eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرنده وارد باغ شد. روی شاخه نشست و شروع به خواندن کرد. پر و بال های بسیار زیبایی داشت و صدایش انسان را به وجد می آورد. نگاه صاحب باغ ، به پرنده خیره شده بود. ناگهان پرنده بین ها گیر افتاد. با نگاهی او را زیر نظر داشت تا ببیند چگونه می‌تواند خودش را نجات دهد، لحظاتی گذشت و پرنده تلاش می‌کرد خود را نجات دهد. بالاخره با فراوان از چنگال شاخه ها نجات پیدا کرد ، پر کشید و رفت یک دفعه صاحب باغ به خود آمد و در دلش گفت: خدایا! رکعت چندم بودم؟ تازه یادش اومد که در نماز بوده است. خیلی ناراحت شد در فکر این کارش افتاد. با سرعت خودش را به پیامبر مهربانی رساند و عرض کرد آقا: باغَم در اختیار شما باشد تا به مصرف برسانید. باغی که باعث شود من نتوانم نمازم را با حضـور قلب و حواس جمع بخوانم، به درد من نمی‌خورد. باغ را صدقه داد و رفت. پ ن:آیا مایی که در نماز به فکر فضای مجازی هستیم، حاضریم گوشی همراه خـود رو برای اول وقت حـداقل یک ساعت کنار بزاریم؟ 📚 انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
بنده خدایی بدهی زیادی داشت . تاجر ای را به او معرفی کردند که احسان می‌کند. رفت و تاجر سخاوتمند را در بازار پیدا کرد . دید که به معامله مشغول است و بر سر مبلغی چانه می زند، آن صحنه را که دید ، پشیمان شد و برگشت تاجر اورا دید و فهمید که برای حاجت کاری آمده ، به دنبال او رفت و گفت با من کار داشتی؟ مرد گفت برای هر چه آمده بودم بی فایده بود . تاجـر فهمید که برای آمـده است به غـلامش اشاره کرد و کیسه‌ای سکه زر به او داد مرد با تعجب گفت : آن چانه زدن با آن تاجر چه بود واین بذل و بخشش چه؟ گفت آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خداست! در کارخیر طرف حساب خداست ، خداوند خوش حساب است . بیاییم هــوای رو بیشتر داشته باشیم 📚 انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با آیدی کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
کاســـه به خاطر این خالی مانده ، که کاسِه طَمَعِ بعضی‌ هنـوز پر نشده است فقر پای برهنه نیست . فقر یعنی ثروتی که باعث شود ها را در آغـوش نگیری ثروت واقعی به آدم نیست به حال آدمه ... 📚 کانال ‌نکته های ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50 ┄┅═•✵•❃•✵•═┅┄
در سال قحطی ، در مسجدی واعظی روی منبر می گفت کسی کـه بخواهد صدقه بدهد هفتاد شیطان به‌ دستش می‌چسبند و نمی‌گذارند، صدقه بدهد مؤمنی پای منبر این سخنان را شـنید با تعجّب‌ به‌رفقا گفت صدقه دادن که این چیزها را ندارد، من مقداری گندم خانه دارم ، می‌ روم و برای به مسجد می‌آورم و به این نیت رفت... وقتی به خانه رسید، تا زنش از قصد او آگاه شد. شروع به سرزنش او کرد که در ایـن سالِ قحطی، رعایتِ زن و فرزنـدت را نمی ‌کنی ؟ شـاید قحطی طولانی شـد ، آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و… به‌قدری مرد را وسوسه کرد که دست خالی به مسجـد برگشت. به او گفتند چه شد؟ هفتاد شیطانی که‌ به دستت چسبیـدند ، را دیـدی؟ پاسخ داد: مـن شیطان‌ ها را ندیدم لکن مادر شیطان را دیدم که نگذاشت در روایتی از امیرالمومنین علی علیه السلام آمـده‌ است زمـان انفاق هفتاد هـزار شیطان انسان را وسـوسه و به او التماس می‌ کنند که چیزی نبخشد. انسـان می خواهد در بـرابر مقاومت کند ، اما شیطان به زبان زن یا رفیق و… مصلحت‌ بینی می کند و نمی گذارد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50