eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
341 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
زندان تیره از نفسش روشنا شده صد یاکریم گاه قنوتش رها شده تا دیده کنج خلوت زندان، شکسته بال در سجده آمده همه جانش دعا شده از فتنه‌های سلسلۀ تیرگی تنش هر بند، شرح واقعۀ نینوا شده چون جامه‌ای فتاده به گودال قتلگاه تصویری از حماسۀ کرببلا شده هر گوشه صحن و تربت نوباوگان او آیینه‌دار حرمت دین خدا شده امروز کیمیای جهان سرزمین ماست این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده معصومه، کوثری‌ست کز امواج حلم و علم دریای خفته در دل ایران ما شده دیدیم اینکه تا به ثریا توان رسید هر دم به یُمن پنجره‌هایی که وا شده موسای دیگری‌ست، کنون نیل دیگری‌ست فرعون‌هاست غرقۀ دام بلا شده من پابرهنه آمدم از خویشتن برون ای بُشر! آن بشارت محزون کجا شده؟ دریابمان که دربه‌در نفس سفله‌ایم ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده یارا دری گشا که تو باب‌الحوائجی دل در سیاه‌چالۀ دنیا فنا شد @nohe_sonnati
"درون سینۀ من سرزمینی رو به ویرانی‌ست دلی دارم که «فِی قَعرِ السُّجُون» عمری‌ست زندانی‌ست نه خورشیدی نه ماهی... روز و شب در چشم من یکسان جهان زندان، اتاق کوچکم همواره ظلمانی‌ست نمی‌دانم چرا جامانده‌ام از آسمان، شاید، به دست و پای من زنجیرهایی هست و پیدا نیست.. ولی امشب خدا را شکر حال دیگری دارم چه فرقی می‌کند شعرم عراقی یا خراسانی‌ست؟ خراسان، آستانه، قم... دلم پر می‌کشد امشب که پای سفرۀ موسی بن جعفر وقت مهمانی‌ست دمادم ذکر یا باب الحوائج روی لب‌هایم که حال امشب من حال دنیا نیست، عرفانی‌ست دو چشم بردبارش معنی «وَ الکاظِمینَ الغَیظ» نگاه مهربان او از آیات مسلمانی‌ست که حتی آن زن آوازه‌خوان را هم هدایت کرد که حتی از غمش چشم نگهبان نیز بارانی‌ست به حالش اشک می‌ریزد مسلمان، نامسلمان هم برایش روضه می‌خواند در و دیوار زندان هم" @nohe_sonnati
چار گلدسته با دو تا گنبد شش جهت نور کبریا دارد هرکه در آن حرم رسد گوید جلوه ی مشهد الرضا دارد چار گلدسته چار رکن بهشت دو ضریح از دو حجت داور یک ضریح از جواد اهل البیت یک ضریحی ز موسیِ جعفر ای مزارت مدار جود و کرم دست حاجات خلق سوی شماست مهری و چند تا ستاره ی فضل معتکف در کنار کوی شماست مثل فرهاد میرزا شده اند خاکبوس تو بس امیر و وزیر "کلبُهم باسطٌ ذِراعیهِ" حک شده روی قبر خواجه نصیر دلم از درد و غم به تنگ آمد سر و پا رنج و غصه و دردم سمت باب الحوائج آمده ام رو به باب المراد آوردم من جوانی گناه آلوده رو به دیوار می کنم از شرم دست بر روی شانه ام بگذار دعوتم کن به یک نصیحت گرم گرمی دست تو برات خداست با شما توبه ام پذیرفته است سفره ی تو دوای هر دردی است مادر این راز را به من گفته است ای ید الله دست تو باز است گره از کار بسته ام وا کن گوشه ی خانه بستری پهن است درد بیمار من مداوا کن آه ای یوسفی که زندان را بوی پیراهن تو گلشن کرد نور حقی و سجده های شبت ظلمت آن محیط روشن کرد دست زنجیر پایبندت شد گریه ی زخم ها به حال تو بود این شب و روز های آخر هم گوئیا موعد وصال تو بود بدنی در احاطه ی زنجیر روی یک تخته ی در آوردند پدری را چنین غریبانه پیش چشمان دختر آوردند آه، از این وصال درد آمیز آه، از این وداع رنج آور ماجرا را خدا بخیر کند باز هم دختری و جسم پدر @nohe_sonnati
شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم نه بتوان توصیفش کردکه آسان نیست اوصافش که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم @nohe_sonnati
کنج زندان هم که باشی باز شاه عالمی با همین دستان بسته تکیه گاه عالمی این غل و زنجیرها حتما گواهی می دهند گرچه در بندی ولی فکر رفاه عالمی معجزه یعنی همین که در سیه چال بلا هم امام عالمی و هم پناه عالمی کاش می فهمید هارون الرشیدِ بی حیا اینکه یا باب الحوائج ، خیرخواهِ عالمی خود بلا دیدی و ما را دور کردی از بلا ای بلا دیده، گرفتار از گناه عالمی با وجودِ این کبودی ها پر از نوری هنوز در دلِ تاریکِ زندان، مهر و ماه عالمی خرد گشته استخوانت، باز میگیری قنوت مثل مادر بهترین عبد الاه عالمی سال ها در گوشه ی زندان دعا کردی تو هم.. چشم بر راه ظهور دادخواهِ عالمی @nohe_sonnati
سهمِ زندان گشت با تو بهترین تقدیرها ظلمتش را نور گرداندی تو با تکبیرها خوش سعادت بود بندی که درآغوشت گرفت چون نباشد هر قفس لایق برای شیرها سِجنِ هارون گشت با عطر نفسهایت بهشت ذکرِ یارب یاربت دارد عجب تاثیرها گرچه زندان غرقِ تاریکی است اما ساختی با مناجاتت در آن روشن ترین تصویرها شد زنِ بد کاره با اعجازِ تو اهلِ نماز با تو هرکس رو به رو گردد کند تغییرها برد زندان تا که تحقیرت کند هارون ولی شاهِ عالم کِی شود کوچک به این تحقیرها؟ چون شنیدم سال ها بودند با تو همنشین غبطه ها خوردم به حالِ آن غل و زنجیرها گرچه مثلِ عمه ات زینب اسارت دیده ای مثل او هرگز ندیدی نیزه و شمشیرها در سیه چال بلا چشمت اگرچه تار شد شکرِ حق دیگر نشد پر خون زِ موج تیرها سال ها چون مهدی موعود اگر غایب شدی شیعه دارد در قبالِ این بلا تقصیرها @nohe_sonnati
هرکه افتد در حصارش نام او آزاده است گر حرم دور است از دل تا حریمش جاده است بر اسیران گنه برگو که این آزادمرد بندِ بگشودن ز هر دل با نگاهش ساده است ای دل امشب از حرم رو کنج زندان، یوسفی خون فشان از بهر آزادی دگر آماده است زخمِ گردن دردِ پهلو دست های بی رمق گویی امشب روبرویش مادرش اِستاده است می زند با دست و پای بسته هر دم دست و پا ای غل و زنجیر، رحمی کز نفس افتاده است پوستی بر استخوانی مانده از این روزه دار چارده سال است این جا بر سر سجاده است نیست بالینش نه معصومه نه دلبندش رضا دیده تر، خشکیده لب بر خاک رخ بنهاده است آی، صیاد از گلویش باز کن زنجیر را خاطرت آسوده باشد صید تو جان داده است پیکر شَه روی تخته پاره ای تشییع شد درب زندان باز شد بر سر زنان شهزاده است درگه باب الحوائج عالمی بهر شفاء چون «رئوفی» دست ها را بر دعا بگشاده است @nohe_sonnati
دوبیتی مسموم در زندان شده موسی جعفر با زهر کینه از سوی خصم بد گوهر مأمور شد بر این جفا سندی ملعون تا زهر در کامش بریخت آن ستم گستر ◾️ موسیِّ جعفر که بود از بهر عالم رهنما گوشه ی زندان شهید با زهر کین شد از جفا در غل و زنجیر بود و گشت مسموم از ستم تسلیت گوییم این غم را به مولانا الرِّضا @nohe_sonnati
🔺مراسم‌ بزرگداشت ‌نوحه‌خوانان ‌آستان مقدس ‌اهل‌بیت ‌«علیهم السلام» 🔸مرحومان 🔸«استاد حاج ‌غلامرضا‌ آذر» 🔸و «حاج ‌عباس‌علی ‌دلشاد» 🔺همراه با دومین ‌سالگرد ‌تأسیس‌ هیأت ‌ابناء‌الزهراء «سلام‌اللّٰه‌علیها» 🔸با حضور ‌علما و روحانیت‌معزز مداحان ‌و‌ شاعران‌آئینی 🔸خدمتگزاران‌ خاندان ‌عصمت ‌و طهارت‌ «علیهم السلام» 🗓شنبه ۱۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۲ ⏰ساعت ۱۹:۳۰ 🕌مشهد مقدّس- خیابان ‌آخوند ‌خراسانی‌- حسینیه ‌تهرانیها (سلام الله علیها) نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس @nohe_sonnati
۱ (دم بازاری حضرت ابوطالب ع) ‏(زمینه۲) ‏۱ شد ابوطالب ز دنیا رهسپار دار عقبی حضرت مرتضی نوحه گر شد مصطفی از غمش خونجگر شد تسلیت یا علی یا علی جان۲ ‏۲ کرده هجرت باب حیدر با وفا عم پیمبر حضرت مرتضی نوحه گر شد مصطفی از غمش خونجگر شد تسلیت یا علی یا علی جان۲ @nohe_sonnati
۱ (ذکر حضرت ابوطالب ع) رفته است از این دنیا،حضرت ابوطالب سوی عالم عقبی،حضرت ابوطالب آن عموی پیغمبر،باب حیدر صفدر بود در عمل کوشا،حضرت ابوطالب یار دین داور بود،یاور پیمبر بود بهر مرتضی بابا،حضرت ابوطالب روحش چو برفت افلاک،شد تنش نهان در خاک در مقبره ی معلا،حضرت ابوطالب مصطفی به غم بنشست،تا بداد عمو از دست آن عموی بی همتا،حضرت ابوطالب یا رب به ابا الحیدر،محشور نما یکسر جمله دوستان را با،حضرت ابوطالب زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای @nohe_sonnati
۱ (حضرت ابوطالب ع) رفته ز دنیای دنی،باب امیرالمؤمنین از داغ عمویش غمین،گردیده ختم المرسلین شد حامی ختم رسل،شمع هدایت عقل کل مراقبت بهتر ز گل،می کرد از آن نازنین تا آن که عمرش شد تمام،باب علی اول امام از ما به روح او سلام،چون بی وجودش شد زمین شد از غمش خیر الوری،ختم الوصیین مصطفی با نور عینش مرتضی،گشتند با محنت قرین یا رب به حق فاطمه،فرما نصیب ما همه زیارت عم النبی،هم قبر ام المؤمنین زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین @nohe_sonnati
۱ (حضرت ابوطالب ع) عموی نبی باب علی رفته ز دنیا،رها گشته ز غم ها شد صبر عنایت،بر شاه ولایت گردید تمام عمر وی و رفت ز عالم،یار شاه خاتم شد صبر عنایت،بر شاه ولایت از ماتم او حبل متین دیده پر آب است،قلب او کباب است شد صبر عنایت،بر شاه ولایت یا رب به حق باب علی همسر زهرا،بخشای تو ما را شد صبر عنایت،بر شاه ولایت زمینه:کافی @nohe_sonnati
۱ (حضرت ابوطالب ع) رفت ابوطالب از دار دنیا کرد خونین دل مصطفی را تا نبی از عمویش خبر شد از فراق رخش خونجگر شد همچنان مرغ بی بال و پر شد شکر می کرد از این غم خدا را گرچه یاری دگر چون علی داشت بهر انجام کارش وصی داشت یاد عمو به خاطر نبی داشت حامی و یاور با وفا را خاتم الانبیا بود گریان ناله می کرد و می گفت عموجان رفتی و حال من شد پریشان لیک از کف ندادم رجا را کردگارا حق عز و جاهت بر محبان بفرما عنایت از مقدم قبول این ارادت کن قبول حرمت پور زهرا زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر @nohe_sonnati
۱ (حضرت ابوطالب ع) عموی مصطفی،پدر مرتضی مرغ روحش زده،پر به سوی بقا تسلیت یا علی،تسلیت یا علی دل شده پر ز غم،از جفا و ستم ای خدا رحمتی،بر محبان نما تسلیت یا علی،تسلیت یا علی تا ابوطالب آن،یار درماندگان سوی دار الامان،رفت زامر خدا تسلیت یا علی،تسلیت یا علی خونجگر شد نبی،دیده تر شد علی ای خدای جلی،صبر ده هر دو را تسلیت یا علی،تسلیت یا علی زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست @nohe_sonnati
(پاره دم حضرت ابوطالب ع) رفته از این دار فنا عموی ختم الانبیا به جانب دار بقا باب علی مرتضی پر کشیده از دنیا،حضرت ابوطالب سوی جنت المأوا،حضرت ابوطالب محزون شد از داغ عمو پیمبر علی شد از هجر پدر خونجگر طالب و جعفر ز عزای پدر خونین جگر همچون عقیل و حیدر بنت اسد ز ماتم همسرش گردیده پر از خون دل اطهرش رفته ابوطالب ز دار دنیا آسوده گشته قلب او ز غم ها جسم عمو را خاتم الانبیا سپرد بر خاک قبور معلا رفته از دار جهان یاور و یار مصطفی پور عبدالمطلب باب علی مرتضی رفته است از این دار،باب حیدر کرار بشکسته ز داغ او،قلب احمد مختار @nohe_sonnati
(دو دمه حضرت ابوطالب ع) دیده بسته از جهان یار و معین مصطفی(با دلی پر ابتلا،رفته از دار فنا) آن اباالحیدر که بودی حامی دین خدا(با دلی پر ابتلا،رفته از دار فنا) پور عبدالمطلب باب علی مرتضی(با دلی پر ابتلا،رفته از دار فنا) آن که بودی همه جا یاور ختم الانبیا(با دلی پر ابتلا،رفته از دار فنا) @nohe_sonnati
۱ (حضرت ابوطالب ع) حامیِ جانِ مصطفیٰ، مظلوم ابوطالب بابِ علیِ مرتضیٰ، مظلوم ابوطالب مظلوم ابوطالب محروم ابوطالب ای پورِ عبدالمطّلب، وی حامیِ اسلام گرچه عدو می خواست تا، سازد تو را بَد نام لیکن زُدودی از دلِ، خَیْرُ الْاَنام آلام بسیار بودی با صفا، مظلوم ابوطالب بابا نمودت توصیه، بر حفظِ پیغمبر گشتی پذیرا حرفِ او، را ای اَبَا الْحَیْدَر کردی حفاظت از نبی، تا لحظه‌ی آخر بابِ علیِ مرتضیٰ، مظلوم ابوطالب ذَرّاتِ اَفعالِ بشر، در نامه مَلحوظ است هر کارِ خَیری نزدِ حق، باقی و محفوظ است انجامِ اَمرِ داورت، بهرِ تو محظوظ است مُطیعِ اَمرِ کبریا، مظلوم ابوطالب حامی شدی بهرِ نبی، در وقتِ بی‌یاری مأمور چون بودی زِ سوی حضرتِ باری کردی زِ مأموریتت، نیکو نگهداری ای یاورِ دینِ خدا، مظلوم ابوطالب شد پُر زِ خون قلبِ نبی، تا رفتی از دنیا یتیم گردیدی علی، تا رفتی از دنیا گردید لطفت مُنجلی، تا رفتی از دنیا بودی تو یارِ با وفا، مظلوم ابوطالب محزون زِ داغِ تو شده، اهلِ ولا یکسر اَشکِ غمت جاری بُوَد، از چشمِ پیغمبر نالان بُوَد زین اِبتلا، نورِ دلت حیدر گوید زِ ما گشتی جدا، مظلوم ابوطالب در شِعب و مکّه یاورِ، دینِ خدا بودی از جان و دل یارِ نبی، در هر کجا بودی یاور به دینِ مصطفیٰ، بی‌اِدّعا بودی کردی وظیفه‌ات اَدا، مظلوم ابوطالب قسم تو را ای کبریا، حَقِّ ابوطالب کُن قرضِ مَقروضین اَدا، حَقِّ ابوطالب مرضای ما را دِه شفا، حَقِّ ابوطالب دارد «مقدّم» این نوا، مظلوم ابوطالب زمینه:بحر سقایی @nohe_sonnati