستهاید که مردم را از ابهام و تحیر درآورید.
خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخط بودن و آسایش طلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بیطرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت میکند؟
۴- ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، قیافه بیطرف بگیریم و به اصطلاح جنت مکان و بیآزار و زاهد جلوه کنیم، به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه میمانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمیهراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است. مگر اینکه بفرمائید، همین ابهام صلاح است. احتمال اینکه این ابهام در رابطه با خطوط سیاسی و فکری جاری و خطی که در ارتش تعقیب میشود، آثار نامطلوبی در تاریخ انقلابمان بگذارد، وادارم کرد به عنوان وظیفه روی این مطالب، صراحت و تأکید داشته باشم و امیدوارم مثل همیشه این جسارت را ببخشید.
۵- قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به شما عرض کردیم که بینش آقای بنیصدر مخالف بینش اسلام فقاهتی است که ما برای اجرای آن تلاش میکنیم و اکنون هم بر همان نظر هستیم و شما فرمودید ریاست جمهوری مقام سیاسی است و کاری دستش نیست؛ امروز ملاحظه میفرمائید که چگونه در کار کابینه و ... میتواند کارشکنی کند و چگونه با استفاده از مقام، مجلس و دولت و نهادهای انقلابی را تضعیف میکنند و ما فقط میتوانیم دفاع کنیم؛ چون تضعیف متقابل را با گفتن نواقص رئیس جمهور صلاح نمیدانیم و همان دفاع هم مشاجره تلقی میشود و بحق مورد مخالفت جنابعالی قرار میگیرد و آتش بس میدهید و خودتان هم دفاع لازم را نمیفرمائید که: اختلاف دو بینش است که یک طرف مصداق اسلامش غضنفرپور و سلامتیان و سعید سنجابی و طرف دیگر رجائی و گنابادی و منافی و موسوی و ... میباشند.
@nofoz_shenasi
۶- در خصوص جنگ و فرماندهی ارتش، مطالب و احتمالات زیادی داریم. فرماندهی به خاطر ناهماهنگی و وحشت از نیروهای خالص اسلامی، مایل است نیروهای غیر اسلامی را در ارتش حاکم کند –که منافع مشترک پیدا کردهاند- و نیروهای خالص دینی را یا منزوی و یا منفصل نماید. خلبان شیرودی که سمبل ایمان و شجاعت و تلاش است، در پادگان ابوذر به من میگفت که امروز ایمان میجنگد نه تخصص و میخواهند دست مؤمنان را کوتاه کنند، ایشان همراه و همرزم خلبان شهید کشوری و خلبان شهید آشوری است. وحشت داشت و به من گفت پیامش را به شما بگویم و ضبط هم شده؛ احتمال اینکه مدیران جنگ به علل سیاسی طالب طولانی شدن جنگ باشند، وجود دارد و این احتمال تکلیفآور است. احتمالاً آقای بنیصدر به منظور تضعیف دولت و شاید –بعضیها هم باشند- برای اجرای منویات آمریکا و ... مخصوصاً کمبود مهمات و اسلحه قابل توجه است. در این مورد لازم است، جنابعالی سریعاً فکری بفرمائید و بهتر است در یک جلسه طولانی و محرمانه با دوستان مورد اعتماد ارتشی نظیر صیاد شیرازی، نامجو، سلیمی، شیرودی و ... با حضور ماها در خدمتتان بحث و تصمیمگیری شود.
۷- ما «حزب جمهوری اسلامی» را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تأیید غیر مستقیم –من شخصاً در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم- تأسیس کردیم و با توجه به اینکه قانون اساسی، تعداد احزاب را پذیرفته فکر میکنیم یک حزب اسلامی قوی برای تداوم انقلاب و حکومت اسلامی ضرورت دارد و جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکرراً تأیید فرمودید –ممکن است فعلاً فراموش کرده باشید- و اکنون اعتبار حزب از نفوذ شما تغذیه میشود –غیر مستقیم- ولی رنگ حمایت از روزهای اول کمتر شده. میل داریم لااقل در جلسات خصوصی نظر صریحی بفرمائید. اگر مایلید ما حزب را کنار بگذاریم، ما را قانع کنید و اگر لازم میدانید که حزب بماند باید جور دیگری عمل بشود و اگر همینگونه که عمل میفرمائید، مصلحت است ما را قانع کنید تا ما هم دوستان حزبی را قانع کنیم.
۸- اینجانب که جنابعالی را مثل جانم دوست دارم و روی زمین کسی را صالحتراز شما سراغ ندارم، گاهی به ذهنم خطور میکند که تبلیغات و ادعاهای دیگران شما را تحت تأثیر قرار داده و قاطعیت و صراحت لازم را –که از ویژگیهای شما در هدایت انقلاب بوده- در موارد فوقالذکر ضعیفتر از گذشته نشان میدهید، بسیاری از مردم هم متحیریند که چرا امام قاطع و صریح در این مسائل سرنوشتساز صراحت ندارد. خدای نخواسته اگر روزی شما نباشید و این تحیر بماند، چه خواهد شد؟ واقعاً و حقاً ما انتظار داریم در مقام رهبری و مرجع تقلید اگر تعدیلی در شیوه حرکت ما لازم میدانید صراحتاً امر بفرمائید که مطیعیم؛ ما انتظار نداریم که نصایح ذووجوهی از رسانههای جمعی بشنویم، احضار کنید و امر بفرمائید.
۹- آخرین مطلب –که در ترتیب مطالب جایش اینجای نامه نیست- اینکه ما پس از پیروزی آقای بنیصدر برای اینکه ایشان خیالش از جانب ما راحت باشد، ایشان را به ریاست شورای انقلاب برگزیدیم و به جنابعالی پیشنهاد نیابت فرماندهی کل قوای ایشان را دادیم که سریعاً تصمیم بگیرند و کار کنند، اما ایشان به اینها هم قانع نشد و مرتباً کمبودها را متوجه ما میکرد و میگفت: « من میخواهم کار کنم ولی نمیگذارند»، در مرکز قدرت بود و دیگران را مقصر معرفی میکرد و امروز هم میبینید نقش اقلیت مخالف را. پس چه باید کرد؟ با سپاس و معذرت.
اکبر هاشمی
۲۵/۱۱/۱۳۵۹
@nofoz_shenasi
به ادبیات این نامه ، خوب دقت بفرمایید تا نوع تفکر هاشمی و اختلافش با مبانی فکر حضرت امام (ره) کمی آشکار شود.
@nofoz_shenasi
هاشمی رفسنجانی در خاطرات صریح خود، پرده از اعتقاداتی بر میدارد که بسیار شگفت انگیز است.
در زمانی که تمام آحاد مردم اعم از شیعه یا سنی، مسیحی یا یهودی، نسبت به عظمت عاشورای حسینی متواضعانه سر تعظیم فرود می آورند و عزادار هستند، آقای هاشمی به صراحت گوشه ای خوشگذرانیهای خود در این ایام حزن انگیز را به روی کاغذ آورده و آنها را در تاریخ ثبت میکند.
به برخی از این خاطرات توجه بفرماید:
@nofoz_shenasi
⚛️یکشنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی):
«با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.»
@nofoz_shenasi
⚛️دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی)
👈🏻امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم.
مطابق خاطرات سال 1372 هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش سفر تفریحی خانوادگی را با جمعی از بستگان از سوم محرم (برابر با سوم تیر 1372 آغاز میکنند و تا ششم محرم که به تهران برمیگردند در سواحل خزر به تفریح میپردازند؛ و دوباره روز یازدهم محرم (برابر با 11 تیر) برای تفریح به دریاچه سد لتیان میروند. او دراینباره مینویسد:
سوم تیر 1372: (سوم محرم)
«...زیر نور مهتاب مقداری شنا کردم، با حال و آرامشبخش بود؛ شام را دیر وقت خوردیم و کمی پیادهروی و خواب...»
@nofoz_shenasi
⚛️پنجم تیر 1372: (پنجم محرم)
«بعد از نماز در ساحل دریا قدم زدم و منظره جالب بالا آمدن خورشید را تماشا کردم...با اتوبوس بهسوی فرودگاه رشت حرکت کردیم. در خیابانهای شهر دستههای عزاداری محرم مشغول عزاداری بودند.»
⚛️یازدهم تیر 1372: (یازدهم محرم، فردای عاشورا)
«امروز به سد لتیان رفتیم. بچهها و بستگان هم آمدند. عفت و یاسر نبودند. پیش از ظهر همراه عماد و علیرضا و جلال مدتی قایق پدالی در دریاچه سد راندیم. بعدازظهر نیم ساعتی شنا کردم و بقیه روز را استراحت و قدم زدن و مقداری مطالعه و استماع گزارشها داشتم...»
@nofoz_shenasi
♻️ پایان فصل اول از #پرونده_هشتم ♻️
⚠️ #اکبر_هاشمی_رفسنجانی
🔍🗂 #پرونده_هشتم
📍 اکبر هاشمی رفسنجانی از اوج تا سقوط...
⚠️ #اکبر_هاشمی_رفسنجانی
♻️فصل دوم↘️
@nofoz_shenasi
در ادامه بررسی زندگی سیاسی و اعتقادی آقای هاشمی، فصول دیگری از انحرافات عقیدتی ایشان را با هم مرور خواهیم کرد.
در فصل سوم ابعاد سیاسی زندگی او را در پیش روی بزرگواران خواهیم گذاشت.
@nofoz_shenasi