مدینه یاریوه قربان.mp3
6.45M
مدینه یاریوه قربان، گلن زواریوه قربان
نهان اسراریوه قربان، یانان درباریوه قربان
در و دیواریوه قربان، غم مسماریوه قربان
ننه ام لای لای
مدینه چوخدی غم سنده، سولوب گللر او گلشنده
در احسانیوه هامی، گلور اولسون پناهنده
نیه قویدون دیه سیلی، گل یاس خداونده
ننه ام لای لای
ئوزوم گوردوم قاپوم یاندی تماشایه گلن دوردی
ئوزوم گوردوم که زهرانی او نامرد زمن ووردی
ئوزوم گوردوم حسینون گوزلری گریان دایانمیشدی
ئوزوم گوردوم که مسمارون ئوجوندا قان دایانمیشدی
#ترکی #مدینه #حاج_محمد_باقر_منصوری
@nohematn
با رفتنت منو 1.mp3
8.37M
با رفتنت منو خونه خراب نکن
جوابمو بده، منو جواب نکن
فاطمه بدون تو که یاری نمی مونه برام
تو اگه بری دیگه تمومی نداره غصه هام
بی تو بهارم شبیه فصل خزونه
روزای بی تو مثل شام غریبونه
من بی تو می میرم، من به تو وابستم
آه، مرو زهرا جان، آه، مرو از دستم
آه، مرو از دستم
با گریه کردنت خجالتم نده
برای رفتنت منو قسم نده
راضی نمیشه علی که رفیق نیمه راه بشی
سخته ببینه علی شهیده بی گناه بشی
چادر خاکی روضه خونگی مونه
ای خدا زهرا می بینی خیلی جوونه
من دیگه باور کن، از مدینه خستم
آه، مرو زهرا جان، آه، مرو از دستم
آه، نرو از دستم
کی گفته جای تو میون بستره
تو رو خدا نگو شبای آخره
فاطمه مگه میشه غم تو رو فراموش کنم
با چه دلی آخه من وصیت تو رو گوش کنم
تا که با گریه میگی از پیرهن کهنه
میشنوه زینب که حسین میشه برهنه
من میون مقتل، پیش حسین هستم
داد می زنه زینب، آه مرو از دستم
آه مرو از دستم
#حضرت_زهرا #محمدرضا_طاهری #حاج_محمدرضا_طاهری
@nohematn
با رفتنت منو 2.mp3
2.94M
با رفتنت منو خونه خراب نکن
جوابمو بده، منو جواب نکن
فاطمه بدون تو که یاری نمی مونه برام
تو اگه بری دیگه تمومی نداره غصه هام
بی تو بهارم شبیه فصل خزونه
روزای بی تو مثل شام غریبونه
من بی تو می میرم
من به تو وابستم
آه، مرو زهرا جان
آه، مرو از دستم
با گریه کردنت خجالتم نده
برای رفتنت منو قسم نده
راضی نمیشه علی که رفیق نیمه راه بشی
سخته ببینه علی شهیده بی گناه بشی
آتیش فتنه سوزونده زندگیمونو
هیچکی نفهمید غم این قد کمونو
آه، دیگه باور کن
از مدینه خستم
آه، مرو زهرا جان
آه، مرو از دستم
کی گفته جای تو میون بستره
تو رو خدا نگو شبای آخره
با چه دلی آخه من وصیت تو رو گوش کنم
فاطمه مگه میشه غم تو رو فراموش کنم
تا که با گریه میگی از غسل شبونه
باز در و دیوار برا من روضه می خونه
آه، که پریشون
زخمای تو هستم
آه، مرو زهرا جان
آه، مرو از دستم
#سلحشور #مهدی_سلحشور #حاج_مهدی_سلحشور
@nohematn
آوارگی سخته.mp3
2.93M
آوارگی سخته، بیچارگی سخته
درد دلت رو به هیچکی نتونی بگی سخته
سر به زیرم
خودت می دونی بی تو من می میرم
حاجتامو
همیشه از دست خودت می گیرم
سر به زیرم
یاد حرمت سر رو تربت می ذارم
جایی رو آخه غیر از روضه ات ندارم
ای قرار قلب زار بی قرارم
دوری برام سخته، از تو جدام سخته
امسال اگه اربعینت نتونم بیام سخته
مهربونم
جداییمون آتیش زده به جونم
خیلی تنهام
بذار بیام حرم پیشت بمونم
مهربونم
می کُشه منو این جدایی از تو یارم
چشمامو ببین باز دارم برات می بارم
ای قرار قلب زار بی قرارم
#شب_جمعه #امام_حسین #مجتبی_رمضانی
@nohematn
مادر مادر مادر.mp3
2.9M
مادر مادر مادر، شبی دیگر
به کنار منِ جان بر لب باش
مادر چون کبوتر، مزنی پر
دو سه روز دگر با زینب باش
مادر بیمارم
شده گریه بر تو کارم
به شفای تو دل خوش دارم
ای همه هست من
نروی تو از دست من
که دلم توانِ بی مادری ندارد
بی تو زینبت یاوری ندارد
ز سکوت تو هویداست
ز خموشی تو پیداست
می سوزی و می سازی
گنجینه پر رازی
می دانم امشب مادر
آماده پروازی
گر می روی امشب
با خود ببر زینب
زینب زینب زینب، مزن امشب
تو دگر به دل مادر آذر
من خود در افغانم، پریشانم
که شوی تو ز فردا بی مادر
ای طرفدار من
که شدی پرستار من
به آخر رسیده کار من
خانه دارم زینب
گل بی قرارم زینب
به خدا که درد مادر دوا ندارد
مادرت امید شفا ندارد
تو پس از منِ یگانه
بشوی چراغ خانه
هم بر علی یاور باش
هم بر حسین مادر باش
من می روم اما تو
همسنگر حیدر باش
آسوده حالم کن
زینب حلالم کن
#حضرت_زهرا #نوحه #حاج_محمدرضا_طاهری
@nohematn
کوچه به کوچه دل من.mp3
4.16M
کوچه به کوچه دل من پی نشونت
مدّتیه رام نمی دی تو جمکرونت
خدا نیاره تا کنم به دوریت عادت
دوری و دوستی نداره رسم رفاقت
از کی بگیرم خبرت؟
تموم میشه کی سفرت؟
به انتظار نشستم و
دیگه شدم در به درت
متی ترانا و نراک
یعنی میشه یه روز پا منبرت بشینم
گریه کنم، یک دل سیر تو رو ببینم
آرزومه بده اجل بده به من امونی
زنده باشم تا که برام روضه بخونی
بگی ز قبر بی نشون
روضه مادر جوون
از غربت علی بگی
بخونی از قد کمون
متی ترانا و نراک
گریه و ناله هام دیگه اثر نداره
هیچ کسی از آرزوهام خبر نداره
یعنی میشه بعد فرج اول هفته
آقا بگه هر کی که کربلا نرفته
با کاروان عاشقا
از حرم امام رضا
پیاده با خودش بشه
مسافر کرب و بلا
متی ترانا و نراک
#جمعه #امام_زمان #مهدی_اکبری
@nohematn
حمزه که جان عالم و آدم فدای او.mp3
5.55M
حمزه که جان عالم و آدم فدای او
لب باز می کنم که بگویم رثای او
مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود
در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود
الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش
یعنی زبانزد همه می شد عبادتش
شیر خدا و شیر نبی، فارس العرب
در انتهای جاده ی مردانگی ادب
هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها
هم آشنای بی کسی اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود
خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشنِ آن روز تارِ تار
آتشفشان چشم اُحد هم گدازه ریخت
از بس از آسمان و زمین خون تازه ریخت
حمزه در آن میانه که گرم قتال شد
کم کم برای حمله ی دشمن مجال شد
آنقدر روبهان به شکارش کمین زدند
تا نیزه ای به سینه ی آن نازنین زدند
#روضه #حضرت_حمزه #حاج_میثم_مطیعی
@nohematn
مثل آسمون آبی حرم.mp3
2.5M
مثل آسمون آبی حرم
دوست دارم دلم بگیره رنگتو
چی میشد پنجره اتاق من
وا میشد به گنبد قشنگ تو
ای امیدم
من هرچی که دارم برای تو میدم
من از تو به غیر از محبت ندیدم
ای امیدم
ای مرادم
می دونی همه چیمو دست تو دادم
فدای تو میشن همه خونوادم
ای مرادم
ای قرارم
شده خادمی شما افتخارم
من هرچی که دارم فقط از تو دارم
ای قرارم
یار همیشگیمی، خیلی کریمی، شاه عبدالعظیمی
خیلی دوستت دارم
رزق نوکریمی، کل زندگیمی، دوست قدیمی
خیلی دوستت دارم
یا سیدالکریم آقا
#حضرت_عبدالعظیم #حضرت_عبدالعظیم_حسنی #شاه_عبدالعظیم
@nohematn
اگر چشای من تره.mp3
2.38M
اگر چشای من تره
مادر من تو بستره
بال کبوترم شکسته
پهلوی مادرم شکسته
مادر، شعله و دود
مادر، یاس کبود
کوچه، سیلی و اشک
مادر، حقت نبود
شده به خاطر منم زنده بمون
نفس بکش یه امشبم زنده بمون
پاشو دیگه مادر
پاشو از این بستر
الآن سه ماهه مضطره
انگار دعام بی اثره
قدش خمیده تو جوونی
چند وقته که نپخته نونی
خیلی تنگه دلم
واسه خندیدناش
دیگه نیست رمقی
حتی توی صداش
دیگه منو بغل نمی گیره چرا
چیزی نمی خوره همش سیره چرا
خوابش نمی بره
روزای آخره
#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه #حاج_مهدی_سلحشور
@nohematn
پرپر شده یاس علی.mp3
1.29M
پرپر شده یاس علی
لگد شد احساس علی
گلایه خیلی داره حیدر
از کوچه، از دیوار و از در
زهرا می خورد زمین
پرپر می شد علی
زهرا می خورد لگد
حیدر می مرد ولی
فاطمه جان، از حرف رفتن دست بکش
نفس بکش، نفس بکش، نفس بکش
بی کس میشه علی
برگرد پیش علی
#حضرت_فاطمه_زهرا #فاطمیه #مهدی_سلحشور
@nohematn
او که با خود می برید.mp3
8.22M
او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
صادق آل عبا
کشته ی زهر جفا
میکشیم آهِ غم از روضه ی سجاده اش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
پشت مرکب میدود گریه هایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک می ریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضه خوان کربلاست
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
امیر رضا یزدانی
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام #حاج_میثم_مطیعی #رضا_یزدانی
@nohematn
تیره ای از تبار تاریکی.mp3
6.45M
تیره ای از تبار تاریکی
آبروی مدینه را بردند
پا برهنه بدون عمامه
دست بسته، تو را کجا بردند!؟
باز تکرار می شود در شهر
قصه ی کوچه، خانه، آتش، در
وسط شعله، پور ابراهیم
روضه می خواند؛ روضه ی مادر
خواب دیدم که پشت پنجره ها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران غریب
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجره هاست
فصل غم آمده زمان عزاست
کنج سینه شراره ها دارم
رخت ماتم به تن نمودم و باز
بین چشمم ستاره ها دارم
آسمان نگاه غمبارم
رنگ و بوی مدینه را دارد
هرچقدر آه هم اگر بکشم
از تب سینه باز جا دارد
آن که یک عمر پای مکتب خود
روضه می خواند و عاشقانه گریست
گریه هایش شبیه باران بود
آن امامی که صادقانه گریست
ظلم تاریخ باز جلوه نمود
وقت تکرار قصه ی شومی است
با تبانی آتش و هیزم
جاری از چشم، اشک مظلومی است
آتش دشمنان به پا شده در
خانه ای در میان یک کوچه
می رود بی عمامه مردی در
غربت بی امان یک کوچه
پیر مردی که سوز آتش را
ساکت و بی کلام حس می کرد
پیرمردی که درد غربت را
مثل جدّش مدام حس می کرد
پیرمردی که تا زمین می خورد
نفسش در شماره می افتاد
دست خود می کشید بر روی خاک
یاد آن گوشواره می افتاد
یاد یک گوشواره ی خونین
یاد اشک نگاه طفلی بود
یاد آن مادری که زود گرفت
دست خود را به روی چشم کبود
نیمه شب تا که دشمن آقا را
می کشید او به ناله می افتاد
یاد یک کاروان و یک کودک
یاد اشک سه ساله می افتاد
وحید قاسمی
#امام_صادق_علیه_السلام #حاج_میثم_مطیعی #وحید_قاسمی
@nohematn