eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 آقای محمد حسین قمشه‌ای در نجف اشرف به ازگور گریخته مشهور بود و خود در این رابطه می گفت در سن ۱۸ سالگی در قمشه به مرض حصبه مبتلا شدم در ایام مریضی مقدار زیادی انگور خوردم و از این رو مرضم شدیدتر شد تا اینکه از دنیا رفتم در همان حال می دیدم که افراد حاضر در منزل گریه می کردند و مادرم آمد و به آنان گفت کسی به جنازه فرزندم دست نزند تا برگردم . دیدم قرآن‌ کریم را برداشت و به پشت بام رفت با تضرع و زاری به درگاه پروردگار متعال قرآن کریم و آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام را شفیع قرارداد. پس از چند لحظه‌ای روح به بدنم برگشت و چشمانم را باز کردم و با نگاه به اطرافیان دنبال مادرم میگشتم ولی او را بین آنها نمی دیدم از این رو به افراد حاضر در منزل گفتم به مادرم بگویید بیاید که خداوند مرا به آقا امام حسین علیه السلام بخشید. مادرم را خبر کردند وقتی مادرم آمد مسائلی را که اتفاق افتاده بود به او گفتم مبنی بر اینکه دونفر نورانی که لباس سفید بر تن داشتند نزد من آمدند و یکی از ایشان وقتی دست بر پایم کشید درد پایم راحت شد و دستش را به هر عضوی از بدن میگذاشت درد آنجا راحت می شد و یک دفعه دیدم تمام اهل خانه را که می گریند . و هر چه خواستم به ایشان بفهمانم که من راحت شدم نتوانستم تا اینکه آن دو نفر مرا در حالی که بسیار خوشحال بودم به بالا می‌بردند ولی در بین راه شخصی والامقام و نورانی آشکار شد و به آن دو فرمودند در اثر توسل مادرش ما سی سال عمر به او بخشیدیم او را برگردانید. آنانیکه او را می‌شناختند و این داستان زندگی اش را از خودش شنیده بودند در سال سی ام منتظر رحلت او بودند و درست سر سی سال در نجف اشرف مرحوم شد. داستانهای شگفت شهید دستغیب صفحه ۳۱ تا ۳۳ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 آیت الله بهجت می فرمودند: تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان ، می نشینی بگو یا صاحب الزمان ، برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن. شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب. شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند. کمال الدین و تمام النعمه، ص 303 انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با آیدی کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 در كنار پنجره ی اتاق يك كاسه آب و يا غذا برای پرندگان بگذار و به اينكار عادت كن. میتوانی در یک لباس پاکت قرار بدی و به كارگری زحمت كش هديه كنی. يك جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار که عصبانی شدی، دل شکستی، غیبت کردی هزار تومان در اون بنداز و بعد از يك ماه اون رو باز كن و به نيازمند بده و هر ماه اینکار رو تكرار كن. بیاییم بخشی از حقوقمان را برای كفالت يتيم ها هزينه كنیم. میتوانید چند عدد صندلی بخريد و داخل مسجد بگذاريد هركس روی اون نشست و نماز خواند برايتان اجر نوشته می شود. اگر در حال زدن بنزين هستيد به كارگر پمپ بنزين باقی پول را ببخش. یه راه ساده هدیه فرستادن برای اموات اگر مقداری آب در بطری شما به جامانده آن را کنار درخت خيابان بریز و نيت کن. هنگام خوابيدن هركس كه به تو بدی كرده و يا غيبت و سخن چينی و يا ظلم ، را ببخش به همين راحتی نیت خیر کنید بی شک خدا شما رو نگاه میکنه. أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى. آیا انسان ندانست که خداوند همه اعمالش را می‌ بیند؟ سوره علق آیه ۱۴ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
4_5834905885582825991.mp3
3.27M
دل در فراق امام‌ غریبی سوگوار است که سال ها‌ تحت آزار و شکنجه بود ، امامی که مدت‌ ها زیر نظر بود و در تبعید و زندان ‌های‌ تک سلولی و سیاهچال‌ های بغداد در غل و زنجیر به سر میبرد. شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه ‌السلام را تسلیت عرض‌ می‌ نمائیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 چقدر ﺍﻳﺪﻩ ﺑﺪی ﺑﻮﺩﻩ ، ﺩﺍﻳﺮﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ! ﺍﺣﺴﺎﺱ می‌ کنی ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻫﺴﺖ. اما ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭﻭﻍ می‌ گوید؛ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻳﮏ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻧﻤﯽ ﭼﺮﺧﺪ! ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺧﻄﯽ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ می ﺩﻭﺩ. ﻭ هیچ گاه ، هیچ گاه ﺑﺎﺯ نمی گردد. ﺍﻳﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺩﺍﻳﺮﻩ ، ﺍﻳﺪﻩ خوبی نبوده! ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺏ ، ﺳﺎﻋﺖ شنی ﺍﺳﺖ! ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭی می‌ کند ﮐﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍی ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩد. قدر لحظات زندگی و با هم بودن هایمان را بدانیم. خدای ناکرده چند سال دیگه حسرت لحظات را به دل نداشته باشیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 سلطان محمود غزنوی دستور داد بود تا بگردند و یک نفر را که در حماقت از دیگران گوی سبقت را ربوده است ، پیدا کنند و به خدمتش بیاورند. ملازمان مدت‌ ها گشتند تا بر حسب اتفاق شخصی را دیدند که بر شاخه درختی نشسته است و با تبری در دست به بیخ شاخه میزند تا آن را قطع کند. با خود گفتند از این شخص احمق تر یافت نمی شود. او را گرفتند به خدمت سلطان بردند و عمل احمقانه اش را در مقابل خودش برای سلطان بازگو کردند. آن شخص گفت احمق تر از من سلطان است که با دست خودش با تیشه ظلم و تعدی ، رعیت خود را که بنیاد و بیخ درخت حکومتش هستند ، قطع میکند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با آیدی کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بـعـضی بـاور بـه نحس بودن عدد سیزده دارند. در حالی که از نظـر دین هیچ روزی و هیچ عددی نحس نیست، مگر اینکه درآن روز گناه و معصیت اتفاق افتاده باشد. امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند داءُکَ مـنک و دوائک فیک، منشاء بدبختی و شـومی تو درخودت است و راه درمان آن هم در خودت است الهی تنتون سالم و دلتون شاد مراقب طبیعت هـم باشیم
📖 رسول الله(ص) فرمودند: خداوندا! برادرانم را به من بنمایان. یکی ازاصحاب گفت: مگر ما برادران شما نیستیم؟ ای رسول خدا !  آن حضرت فرمودند: نه. شما اصحاب من هستید . برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان می آیند، به من ندیده ایمان می آورند. خداوند آنها را پیش از آنکه از صُلب پدران به رحم مادران درآیند، با نام خود وپدرانشان به من معرفی نموده است که استقامت هر یک از آنها در دین خود، از کندن خارهای( گون) در شب تاریک ، وبه دست گرفتن آتش گداخته سخت تر است. آنها چراغ های هدایت هستند که خداوند آنها را از فتنه های تیره وتار نجات می بخشد. بحارالانوارج۵۲ص۱۲۴،  انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 عمرو ليث صفارى با چند صد هزار نيروی جنگی و آرزو براى جنگ با اميراسماعيل سامانى از خانه بيرون رفت. هنوز آتش جنگ شعله ور نشده بود كه اسب عمرو سركشى كرده او را نزديك اردوى اميراسماعيل آورد و به چنگ سربازان اميراسماعيل سپرد. به دستور اميراسماعيل ، عمرو را در خيمه اى در كنار لشگر زندانى كردند ، چون شب شد ، از اميراسماعيل دستور بردن غذا براى عمرو گرفتند ، بنا شد غذايى گرم در يك سطل معمولى براى عمرو ببرند. سطلى از غذاى داغ كه بخار از آن بر میخاست برابر عمرو گذاشتند ، در اين حال سگى گرسنه سر رسيد ، سر به سطل برد ، از داغى غذا پوزه اش سوخت ، با عجله سر از سطل بيرون كرد ، دسته سطل به گردن سگ افتاد ، سطل را با خود برداشته و با شتاب به بيابان روان شد. عمرو خنده بلند و تلخى كرد ، زندانبان از او سبب خنده را پرسيد ، پاسخ داد که شب قبل رئيس آشپزخانه ام از كمبود مركب جهت حمل آشپزخانه ناله داشت ، دستور دادم صد شتر براى حمل وسايل به شترانش اضافه كنند. شب گذشته دويست شتر از حمل آشپزخانه ام عاجز بودند ، امشب سگى ظرف غذايم را به راحتى برد ، از اين جهت خنده ام گرفت ، عمرو مدت كمى اسير امير بود تا كشته شد و ديگر به خانه برنگشت انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
seyedrezanarimani-@yaa_hossein.mp3
3.83M
لولاک اگـر نبـود ، افلاک نبود ازخاک، امید باده و تاک نبود بینام محمـد و طنین صلوات درعالم لفظ واژه‌ی پاک نبود عید مبعث سالروزبرگزیده شـدن خـوبترین خلقت خـدا حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله مبارک باد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شهید مطهری میفرمود خدای متعال دوست می دارد‌ مردمی را که وقتی در جمع دیگران می نشینند عبوس نیستند، بلکه با مردم خوش و بش و شوخی می کنند ‌، به اصطلاحِ دیگر ادخال سرور در قلب مؤمنین می ‌کنند. میدانیم که بعضی از مؤمنینِ معمولی ما جزء آدابشان این است که کأنه یک نوع تکبری بر همه مردم دارند که ما مؤمن هستیم و چنان ، به اینکه همیشه عبوس کنند، چهره ‌شان را بگیرند ، به مردم بی ‌اعتنایی کنند ، یعنی همه شما اهل جهنم هستید ، همه شما مورد خشم خدا هستید و مورد خشم من ؛ در صورتی که این برخلاف دستور اسلام است. روایت است که خدا دوست دارد مؤمنی را که وقتی در میان جمع است ، برای اینکه دیگران را مسرور کند سخنان خوشحال ‌کننده می ‌گوید ولی وقتی که تنها می ‌ماند به فکر و اندیشه فرو می ‌رود و عبرت ها به نظرش می ‌آید انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با آیدی کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 حکیمی به دهکده ای سفر کرد و در آنجا مشغول سخن شد. زنی که مجذوب سخنان او شده بود از حکیم خواست تا مهمان وی باشد. حکیم پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ او شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به او رسانید و گفت این زن، هرزه است به خانه‌ ی او نروید. حکیم به کدخدا گفت: یکی از دستانت را به من بده. کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان او گذاشت. آنگاه حکیم گفت: حالا کف بزن. کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت هیچکس نمی ‌تواند با یک دست کف بزند. حکیم لبخندی زد و پاسخ داد هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد ، مگر این که‌ مردان دهکده‌ نیز هرزه باشند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50