حضور اجنه به محضر ائمه اطهار علیهم السلام
سعد اسکافی می گوید: حضور امام باقر علیه السلام رفته بودم ، چون اجازه ورود خواستم، امام فرمودند: #عجله نکن! گروهی از برادران شما پیش من هستند ، سخنی دارند.
من همان بیرون منزل ماندم طولی نکشید عده ای بیرون آمدند با قیافه مخصوص ، شبیه یکدیگر ، گو اینکه از یک پدر و مادرند ، لباس ویژه ای به تن دارند، به من سلام کردند و من جواب سلام را دادم.
پس از محضر امام وارد شدم، گفتم: فدایت شوم ! اینها که از حضورتان بیرون آمدند ، نشناختم ، چه کسانی بودند؟ فرمودند: اینها برادران دینی شما از طایفه جنیان هستند . گفتم: اجنه ها نیز به حضور شما می آیند؟ فرمود: آری، آنان نیز می آیند همانند شما از مسائل #حلال و حرام سوال می کنند . بحار جلد ۴۶، صفحه ۲۳۸
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می شنوم
روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم #اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین علیه السلام به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی در حالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
گفت پدر و مادر پیری داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی #خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
هرطور بود مادر رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه میکرد و دعایم میکرد. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام #سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می شنوم. همه ی اینها از یک دعای مادر است. به نقل از آیت الله میلانی
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از خواجه عبـدالله انصـاری
پرسیدند #عبادت چیست؟
فـرمــود: خدمـت کـردن بـه
خلقعبادت است. پرسیدند
چگونه؟
گفت اگر هر پیشه ای که به
آناشتغال داری رضای خدا
و #مردم را در نظـر داشـته
باشی نامــش عبـادت است
پرسیـدند: پس نماز و روزه
و خمس. اینها چه هستند؟
گفت: اینها اطاعـت هستند
که بایـد #بنده برای نزدیک
شـدن به خــدا انجـام دهـد
تا انوار حق بگیرد.
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پس همانا صدقه را من با دست خود میستانم
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد . به حضرت عرض کردند کسی که #مال ندارد چکار کند ؟ فرمودند: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه صدقه است
در ادامه فرمودند: نشان دادن راه به کسی صدقه است . عیادت از بیمار #صدقه است . امر به معروف و نهی از منکر صدقه است و جواب سلام دادن صدقه است. بحارالانوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۵۰
آقا امام صادق علیه السّلام فرمودند خداوند تبارک وتعالی میفرماید هیچ چیزی نیست مگر این كه من غیر از خودم را برای گرفتن آن مامور كردم، به جز صدقه، پس همانا صدقه را من با دست خود میستانم. بحار الانوار، جلد ۹۶ صفحه ۱۳۴
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هرگـز پلی را که از روی آن
#عبور می کنی خراب نکن
حتی اگـر دیگـر مسیرت به
آنجا نمی خورد.
در زنـدگی از ایـن که چقدر
مجبور میشوی از روی یک
پـل #قدیمی عبـــور کــنی،
تعجب خواهی کرد!
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از مشکلات خود سکو بسازیم برای صعود!
الاغی پیر داخل چاه بـدون آب افتاد. صاحبش هر چه سعی کـرد نتوانست الاغ را ازچاه بیرون بیاورد. پس برای این که حیـوان بیچاره #زجر نکشـد، کشاورز ومردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خـاک پر کنند تا الاغ زودتـر بمـیرد و مرگ تدریجی باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای روی بدنش را میتکاند و آنها را زیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد ، سعی می کرد روی خاک ها بایستد
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامـه دادند و الاغ هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت #کشاورز و مردم از چاه بیرون آمد...
نتیجه اخلاقی این که مشکلات مانند تلی از خـاک بر سر ما می ریـزند و ما همواره دو انتخاب داریم : اول اینکه اجازه بدهیم #مشکلات ما را زنده به گـور کنند و دوم ایـن که از مـشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
@MaddahionlinYEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 98.11.06 - mehdi rasouli.mp3
زمان:
حجم:
9.22M
🎼 پادکست بسیار زیبا
🎤 حاج مهدی رسولی
🏴 ذکر نورانی عاشق ها
⏱ ۹ دقیقه ۴۵ ثانیه
در ثواب نشر شریک باشید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب
این جوانمرد ، همیشه با وضو بود. می گفتند: #عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد. میگفت: برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست
وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش. کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا #حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت
عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی، در یکی از عملیات های دفاع مقدس به شهادت رسید. در وصیت نامه اش آمده: آرزو داشتهام که ای کاش من در روز #عاشورا می بودم و در رکاب امام حسین و برای رضای خدا شهید می شدم و به خاندان عصمت و طهارت خدمتی می کردم و خوشبختانه اکنون این توفیق را پیدا کردهام که در این جنگ با کفار بعثی شرکت کنم. شهید عبدالحسین کیانی همان جوانمرد قصاب است
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زمانی کـه جـوان هستی به
مسن تـرهـا #احترام بگـذار
زمانی کـه قــوی هـستی بـه
ضعيف ترها کمک کن
زمـانی کـه اشتبـاه کـرده ای
بـه اشتبـاهـات اعتـراف کـن
چـون روزی ، تـو هـم پيـر و
#ضعيف میشوی و اشتباه
می کنی
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى كند
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى كند ، در حالى كه آفرینش #خداوند را مى بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند . در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود.
و در شگفتم از #متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد.
در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد.
در شگفتم از آن كسی كه خانه نابود شدنى را #آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . منبع نهج البلاغة ، حکمت ۱۲۶
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
#شب با تمـام یکرنگی اش
چه ساده آرامش میبخشد
چه خـــوب می شـد ما هم
مثـل شب باشیم. #یکرنگ
ولی آرامـش بخـش
#آرامــش شـب نصیبـتــان
فردایتان پر از خیرو برکت
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شنیدید میگن : سالی که نکوست از بهارش پیداست
ضرب المثل بالا در مواقعی به کار می رود که در انجام کاری از ابتدا مشخص است که چه اتفاقی می افتد و در واقع شروع کار پایان آن را نشان می دهد. این ضرب المثل به خاطر وضع آب و هوا در فصل بهار بوجود آمده است. اگر در فصل #بهار بارندگی خوب و کافی باشد می گویند سال خوبی است اما اگر بارندگی نباشد و هوا خشک و گرم باشد می گویند سال خوبی نیست و در واقع می گویند: سالی که نکوست از بهارش پیداست.
در ادامه ی این ضرب المثل جملهی دیگری هم هست که اینروزها کمتر از آن استفاده میشود و بیشتر مثل یک ضربالمثل جداگانه کاربرد دارد: سالی که نکوست ازبهارش پیداست، ماستی که تُرشه از تغارش پیداست
قسمت دوم این #ضرب_المثل هم، مثل بخش اول ، همان معنا را دارد. درگذشته که ماست را در تغار "ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست نگه می داشتند" درست می کردند ، اگر ماست بد بود و چربی اضافه پیدا کرده بود، هم ارزانتر بود و هم باید فقط در تغار نگهداری و فروخته می شد و قیمت کمی داشت و خریداران چندانی جز افراد فقیر و #تهیدست نداشت. بنابراین تغاری بودن ماست به معنی بد بودن آن بود.
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50