🔹 یه «تایمر کوچولو» تو خونه داشته باشین. مثلاً بگین: «الان کاری دارم، این تایمر که تموم شد، باهات صحبت می‌کنم.» 🔹 بهش نشون بدین که احساسش رو می‌فهمین😊 ولی رفتار درست چی می‌تونه باشه. 👇

🏠 ۴. گاهی از داخل خونه می‌ترسه این ترس‌ها می‌تونن دلایل مختلفی داشته باشن: تخیل قوی (که در این سن شایعه) دیدن فیلم‌ها 🎬 یا شنیدن حرف‌هایی🔊 که فراتر از سنشه کمبود حضور آرام و امن والدین👨‍👩‍👧‍👦 در لحظات خاص 👇

🟡 چی کار کنیم؟ 🔹 بیشتر کنارش باشین وقتی شب‌ها یا در فضاهای خاص احساس ترس داره 🔹 بازی‌های خیالی بسازین که توش بتونه با ترسش روبه‌رو شه (مثلاً قهرمانی که با تاریکی🌃 می‌جنگه) 🔹 اصلاً بهش نخندین😄 یا مسخره نکنین چون باعث می‌شه دیگه نگه چی تو❤️ دلشه. 👇

🌟 در یک جمله طلایی: بچه‌ها بیشتر از نصیحت، به «همراهی»، «گوش‌دادن»، و «مدیریت احساسات» نیاز دارن. گاهی پشت یه رفتار پرسر و🗣 صدا، یه نیاز بی‌صدا 🤐 هست... نیاز به درک شدن 😌 👇

😅 راستی... از بس از دوره عزت نفس کودک استقبال شده، می‌ترسیم نتونیم دوره عزت نفس نوجوان رو اصلاً شروع کنیم! اما خیالتون راحت!😊 دو هفته دیگه، ثبت‌نام دوره عزت نفس نوجوان شروع میشه. حتماً همراه ما باش که به موقع جا بگیری 😊 👉 @erfa313n

🔥 روش خلاقانه برای تربیت نوجوان 😂 💥نون مثل نوجوان 😁👉 @nojava313n

❓ چطور وقتی فرزندم شاهد سال‌ها سختی، اعتیاد 😖 پدر، دعواهای خانوادگی، فقر و بی‌پناهی 😔 بوده و حالا دین و ایمان من رو عامل این همه سختی می‌دونه، می‌تونم کمکش کنم که نگاهش👀 رو به زندگی و خدا عوض کنه و دوباره دلش به دین گرم بشه؟ 👇

بریم سراغ جواب این سؤال⁉️ مهم و دردناک: ❓ سؤال: چرا گاهی بچه‌های ما با اینکه شاهد ایمان و صبر مادرشون🧕 بودن، به جای نزدیک‌تر شدن به خدا، از دین فاصله می‌گیرن؟ 😞 و چطور می‌تونم این شکاف رو جبران کنم وقتی دیگه حتی بحث هم فایده‌ای نداره و فقط سکوت می‌کنم؟ 👇

🎙️ جواب (با زبان صمیمی و تربیتی) گاهی ما مادرها تو سختی‌ها، می‌شیم ستون خونه... با ایمان و صبرمون جلوی طوفان🌪 زندگی می‌ایستیم، ولی آخرش با یه دل💔 شکسته می‌بینیم بچه‌مون داره از اون چیزهایی که ما بهش دل بسته بودیم، دور میشه... 🥀 👇

اما واقعاً چرا؟ بذار برات بگم: 🔸 ۱. تجربه تلخ دینی = تصویر اشتباه از خدا فرزند تو، دین رو با رنج‌های 😒 مادرش تجربه کرده... هر وقت اسم خدا اومده، دعوا🤬 بوده، فقر بوده، تحقیر بوده، ترک اعتیاد بوده، و یه پدر 👺خشن... تو قلب اون بچه، خدا دیگه مهربون نیست، دین هم منبع آرامش نیست؛ یه جوری شده شبیه زندان... پس طبیعیه که ازش فاصله بگیره! 👇

🔸 ۲. ناتوانی از ابراز درد = پر از خشم فروخورده😰 وقتی بچه نمی‌تونه بهت بگه: «مامان، چرا موندی؟ چرا اجازه دادی اون‌قدر اذیتت کنه؟ چرا زندگی‌مون این‌طوری شد؟»😭 اون خشم رو نگه می‌داره... و چون دوستت داره، نمی‌تونه ازت انتقام بگیره، پس با دین که پناهگاه تو بوده، قهر می‌کنه! 👇

🔸 ۳. سکوت والد = تأیید همه چی وقتی الان دیگه چیزی نمی‌گی، نه توجیه می‌کنی نه بحث... اون فکر می‌کنه یعنی واقعاً دین به این درد نمی‌خوره! پس سعی کن با گفت‌وگوهای غیرمستقیم، با قصه‌ها📕، روایت‌ها، تجربه‌های موفق بچه‌های دیگه، کم‌کم باورهاشو بسازی؛ نه با بحث، بلکه با حس و تجربه. 👇