eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
091 - Namaz.mp3
8.49M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙سخنران : 🗒 امت چهار دسته اند ⏱ ۰۹ دقیقه و ۰۹ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در زمـان سلیمان نبی پـرنده اى بـراى نوشیـدن آب به سمت بـرکه اى پرواز کرد، اما چند کودک را برسر برکه دید آنقـدر کشید تا کودکان از آن برکه متفرق شدند همینکه قصد رفتن سمت برکه‌ را کرد این بار مـردى را با محاسنی سفیـد و آراستـه دید که بـراى نوشیـدن آب به برکه آمد. پرنده به خود گفت کـه این مردى با وقار و نیکوست واز سوى او آزارى به من نمی رسد پس نزدیک شد، ولی آن‌مرد سنگى به سمت او پـرتاب کرد و چشـم نابینا شد. شکایت به‌ نزد سلیمان نبی بـرد. حضـرت سلیمـان مـرد را احضار کرد، محاکمه ومحکوم نمود و دستور به کور کردن چشمش داد پرنـده به حکم صادره اعتراض کرد و گفت چشم این‌مرد هیچ آزارى به من نرسانـده ، بلکه او بـود که مرا فریب داد و گمان بردم که از سوى او ایمنم پس به عـدالت نـزدیک تر است اگر محـاسن او را بتـراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند ... امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كس ظاهرش از باطنش بهتر باشد ترازوى اعمالش روز قيامت سبك گردد. منبع: مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، جلد ۱ صفحه ۶۸۷ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
4_5870455196747825193.mp3
5.87M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙سخنران : 🗒 دعا کنید نمیرید ... ⏱ ۰۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بچه‌ها روزها خاک های منطقه را زیر و رو می کردند و شب ها از خستگی و ناراحتی به‌خاطر پیدا نکردن شهدا، بدون هیچ حرفی صبح می ماندند . یکی از دوستان معمولاً توی خط برای عقده گشایی، نوار مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها را می گذاشت و اشک ها ناخودآگاه سرازیر می شد. من پیش خودم گفتم: یا زهرا! من به عشق مفقودین به این جا آمده‌ام، اگر ما را قابل میدانی مددی کن که شهدا به ما نظر کنند ، اگر نه ، که برگردیم تهران. روز بعد فکه خیلی غمناک بود و ابر سیاهی آسمان را پوشانده بود. بچه‌ها بار دیگر به حضرت زهرا سلام الله علیها شدند، و هرکسی زمزمه‌ای زیرلب داشت. درهمین حال یک بند انگشت نظر من رو جلب کرد، خاک را کنار زدم ، یک تکه از پیراهن نمایان شد. همراه بچه ها خاک ها را با بیل برداشتیم و پیکر دو شهید که در کنار هم صورت به صورت یکدیگر افتاده بودند ، آشکار شد. بعد از جستجوی خاک پلاک های اون دو شهید هم پیدا شد . لحظه ای بعد بچه‌ها متوجه شدندکه داخل یکی از ها آب هست و با فرستادن صلوات ، جهت تبرک از آب خوردیم. وقتی پیکر دو شهید رو از زمین بلند کردند، دیدیم که پشت پیراهن هر دو نوشته شده می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم. نقل از سید بهزاد پدیدار انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
1_333815591.mp3
7.96M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙سخنران : 🗒 احترام به پدر و مادر ⏱ ۲۹ دقیقه و ۵۹ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مرحوم آیت الله مجتهدی می فرمود سـه چیـز است کـه اجـازه تـرک آن به احدی داده نشده. یک وفای به ، که اجازه نداری خلاف عهد کنی ، چه طرف مقابلت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی دوم هـم ادای امانت است ، اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته، چه طرف خوب باشد، چه بد، باید امانت را بدهی. سوم خـوبی کردن به پدر و مادر، چه پدر و مادر خوب و چه پدر و بد . بایـد به و مـادرت احسان کنی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
1_1333795.mp3
5.67M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 غذا دادن به مساکین ⏱ ۱۲ دقیقه و ۲۳ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
روزی مرد ثروتمندی پسر بچه کوچک خود رابه روستایی برد تا به او نشان دهد مـردمی که در آنجا می کننـد ، چقـدر فقیر هستند. آن دو یک شب در خانه ی یک روسـتایی مهمان بودنـد. در راه برگشت مـرد از پسرش پرسیـد نظرت در مـورد مسافـرت چه بـود؟ پسـر در جواب گفت عـالی بـود پرسید آیا به زندگی آن‌ها توجه کردی؟ پسـر پاسخ داد بله پدر! و پدر پرسید چه چیز از این سفر آموختی؟ پسر گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم وآنها چهار تا. ما در حیاط خانه یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد ما در حیاط خود فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط خانه ما به دیوارهایش محـدود است امـا باغ آن ها بی انتهاست. با شنیدن های پسر ، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد متشکرم پدر، تو به‌من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
@rafiei110(3).mp3
1.99M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 خیر دنیا و آخرت ... ⏱ ۰۳ دقیقه و ۱۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
؟ نقل است روزی ملا از قبرستان عبور می‌کرد، پایش به سنگ قبری خورد و به رو افتاده ، تمام سر و صورتـش پر از گرد و غبار شد. به ذهنش رسید که خوب است خود را مـرده قلمداد کند، بلکه نکیر و بیایند و او آنها را ببیند که‌چه شکل هستند. در این فکر بود که صدایی به گوشش رسید فکر کـرد صدای نکیر و منکر است که می‌ آیند ، از ترس میان قـبری مخفی شد. نگاه کرد چند قاطر نزدیک شدند که بار آنها هم چینی و شکستنی بود، ناگاه ملا ازمیان قبر بلند شد، قاطرها رم کردند وبارها را به زمین انداختند و فرار کردند قاطرچی‌ ها هم عصبانی شدند و ملا را به شدت زدند و بدن او را مجروح کردند، ملانصرالدین با صورت خونی به خانه برگشت، زنش پیش آمد و از او پرسید کجا بودی که‌به این روزگار افتاده‌ای؟ گفت رفته بودم به آن دنیا ببینم چه خبر است، زنش پرسید چه بود؟ گفت اگر قاطر های کسی را رم ندهند خبـری نیست و کـسی به کسی کاری ندارد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[002] درد دل با امام زمان(1).mp3
2.16M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙سخنران: 🗒 آقا جان حلالمان کن ⏱ ۰۷ دقیقه و ۰۳ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50