eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﯿﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﻣﺎﻝ ﺍﻧﺪﻭﺯﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺩﺍﺭﯾﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺳﺨﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺷﺪ . ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻣﻮﺍﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺒﺮﻡ . ﺍﻭ ﺍﺯ ﺯﻧﺶ ﻗﻮﻝ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﺪ . ﺯﻥ ﻧﯿﺰ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﻨﺪ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﯿﺲ ﺩﺍﺭ ﻓﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﻭﺩﺍﻉ ﮔﻔﺖ ... ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺻﺒﺮ ﮐﻨﯿﺪ ؛ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﺮﺣﻮﻣﻢ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻢ. ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ، ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺁﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﯾﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺣﻤﺎﻗﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺁﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﯼ ؟ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻗﻮﻟﻢ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻢ ، ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺮﺩﻡ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻭﺟﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ . ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﮑﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺒﻠﻎ ﺩﺭ ﻭﺟﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ، ﺗﺎ ﺍﮔﺮ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻭﺻﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺒﻠﻎ ﺁﻧﺮﺍ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﺪ! ﺷﯿﻄﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ، ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺳﻬﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻗﻠﻤﭽﯽ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺻﻔﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﻪ 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
نکته های ناب کـوتاه @noktehayenabekotah #خدایا چـه بی حســاب بر ما بخشیدی و مـا چه حسابگرانه تسبیحت می کنیــم کـــاش از شمــارش دانــه هــای تسبیــح دست برداریــم و فقط یک بار بی حســاب شکرت بگوییـم و تو را بخوانیم اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلــى كُلِّ نِعْمَةٍ كانَتْ اَوْ هِىَ كائِنَةٌ. #ستایش خداى را بــر هــر نعمتى که بــوده یا خواهد بود
مالک اشتـر تـربیت یافته علیـه السـلام‌ از میـان بازار گـذشت ، یک نفر بازاری که مالک را نمی ‌شناخت به او جسارت کرد امّا مالک متعرض او نشد و از آنجا گذشت. وقتی آن مرد مالک اشتر را شناخت وحشت کرد دنبـال مـالک رفـت تـا کـند. مالک را در مسجد دید که نماز میخواند‌، پـس از نماـز نـزدیک مـالک رفـت و از او عذرخـواهی کـرد. مالک فرمود واللَّه! من به داخل مسجد نیامـدم مگر آن که برای تو طلب مغفرت کنم 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
مـجلس خیلی با حـال و با صفا بـود . اما آنچه می خـواستـم نشـد. بعـد از مـراسم رفتم جـلو و مـداح هیئت را پیـدا کـردم. می‌ گـفتند نامـش سیـد مـجتبی است. گفتم آقا سید مــن یه سـؤال دارم، مــن هــر هیئت که میـروم ، وقتی روضه میخوانند و مداحی می کنند، اصلا گریه ام نمیگیرد. چه کار کنم ؟ نگاهی کـرد و گفت در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت ؟ گفتم نه! اصلا گریه ‌ام نگرفت. کمی فکر کرد و بعـد با لحن خاصی گفـت میدونی چیه؟ مـن گناهانم زیـاده ، مــن آلوده ام. برای همین وقتی می خـوانم اشک شمــا جـاری نمیشود. سیـد این حرف را خیلی جدی گفت و رفت تـعجب کـردم . تا آن لحظه با هــر یک از بزرگان که صحبت کرده بــودم و همیــن سؤال را از آنها پرسیدم، به من میگفتنـد شمـا گناهانت زیـاد اسـت ، شمــا ای برو از گناهـان توبه کن آن وقت گریه ات می گیرد من که می‌دانستم مشکل از خودم هست اما شـک نداشتـم که ایـن کلام آقـا سیـد، اخـلاص و درون پاک او را میــرسـاند. از آنوقت مـرتب به هیئت رهـروان میرفتم، خــداوند نیــز به مـن لطف کرد و مــوقع مداحی سید من جاری بود. شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
زندگی مثل يک كامواست ؛ از دستت كه در برود ، مى شود كلاف سر در گم ، گره مى خـورد ، میپيچد به هم ، گره گره مى شـود. بعد بايد صبورى كنى ، را به وقتش با حوصله وا كنى زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر میشود کورتر میشود. يک جايى ديگر كارى نمى شـود كرد ، بايـد سـر و تـه كلاف را بريد. يک گره ظريف و كوچک زد ، بعد آن گره را توى جورى قايم كـرد ، مـحو كرد ، جورى كه معلوم نشود. يادمـان باشـد گـره هاى تـوى كلاف همان دلخـورى هـاى كـوچـک و بزرگـند . هـمان كينـه هاى چـنـد سـالـه . بايـد يک جـايى تمامش كـرد . سر و تهش را بريد. زندگى به بندى بند استْ به نام كه اگر پاره شود تمام است... 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
... از گـورستان برگشته بود. استـاد عارفان، مرحـوم را می ‌گویم. شاگردان گرداگـردش را گـرفته بودند که آقا! چـه دیـدیـد؟ آخـر دیـدنِ او با دیـدنِ دیگران تفاوف داشت فرمـود هـرچه درون قبـرها را نگاه کـردم مار و عقربی ندیـدم ؛ به قبرها گفتم: این آخوندها چه می‌گـویند که ها پر از مار وعقرب است، آیا اینها درست است؟ قبـرها به زبـان آمـدند ما خـودمان مـار و عقرب نداریـم هـرکس می ‌آید با خـود یا روح و ریحان می‌ آورد و یا مار و عقرب!داستان‌هایی کوتاه از زندگی بزرگان علم و . جلد ۱ صفحه ۱۷ 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
گاهـی از مــا مــذهـبی ‌هــا تنهـا یـک تیپ مذهبی باقی میمـاند ؛ گاهی من و شمـای مذهبی آنقــدر درگیـر هـا و متـن هـایمــان در صفحات مــجازی می شویم، که از خـواندن روزانه چنـد خط قـرآن یا کتب روایی ، غافل میشویم در پایـان روز هـم میبینیـم کـه حـتی یک دهم وقتی کـه در فضـای مجازی بودیـم، درفضای و حدیث نفس نکشیدیم آنقدر که آنلاین بودیم و اولین نفـر پست های دیگران را لایـک کردیم ، به فکر نماز اول وقت نبودیم... آنقدر درگیـر جـذب حـداکثـری شدیـم که فرامـوش کـردیــم و عبودیـت رمـز بـرکت در کارهایمـان است. آنقدر که به فکـر آبروی خود و برانگیختن تشـویق دیگران و لایک کردن هایشان بودیـم ، به فکـر رضـایـت صاحـب زمانمــان نبـودیـم آنقدر فکرمـان مشغول عـکس پروفایل و استاتـوس هایمان بـود ؛ غـافل شـدیـم از اینـکه پیـش اماممـان چه وجهه‌ای داریم و وضعیتمان، ی اعمالمان پیش او چگونه است... آنقدر در ایـن فضـا وقتمـان را با انبـوهی از جمعیت گـذراندیـم ، فرامـوش کردیـم تنهایی و غـربـت امام زمانمان را. آنچنان حضـور در ایـن فضـا را بـرای خـود لـذت بخش کردیم، که کم کم شدیم از لذت مناجات و درددل خصوصی با مولا 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
آیت الله بهـاءالـدینی فرمـودند: اگـر زنان چادری می خـواستند نشانشـان می دادم عـرقی که در فصل گـرما بـه خاطـر حفظ میریزند، دانه‌ دانه‌اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید. ایشـان ایـن روایـت را از ثــواب الاعمـال نقل می‌کردند عرقی که زن زیر چادر می ریـزد سـه جـا بـرای او نـور می شـود: در درون قبر ، در برزخ ، در آقای بهاءالدینی فرمـودند اگر خانـم های بی حجاب از من می‌خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند. به نقل از حضـرت آیت الله مهدی احدی 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
نکته های ناب کـوتاه @noktehayenabekotah خودم رو میگـم اینقدر مشغول اطرافــم شـدم دل بـه دل دادن پسـر فاطمه رو فراموش کردم بخـدا سخـتـه ولی گــذشـت از تعلقات میتونه کمک کنه راحت صداتو تو گلو بندازی وبگی آقا تــوی ایـن #هیاهو و اضطـراب فقط تومیتونی دردم رو بفهمی آقا مـن در خــودم گم شـدم تو مرا از خودم نجات بده اللهم عجـل لولیک الفــ♡ــرج
امام‌ جعفر صـادق عليه‌ السـلام فـرمودند نزديكتــرين حالـت بنـدگان به خـداوند و بیشتـریـن زمانی کـه از ایشـان خشنــود اسـت هنگامـى اسـت كه حجّت خدا در ميان آنها نباشد و براى آنها ظاهر نشـود و آنها محـل او را ندانـنـد ولى در عين حال معتقد باشند كه حجّت خدا باقی است ، پس در اين زمان، شـب وروز متوقع  و در انتظار آن باشید بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۱۴۵ ‌📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
به‌ دست آوردن خیرات به شـرطی ارزش دارد کـه بتوانـیـم آن را بـه خـوبی حفظ کنیم. در داستانی ایـن مـوضـوع را به زیبایی بیان میکند. در این داستان مردی چهل سـال گندم جمع می‌کند و در انباری می گذارد. اما وقتی بعد از چهل سال درِ انبار را باز می کند ، دانه ای گندم نیز در آنجا پیدا نمیکند. در این مــدت یک مــوش از سـوراخی به داخل آمــده و هــا را می خـورده است. پـس او بایــد در ابتــدا از ســوراخ نبــودن انبارش مطمئن می شـد و بعد به جمع آوری گندم می پرداخت. اعمال انسان نیـز به منـزله ی همان گندم ها اسـت کـه اگـر از آنها مـراقبت نکند از بین خـواهد رفت. به تعبیری دیگر، موش دزد ما همــان کارهــای حــرامی است، که وقتی مرتکب میشویم، کارهای خـوب ما را می‌ ســوزانـد و چیــزی باقی نمیگذارد 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah
پیامبرخدا صل الله علیه و آله به پیرزنی از قـبیله اشجــع فـرمـود: پیــرزنـان وارد نمی‌‌شوند. بلال حبشی که سیاه چهـره بـود ، آن پیـرزن را ناراحت دیـد و جریان را به رسول الله عرض کرد پیامبر صـل الله علیه و آله فرمـود: سیاه هم به بهشت نمیرود. بلال و هر دو ناراحت بودنـد ، عباس عمـوی پیامبر که پیرمرد بود ، آن دو را دیـد و حال آن دو را برای پیامبر بازگو کرد رسول خدا فرمود: پیـرمرد هم به بهشت نمی ‌رود. همه غمگین شده بودند. پیامبر که ناراحتی آنان رادید، همه را فراخواند و فرمود: خداوند ، پیرزنان ، پیرمردان و را بـه نیکـوتـرین شکل ، جـوان و نـورانی شـده به بهشت میـبـرند . منبع بحارالانوار ، جلد۱۶ ، صفحه ۲۹۵ 📚 انتشار مطالب نکته های ناب با آیدی کانال جایز است @noktehayenabekotah