eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی خـداوند حاجتت را به تاخیر می‌ انـدازد ، دارد چیز بزرگتری به تو میدهد منتهـــا تــو بــه خواسته‌ی خودت هست و مـتوجه نمی شــوی تو نان می‌ خـواهی، او به تو جان میدهـد. به نقل از مـرحوم حاج اسماعیل دولابی هیچ چیـز بهتـر از آن نیست کـه تـو بـرایـمان می‌ خواهی. خدایا شکرت ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود که ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد. دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود تا سربازان شهر را بگردند ولی هر چه گشتند او را پیدا نکردند. صبح‌ که دختر از خواب بیدار شد. از اتاق طلبه خارج شد سربازان شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و... محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ بعد از اثبات پاکدامنی، از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر انگشتان خود را نشان داد شاه دید که تمام انگشتانش سوخته. علت را پرسید ، طلبه گفت چون او به خواب رفت ، نفس اماره مرا وسوسه می‌ نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌ گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به‌ فضل خدا شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند. شاه‌ عباس از تقوا و پرهیزکاری محمد باقر خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام دوستداران علم از او به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. مهمترین شاگرد او ملاصدرا است انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_28.mp3
14.56M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 نگاه تنـد بـه والـدین ⏱ ۱۸ دقیقه و ۱۳ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 تعریف می کرد یک روز با اصرار بعد از درس آیت الله مجتهدی ، ایشان را برای ناهار به منزل خودم بردم ، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، با تعجب غذا کشیدم ولی چیزی نگفتم. بعد از جمع کردن سفره تحمل نکردم از استاد پرسیدم ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم ، آخه شما اهل غذا نبودید چطور دو بار غذا کشیدید؟ البته برایم باعث افتخارِ و خوشحال شدم. استاد فرمود سوال رو از من کردی برو جواب رو از خانومت بگیر. رفتم از همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چکار کردی؟ کمی فکر کرد و گفت با وضو بودم. رفتم به ایشان گفتم خانومم با وضو بوده. فرمود این که کار همیشگی شان است ، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانوم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا می پختم کمی با خودم روضه سیدالشهدا علیه السلام رو زمزمه کردم و قطره ی اشکی هم ریختم. نزد استاد رفتم و موضوع را خدمت ایشان عرض کردم. استاد لبخند زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود. اگر نیت کنید که ثواب این‌ غذای هر روز نذر یکی از ائمه شود، آنوقت هم آشپزی برایت دلنشین تر است ، هم این که خانواده هر روز سر سفره یکی از ائمه نشسته اند. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
همیشـه امیــدتان بـه خــدا باشــد نـه به بنـــدگانش ... چـون بستـن به غیر خدا همچون خانه عنکبوت است. سـست ، شکننــده و بـی اعـتبار خداونـد به ‌تنهایی برایتان کافی است ، در هـمـه حال به او کنیم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ريّان بن صَلت می گوید قصد سفر داشتم ، و به همين جهت به قصد وداع راهى منزل امام عليه السلام شدم ، در بين مسير با خودم گفتم: وقت وداع ، پيراهنى از حضرت تقاضا مى‌نمايم كه چنانچه مرگ من فرا رسيد ، آن پيراهن را كفن خود قرار دهم و مقدارى درهم و دينار طلب می‌ كنم تا براى خانواده خود سوغات وهدايا تهيّه نمايم. وقتى به محضر امام رضا عليه السلام وارد شدم ، خواستم خداحافظى كنم ، گريه ام گرفت و از شدّت ناراحتى براى جدائى از حضرت، همه چيز را فراموش كردم. پس از خداحافظى برخاستم كه از بيرون بروم ، هنوز چند قدم برنداشته بودم كه ناگهان حضرت مرا صدا زد و فرمود: اى ريّان بازگرد. آقا فرمود ریان دوست دارى كه يكى از پيراهن هاى خودم را به تو هديه كنم تا اگر وفات يافتى ، آن را كفن خود قرار دهى؟ و آيا ميل ندارى تا مقدارى دينار و درهم از من بگيرى تا براى خانواده ات هدايا و سوغات تهيّه نمائى؟ با تعجّب عرض كردم مولای من چنين چيزى در ذهن خود داشتم و میخواستم از شما تقاضا كنم ، ولى فراموشم کردم. سپس حضرت يكى از پيراهن هاى خود را با مقدارى درهم به من هدیه داد. منبع عيون اخبارالرّضا جلد۲ ، صفحه ۲۱۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Qarati-21.mp3
3.83M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محسن قرآئتی 🗒 حــراج ارزش نیست ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شخصی احساس می کرد که گوش همسرش سنگين شده و شنوايی‌ او کم شده ، ولی نمی‌ دانست اين موضوع را چگونه با او در ميان بگذارد. به همین دلیل نزد دکتر رفت و مشکل را با او در ميان گذاشت. دکتر آزمايش ساده‌ای به او آموخت و گفت اين کار را انجام بده و جواب را به من بگو. ابتدا در فاصله چهارمتری همسر خود بايست و با صدای معمولی و آرام ، مطلبی را به او بگو . اگر نشنيد ، همين کار را در فاصله سه متری تکرار کن . بعد در دومتری و به همين ترتيب تا بالاخره جواب بدهد... همان شب مرد از فاصله چهار متری با صدای معمولی از همسرش پرسيد: شام چه داريم؟ جوابی نشنيد! بلند شد و يک متر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره همان سوال را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنيد! جلوتر رفت تا به درب آشپزخانه رسيد. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنيد! نزدیک‌ تر رفت و از پشت سر همسر خود پرسید خانم امشب شام چه‌ داريم؟ همسرش با ناراحتی گفت مگر کری؟ برای چهارمين بار می گویم خوراک مرغ داریم. حقيقت به ‌همين سادگی و صراحت است مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنيم در ديگران نباشد؛ شايد در خودماست انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی‌خدا خواست یوسف را از زنـــدان نجــات دهــد صاعقه‌ ای نفـرستـاد تـا درِ را از جـای بــکنــد بلکـه در آرامـــش شـب در حالی‌که پادشاه خواب بود رؤیایی‌بسوی او روانه کرد پس بـه خدایت داشتـه باش. اِنّ مَعَ العـُسْرِ یسْراً. همانا پس‌ از سختی آسانی است ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 بچگی هام یادم هست آنقدر از خدا می‌ترسیدم که بعد از هر بار شیطنت کودکانه ، کابوس می دیدم ، حتی ناراحت می شدم که می گفتند خدا همه جا هست!!! با خودم می گفتم یک نفر چطور می تواند تمام جاهای دنیا کشیک بدهد و تا کسی کارهایِ بدی انجام داد او را بردارد و ببرد جهنم؟ حتی وقتی می گفتند ، خدا پشت و پناهت ، در دلم می گفتم کاش اینطور نباشد. می‌ دانید چرا؟ چون خدایی که در ذهنم ساخته بودند، مهربان نبود، فقط خدای آدم های خوب بود و برای من که کودک بودم و شیطنت هایم را هم گناه می دیدم ، خدایِ ترسناکی بود. اما من فرزندم را با این صحبت ها از خدا نمی ترسانم ، به او خواهم گفت که خدا بخشنده است وتا دلت بخواهد مهربان. و اگر خطایی کرد می‌ گویم خدا میبخشد ولی من نمی بخشمت، تا بداند خداوند ازپدر و مادرش هم مهربانتر است انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_29.mp3
17.24M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 موانع استجابت دعا ⏱ ۲۰ دقیقه و ۵۸ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 در زمان حکومت پهلوی میخواستند خانه‌ های اطراف مجلس شورای ملّی را خراب کنند برای همین اعلام کردند که خانه ها را از مالکان آنها متری فلان مقدار خریداری می کنند هرکس که اعتراضی دارد بنویسد تا رسیدگی شود. کسی به جز مرحوم شیخ حسینعلی راشد اعتراض نکرد. مسؤولان حکومتی از اعتراض و عدم موافقت خطیب مشهور بیمناک شدند از این رو، از وی دعوت کردند تا در صورت اصرار نسبت به وی اهانت روا دارند. پس از آمدن راشد از او پرسیدند که: اعتراض شما چیست؟ ایشان فرمود: حقیقتش این است که، این خانه را من سالها قبل و به قیمت خیلی کم خریده‌ام و در این مدّت زمان طولانی مخروبه شده و به نظر من قیمتی که شما پیشنهاد کرده اید، زیاد است. من راضی نیستم از بیت المال قیمت بیشتری برای خانه ام بگیرم. بُهت و تعجّب همه را فراگرفت. یکی از اعضای آن کمیسیون که از اقلیت‌ های دینی بود از جا برخاست و راشد را بوسید و گفت: اگر اسلام این است من آماده ام برای مسلمان شدن. جرعه ای از دریا ، جلد ۲ ، صفحه ۶۵۸ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50