📖تاریخ با طعم زغال اخته (رمان نوجوان) 💢 تاریخ را می توان به هر طعمی خواند، حتی باطعم زغال‌اخته که در نوع خود طعمی ماندگار خواهد بود. ♦️ کتاب تاریخ با طعم زغال‌اخته برای #نوجوانان نوشته شده که دوست دارند با دوران رضاشاه در قالب یک روایت بدیع آشنا شوند. #یوسف_قوجق(نویسنده) این‌بار به قلب تاریخ زده است تا از خلال آشنایی یک زن به نام آنا و یک مرد قزاق تاریخ را روایت کند. 👌متن کتاب ساده و شیرین است و نویسنده توانسته با قلمی شیوا روایتی جذاب از این دوره تاریخی ارائه کند. ➕ ماجرای کتاب در جاهایی حتی نفس‌گیر شده به گونه ای که مخاطب را عمیقا با آن دوره تاریخی درگیر می‌کند. ✍ این اثر به‌تازگی از سوی انجمن قلم ایران برنده جایزه قلم زرین شده است. 📖تعداد صفحه: ۳۴۸ ▪️ناشر: سوره مهر 💰قیمت: ۱۱۵.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۱۱۰.۰۰۰تومان 🛍خرید از طریق سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/3074145?ref=830y 📲خرید از طریق ایتا👇 👤@milad_m25 🆔@noketab

📗دایره المعارف شیعه 👌این دانشنامه یک دوره #شیعه_شناسی کامل است که: 📌اولا به همه‌ی جنبه‌های #مکتب_شیعه می‌پردازد و تنها به بیان باورهای آن یا گزارش اختلافات آن بادیگر فرقه‌ها نمی‌پردازد. 📌ثانیا با ارائه‌ی مطالب به شکل #پرسش و پاسخ شوق خواننده را در مطالعه ی کتاب دو چندان می سازد. 📌ثالثا همراه متن‌ها #تصاویر جذابی را به خواننده ارائه می‌کند تا او به درک محسوس‌تری از هویت شیعه دست یابد. 💠کتاب دایره المعارف شیعه در ده فصل سازمان یافته است که عبارت‌اند از: 1.معنای شیعه 2.امامان شیعه 3.برخی سنت ها و باورها 4.احکام اختلافی شیعه و اهل سنّت 5.شیعه و عزاداری برای امام حسین (ع) 6.شیعه و قرآن و حدیث 7.شیعه و مهدویت 8.روحانیت شیعه 9.جغرافیای تشیّع 10.پرسش های گوناگون 📣پس ازمشاهده فهرست این کتاب مشخص می‌شود که این دانشنامه بسیاری از سوال‌های ابتدایی نوجوانان در مورد مذهب شیعه را به خوبی پاسخ داده است. در واقع می‌توان گفت که مطالعه این دانشنامه یکی از ضروریات زندگی هر نوجوان شیعه ایرانی است. 📖👓📖👓📖👓📖👓📖 🔺مناسب (کودک و علی الخصوص نوجوانان) ۱۰سال به بالا ✍نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری ▪️ناشر: نشر جمال 💰قیمت جلد سخت: ۲۲۰.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۲۱۵۰۰۰تومان 💰قیمت جلد معمولی : ۱۵۰.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۱۴۵۰۰۰تومان 📖👓📖👓📖👓📖👓📖 🛍خرید #جلد_سخت از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/11295262 🛍خرید #جلد_معمولی از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/1215815 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 🆔@noketab

📌تصاویری از داخل دایره المعارف شیعه 🆔@noketab

📚کتاب پشت درهای بهشت 🔹رمان «#پشت_درهای_بهشت» درباره رخدادهای #پیش و #پس_از_واقعه_عاشورا و #جامعه_کوفه در آن‌ زمان، است. ✍نویسنده این ‌کتاب، مخاطبش را به #شهر_کوفه و زمانی می ‌برد که 10 هزار نامه برای امام حسین (علیه السلام) فرستاده شده و از او دعوت کرده ‌اند برای امامت به کوفه بیاید. اما با ورود #عبیدالله بن زیاد، ورق برمی ‌گردد و کوفه روی دیگرش را نشان می‌ دهد. در نتیجه کوفه در اختیار ابن ‌زیاد قرار گرفته و مردم شهر و قبایل برای بیعت با او، از هم سبقت می‌ گیرند. 📖داستان این ‌رمان درباره جوانی به ‌نام موقع است که مقابل پدر خود می‌ ایستد و خواستار رسیدن به لشگر امام حسین (علیه السلام) است. #موقع، #شاگرد_ویژه_حبیب‌_بن _مظاهر (علیه السلام) است. وقتی حبیب به قصد پیوستن به امام حسین (علیه السلام) از کوفه خارج می ‌شود، موقع با واقعیتی روبرو می‌ شود که … 🔺مناسب #نوجوان (۱۵سال به بالا) و #بزرگسال ✍نویسنده: رضا کاشانی اسدی 📖تعداد صفحات: ۲۱۱صفحه ▪️ناشر: کتاب جمکران 💰قیمت: ۳۸.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۳۴.۲۰۰تومان ......................................... 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/27967 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 🆔@noketab

✂️گزیده ای از کتاب پشت درهای بهشت: خیلی سریع تر از آنکه فکرش را می کردم لباس های تمیزم را پوشیده بودم. هرگاه مادرم نزدیک می شد، نکته ای کوتاه اما پر رمز و راز می گفت. اما پدرم سفارشش این بود:  »ذوق و شوق در چهره ات دیده شود. شمرده، با تأمل و لطیف حرف بزن. تا نپرسیدند وارد نشو. اشتیاق دیدار را با تمام وجودت ابراز کن و در پایان بفهمان که حاضر نیستی از این مجلس دل بکنی. فرصتی شد در بین کلام از دشمنان امیرالمومنین یزید تبرّی بجوی.» کار که به اینجا رسید، پایم سست شد و رنگم برافروخته. دلم آتش گرفت. نزدیک بود بر زمین افتم. دستم را به تنه درخت گرفتم اما از حرف های مادرم فهمیده بودم که دشمن پیچیده تر از آن است که فکر می کردیم. باید خودم را برای یک نبرد بزرگ آماده می کردم. خودم را جمع و جور کردم و تنها ناخواسته نگاه تلخی به پدرم افکندم. نباید این اتفاق می افتاد. بلافاصله لبخند زدم. گفتم: چشم. از عکس العمل پدرم فهمیدم از این همه هیاهوی درون، او فقط چَشمِ من را شنیده و از این بابت خوشحال شدم. حرکت کردیم. حال من دیگر حرف ها و سفارش هایش را نمی شنیدم، در برابرم چشم اندازی بسیار سخت و پر صعوبت بود. اما در این بین گویا کسی به من نهیب می زد: خودت را کوچک نشمار، حرکت کن. 🆔@noketab