۱ (مجلس یزید) بردند در بزم یزید،تا اسرای کربلا می کرد فخر آن کافر،ملعون بی شرم و حیا گاهی زبان طعنه داشت،گاهی به دستش خیزران می زد به دندان حسین،آن یادگار مصطفی در پیش زین العابدین،در نزد زینب عمه اش می خورد مشروب آن لعین،همراه یاران دغا زینب بگفتا ای یزید،محارمت در پرده اند ما این چنین این کارت از،عدل است یابن الطلقا القصه آن شوم پلید،بند از اسیران باز کرد تدلیسش از این کار بود،وارون نماید قصه را گوید مقدم الغرض،آن روسیاه بد گهر رسوا و ملعون و پلید،شد نزد مخلوق و خدا زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

۱ (مجلس یزید) در بزم یزید از سخن زینب کبری،دشمن شده رسوا شده اجر رسالت،شهادت و اسارت در تشت طلا سر حسین اعجاز کرده،فتح راز کرده شده اجر رسالت،شهادت و اسارت از قول سَیَعلَمُو الَّذینَ ظَلَمویَش،شد خجل عدویش شده اجر رسالت،شهادت و اسارت از خواندن قرآن حسین در غضب آمد،چوبش به لب آمد شده اجر رسالت،شهادت و اسارت خیزران و لعل لب عطشان حسین وای،ای وای حسین وای شده اجر رسالت،شهادت و اسارت زمینه:کافی #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

۱ (مجلس یزید) تا به بزم یزید ستمگر آمدی دخت زهرای اطهر دید بی شرمی اشقیا را ظلم و جور یزید دغا را رأس پر خون و تشت طلا را آن ستمگر نهاده برابر گفت ای پور هند جگرخوار از ستمکاری ات دست بردار وز لب سبط سلطان ابرار چوب بردار ای شوم ابتر کرد آزاد جدم شما را در اسیری گرفتی تو ما را در نظر آری یک دم خدا را چون به محشر فقط اوست داور این حقیقت ز زینب چو بشنفت سخت از منطق او برآشفت هاتفی بر همه حاضرین گفت این بود دخت زهرا و حیدر زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

۱ (مجلس یزید) اسرا تا شدند،با دو صد اضطراب واردِ بر یزید،قلب شان شد کباب یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین با نشاط و سرور،گفت آن بی حیا بود کار خدا،فتح شد یار ما یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین سر پاک حسین،داد او را جواب فتح ما بنگری،تو به یوم الحساب یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین کرد زینب خطاب،به یزید پلید که حسین مرا،بنمودی شهید یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین معجزش را ببین،که بگوید سخن سر این حجت،خالق ذوالمنن یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

(پاره دم مجلس یزید) زینب بگفتا که مزن ای یزید چوب ستم بر لب شاه شهید این سر پر خون که به تشت طلاست آرام جان خاتم الانبیاست #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

(دو دمه مجلس یزید) دید زینب چو به بزم دشمن شوم دغا(ناله از جگر کشید،جامه بر تن بدرید) سر پر خون حسین میان آن تشت طلا(ناله از جگر کشید،جامه بر تن بدرید) گفت ظالم مزنش چوب حسین جان نبی است(ناله از جگر کشید،جامه بر تن بدرید) این برادرم جگرگوشه ی زهرا و علی است(ناله از جگر کشید،جامه بر تن بدرید) #حسین_مقدم #مجلس_یزید @nohe_sonnati

دودمه خیزران افتاده بر جان لب و دندان تو(خواهرت قربان تو) از چه خونین می وزد بر گوش من قرآن تو(خواهرت قربان تو) خیزران تو بلند است چنان ناله ی من(به لبش چوب مزن) غیر قرآن نبود بر لب او هیچ سخن(به لبش چوب مزن) #مجلس_یزید @nohe_sonnati