eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ پیامبـر صـلی الله علیـه و آلـه از اصحاب خود سوال کردند: فقیر کیست؟ اصحاب پاسـخ دادنـد فقیـر کـسی اسـت کـه پول نداشته و دستش از مال تهی باشد حضرت فرمود: آنکه شما می گویید فقیر واقـعی نیست ، فقیـر واقعـی کسی است که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق مردم بر گردن اوست، بدین گونه که بـه کـسی گـفته ، مال کسی را خورده، خونی ریخته و... اگر اعمال نیکو و کارخیری داشته در مقابل حقوق مردم از او میگیرند و به صاحبان حق می‌دهند و چنـانچه کارهای نیکویش کفایت نکند، از گناهان صـاحبان حـق برداشته و بر او بار میکنند، و روانه آتش دوزخ مینمایند، و بینوای واقعی چنین کس است. بحارالانوار جلد ۷۲ ، صفحه ۶ 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
حضرت عيسى علیه الســلام بـا اصحـاب خود نشسته بود که هیـزم‌ شکنی از کنـار آنهـا گذشت حضـرت به اطرافیـان فرمود این به زودی خــواهد مــُرد پس از مدتی، هیزم ‌شکن با كوله ‌بارى از هيزم برگشت. اصحاب‌به حضرت عیسی علیه السلام عرض کردند شما خبر داديد كه ايــن مَرد بـه زودی میميـرد ولی او را زنده میبينيم حضرت به آن هیزم‌ شکن فرمود هيزمت را زمین بگذار . وقتی هيزم را باز كردند، ى سیـاه كـه سنگى در دهان گرفته بــود را دیدند حضـرت از هیزم‌ شکن پرسيـد امـروز چه عملی انجـام دادی که ایـن بلا از تـو دفـع شـده؟ هیـزم ‌شکن پاسخ داد دو عدد نان داشتم. فقيرى دیدم ، يكى از نان‌ها را به دادم . منبع : عده الداعی و نجاح الساعی ، صفحه هشتاد و چهار 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
می‌گویند در روزگار قدیم مرد فقیری در دهی زندگی می کرد. یک روز مرد به همسرش گفت: می خواهم هدیه‌ای برای پادشاه ببرم. شاید شاه در عوض چیزی شایسته شان و مقام خود به من ببخشد و من آنرا بفروشم و با پول آن زندگیمان عوض شود. همسرش چغندر دوست داشت، گفت: برای پادشاه چغندر ببر! اما مرد چون پیاز دوست داشت ، گفت: بهتر است خاصیت هم دارد. با این انگیزه کیسه ای پیاز را دستچین کرد و برای پادشاه برد. از بد حادثه ، آنروز از روزهای اخلاق بد پادشاه بود و اصلا حوصله چیزی را نداشت. وقتی به او گفتند که مرد فقیری برایش یک کیسه پیاز آورده، عصبانی شد و دستور داد پیاز ها را بر سر مرد بیچاره بکوبند . مرد فقیر در زیر ضربات پی در پی پیازها که بر سرش می خورد ، با صدای بلند می گفت: چغندر تا پیاز ، شکر خدا!! پادشاه صدای مرد فقیر را می شنید، تعجب کرد و جلو آمد و پرسید : این حرف چیست که‌مرتب میگویی؟ مرد فقیر با ناله گفت: شکر می کنم که به حرف همسرم اعتنا نکردم وچغندر با خود نیاوردم ، و گرنه الان دیگر زنده نبودم! شاه از این حرف مرد خندید و کیسه ای زر به او بخشید تا زندگی خود را سرو سامان دهد! و از آن پس عبارت پیاز تا شکر خدا در هنگامی که فردی به گرفتاری دچار میشود که ممکن بود بدتر از آن هم باشد به کار میرود انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فقیـری به ثروتمنـدی گفت: اگر من در تو بمیرم با من چه می‌کنی؟ ثروتمند گفت تو را کفن میکنم و به گور میسپارم گفت امروز که هنوز زنده‌ام مرا پیراهن بپوشان و چـون مُردم، بی کفن مرا به خاک بسپار...!!! تا زنده‌ایم یکدیگر را بدانیم. زمان مردن جابه‌جا کردن کوه‌ها هم‌تاثیر ندارد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50