ﺍﮔﺮ #ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﮏﺑﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﻣـﻦ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮﺍیتان ﺁﺭﺯﻭ می کنم و ﺍﮔـــﺮ ﺍﻣﯿﺪ يك ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻣﻦ ﺩﺭﯾﺎ را ﺑﺮﺍیتــان ﺁﺭﺯﻭ می کـنم ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﺳﺖ، ﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍیتان #ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ. ﺩوستی باخداوند ﺑﺰﺭﮔـﺘﺮﯾـﻦ ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ اﺳﺖ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #الحمدلله_یعنی جوانی از پدرش پرسید : معنی حمد چیست؟ پدر گفت پسرم گمان کن در شهر راه می‌روی و سلطانی تو را می‌ بیند وبدون اینکه به او چیزی بدهی، وزیرش را صدا کرده وبه تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. تو از وزیر #تشکر می‌ کنی یا سلطان؟ پسر گفت: از سلطان پدر گفت معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که هست از سلطان 'خدا' است. اگر کسی به‌ تو نیکی می‌ کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه‌ی حمدها است #الحمدلله یعنی خدا مالک تمام حمد هاست. این لام ، لام اختصاص است یعنی هرکسی ازهر چیزی و کسی در این عالم ستایش میکند در واقع دارد خدا را ستایش می کند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

#امام_علی_علیه_السلام سـوگند به خــدايی كه هر صــدايی را می شنـود! هر كـــس دلــی را #شاد كــند خداوند از آن شادی لطفی بــرای او قرار دهـــد كه به هنگام #مصيبت چون آب زلالی بـر او باريـدن گرفته و تلخی مصيبت را بزدايد. #نهج_البلاغه، حکمت۲۵۷ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #این_هم_می‌گذرد ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ کفش های ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ گریه می کرد، ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ #ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ،ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ منه. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ می فروختم و ﺣﺎلا #ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ. ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺁﻣﺪه اﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد... یاد این بیت زیبا افتادم : گر به دولت برسی، مست نگردی مردی، گربه ذلت برسی، پست نگردی مردی . اهل عالم همه #بازیچه دست هوسند ، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #سلام_بر_شعبان ماه‌ رجب خدانگهدارت و سلام بر ماه عزیز شعبان. سلام بر موالید بی‌نظیر تو ، سلام بر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر #زینت عبادت کنندگان وسلام بر عباس علیه‌السلام سرآغاز تو ابالفضل علیه‌السلام است، باب ورود به‌حریم حسین علیه‌السلام و نهضتی که‌ به دست فرزند عزیزش ادامه یافت تا به دست صاحب عصر رسید . کلید غفران ماه رمضان تویی و پله‌کان عروج درمهمانی الهی سلام بر اسرار تو که سر الاسرار عالم است مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام را در شب‌های تو شنیده‌ ام ،از راز ونیاز مولا در شب‌هایت بزرگیت را فهمیدم او خدا را به تو قسم میداد، کسی‌ که همه ی عالم در شب قدر خدا را به او #قسم می دهند. الهی بعلیٍ. بال های مهربانیت را برای من بگشا، بگذار زیر پرو بال تو آرام بگیرم ماه شعبان اینجا سرد است ، تاریک است ، و من از تاریکی میترسم، ماه شعبان، بتاب، بتاب بر یخ‌ های زمستانی‌ مان. اینجا کویر است، تشنه‌ایم، تشنه خدا، پس ببار، ببار به زمین‌های خشک سالیمان ما را برای شب قدری بهتر ، میهمانی زیباتر ، آماده تر کن چه زیباست میهمانی الهی ، بعضی از اول رجب مهمانند، برخی با تو شروع می کنند و برخی با رمضان، خوشا به حال آنانی که سه ماه مهمان خدایند. عید فطر برای رمضانیان زیبا، و برای شعبانیان زیباتر، برای رجبیون وصف ناشدنی‌است. ماه‌رجب که‌ از دستمان رفت. توبرایمان نورافشانی کن. سلام ماه #شعبان. حلول ماه شعبان مبارک انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

هميشه بايـد #مراقب سه چيــز باشيـــم: وقـتی تنها هستيم مراقب افكار خود وقتی با خــانواده هستيم مـــراقب #اخلاق خــود و زمـــانی كـــه در جـــامـعه هستيم مـراقب زبان خود اخـلاق بــد مـانند لاستیک پنچــر اسـت. تـا عــوضش نکــنیــد #راه بــه جــایـی نخواهید برد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #نوادگان_آسیابان آسیابانی پیر در روستایی دور افتاده زندگی می‌کرد. هرکسی گندمی را نزد او برای آرد کردن می‌برد، او علاوه بر دستمزد، پیمانه ای از آن را برای خود برمی‌داشت. مردم با اینکه #دزدی او را می دیدند ، اما چون در آن حوالی آسیاب دیگری نبود چاره‌ ای نداشتند و فقط نفرینش می کردند. چند سالی بعد آسیابان مُرد و آسیاب به پسران او رسید . یک شبی پیرمرد به خواب پسران آمد و گفت: چاره‌ای برایم کنید که به سبب دزدی از گندم های مردم از #نفرین آنان در عذابم.. پسران هر کدام راهکاری ارائه کردند. پسر کوچک تر پیشنهاد داد از این به بعد با مردم منصفانه رفتار کنیم و از آنها تنها دستمزد بگیریم پسر بزرگ‌ تر گفت اگر ما چنین کنیم، مردم چون انصاف مارا ببینند پدر را بیشتر لعن کنند که او بی انصاف بود بهتر است هرکسی گندم برای آسیاب آورد دو پیمانه گندم از او برداریم. با این کار مردم می گویند خدا آسیابان پیر را رحمت کند ، او با منصف‌ تر از پسرانش بود آن‌ها از آن به بعد دو پیمانه برداشتند و همان شد که پسر بزرگ‌تر گفته بود مردم پدر را دعا کردند و این وصیت نسل به نسل میان #نوادگان آسیابان منتقل شد و به نسل بعضی مسئولین ما رسید! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

این روزهــا هـر که نَفَسَش تنگ می‌شود #بستری‌ اش می‌ کــنند! پـس تکلیف من و این همه دلتنگی چیست نه تنهــا #جمعه‌ هــا ، همه روزها افسردگی گـرفته‌اند از این همه نیامـدن. مرهم دردهای دِلِ مضطرم بیا ... اللّٰھـُم عجِّـل لِوَلیڪَ الفَرَجْ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #عاشق_و_معشوق مرحوم رجبعلی خیاط تعریف می‌کرد درنیمه شب سرد زمستانی در حالیکه برف شدیدی می‌بارید و تمام کوچه و خیابان را سفید پوش کرده بود دیدم انتهای کوچه کسی سرش روبه دیوار گذاشته، روی سرش هم‌ برف نشسته بود . با خودم گفتم شاید معتاد دوره گرد است که سنگ کوب کرده جلو رفتم دیدم جوانی است ، تکانش دادم. بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنی؟ گفتم #جوان متوجه نیستی برف روی سرت نشسته ، ظاهرا مدت هاست که اینجا هستی خدای ناکرده مریض می شوی جوان که‌انگار صحبت من رو نشنیده بود، با سرش اشاره ای به روبرو کرد. دیدم او زل زده به پنجره‌ی یک خانه. فهمیدم عاشق شده، نشستم وبا تمام وجود گریه کردم ، جوان تعجب کرد، کنارم نشست وگفت چی‌شد پیرمرد؟ تو هم عاشق شدی؟ گفتم قبل‌ از این که تو را ببینم فکر می کردم عاشقم #عاشق مهدی فاطمه سلام الله علیها ولی الان که تو را دیدم‌ ، چگونه برای رسیدن به عشقت از خودت بی‌ خود شدی فهمیدم که من عاشق نیستم و ادعایی بیشتر نبوده!! مگر عاشق می تواند لحظه ای به یاد معشوق نباشد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50

📋 #انسانیت_و_شرف خلیفه بغداد امیری را نزد خود خواند وخلعت و لباس امیری شهر رابر تنش پوشاند. #امیر وقتی که‌ به شهر خود باز می گشت‌ ، در راه عطسه کرد و با آستین لباس بینی خود را پاک کرد سخن‌ چینان خبر به خلیفه بردند، که امیر ازلباس با ارزش خلیفه به‌عنوان دستمال استفاده کرده و بینی خود را پاک کرده‌ است. خلیفه امرکرد خلعت را از او پس گرفتند و گردنش را زدند خبر به گوش شیخ شبلی رسید. مدت ها بود خلیفه شبلی را #دعوت کرده بود که‌به بغداد برود ودر دربار خلیفه خدمت کند وشبلی پاسخی نداده بود شبلی به خلیفه نامه نوشت که امیری به خلعتی که تو دادی بینی خود پاک کرد، گردن زدی! من اگر خدمتت رسم و تو را خدمت کنم، خداوند با خلعت انسانیت و شرفی که به من بخشیده است و ببیند که من آن خلعت نفیس را به تو بخشیده‌ام، با من چه میکند؟ توخلعت خود را روا نداشتی دستمال شود، آنوقت من چگونه خلعت شرف و کرامت انسانی خودم را دستمال تو کنم؟ خلیفه در پاسخ نوشت ای کاش این سخن را زودتر می‌گفتی‌ و #جان امیری را نجات می دادی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50