8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آثار بیحجابی در جامعه چیست ؟؟!!!
سخنرانی سال ۶۱ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرویس اختصاصی به این میگن😂😂😂😂😂
همه گویند، به امید ظهورش صلوات
کاش این جمعه بگویند، به تبریک ظهورش صلوات
صبح آدینه تون مملو از عشق به عطر مهدوی
صبح جمعه شما بخیر
📆 تقویم روز
📌 شنبه
☀️ ۲۶ آذر ۱۴۰۱ شمسی
🌙 ۲۲ جمادي الأولی ۱۴۴۴ قمری
🎄 17 دسامبر 2022 میلادی
✨ مناسبت روز :
. روز ملّی حمل و نقل
. آغاز جنگ توّابین در عین الورده (۶۵ هـ.ق)
📎 #تقویم
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
💢 ضرورت کنترل زبان
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 الْكـَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَـمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ؛ فَإِذَا تَكَـلَّمْتَ بِهِ، صِرْتَ فی وَثَاقِهِ. فَاخْزُنْ لِسَانَكَ، كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ؛ فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً.
🔹سخن را تا نگفته اى اسير توست اما همين كه گفتى تو اسير او خواهى بود. زبانت را همچون طلا و نقره ات حفظ كن. اى بسا گفتن يك كلمه نعمت بزرگى را از انسان سلب كرده يا بلا و مصيبتى را فراهم ساخته است.
📚 منبع : حکمت 381 نهج البلاغه .
📎 #ایام_فاطمیه
📎 #نهجالبلاغه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
از شهداییکه به شهید ابراهیم هادی بسیار علاقه داشت و او را الگوی خودش قرار داده بود، شهید علی خاوری بود.
او از بهترین مدافعین حرم و اعزامی از همدان بود، از خادمین فکه در راهیان نور بوده و برای شناساندن ابراهیم هادی به نسل جدید بسیار تلاش کرد.
او تمام کتابهای مجموعه را می خواند و کتابها را به دیگران اهدا میکرد.
عاقبت نیز مانند ابراهیم با شهادت راهی بهشت الهی شد.
📙منبع : کتاب : یاران ابراهیم. چهل حکایت از آنها که ابراهیم را الگوی خود قرار دادند و مانند ابراهیم با شهادت رفتند.
🌹وفای به عهد
سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه #امام_زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد.
روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی؟»
سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم»
حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»،
سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!»
حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»
📙منبع : کتاب : نسیمی از ملکوت. اثر گروه شهید هادی