پيرمردی عادت داشت اسكناس ها را در قرآن مى گذاشت.
روزى يكى از نوه هايش او را ديد و گفت: چرا اسكناس هايت را در قرآن قايم مى كنى؟
گفت: چون مطمئنم هستم شما بازش نمى كنيد . قرآن رو فراموش نکنیم
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حکایت عجیبی است رفتار
ما آدم هـا. خداوند می بیند
و فاش نمی کـند. مردم نمی
بینند و فریاد می زنند
خدایا صدای #افکار بعضی
از آدم ها را خامـــوش کـن!
تا صـدای تو را هـم بشنوند
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پیامبر فرمودند: جوانمردی جز علی نیست
#پیامبر صلی الله علیه و آله از علی علیه السلام سوال کردند : اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی ، گناهی دیدی چه میکنی؟ مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند: او را می پوشانم
پیامبر پرسیدند: اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند : او را می پوشانم. #رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و امیرالمؤمنین هرسه بار، همان پاسخ را دادند.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست. آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند : برای برادران خود پرده پوشی کنید. مستدرک الوسائل ، جلد ۱۲ ، ص ۴۲۶
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
انسانمانند درياست هرچه
عمیق تـر باشد آرامتر است
#انسان بزرگ برخود سخت
می گیرد و انسان کوچک بر
دیگران
انســـان قـــوی از خــودش
#محافظت میکند و انسان
قوی تر از دیگران
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
جوانی رفت پیش پیری
گفت: روزی ندارم
گره افتاده بکارم
#پیرمرد گفت:
دست پدر مادرت را ببوس
گفتم: چرخ روزگار
بکامم نیست برکت از
خانه ام رفته است. گفت:
دست پدر مادرت را ببوس
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ کسی ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻣﺸﻮ ﻭ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﮕﯿﺮ
ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻣﺘﺎﺛﺮ ﺑﻮﺩ . ﻋﻠﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ. ﺷﺨﺺ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﺷﻨﺎﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ. #ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ. ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ . ﻭ ﻣﻦ هم ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻭ خیلی ﺭﻧﺠﯿﺪﻡ
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﺭﻧﺠﯿﺪﯼ؟ ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻭ ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﯼ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﻣﺴﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﺷﺪﻡ. ﺁﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺴﯽ #ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ
ﺳﻘﺮﺍﻁ سوال کرد ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﭼﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻣﯽ ﯾﺎﻓﺘﯽ ﻭ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ؟ ﻣﺮﺩ در ﺟﻮﺍﺏ گفت ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻭ ﺷﻔﻘﺖ ﻭ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﻃﺒﯿﺐ ﯾﺎ ﺩﺍﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯽ
ﺁﯾﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺴﻤﺶ ﺑﯿﻤﺎﺭ میشود؟ ﻭ ﺁﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﻧﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ، ﺭﻭﺍﻧﺶ #ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻓﮑﺮ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﻧﺎﻣﺶ ﻏﻔﻠﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻭ ﺭﻧﺠﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺳﺖ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩ. ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻃﺒﯿﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺟﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺩﻟﺨﻮﺭ ﻣﺸﻮ ﻭ #ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﮕﯿﺮ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺪﻩ. ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺴﯽ ﺑﺪﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بشر زمانی فهمید به شعور
ﺍعتمادی نیست کـه به جای
نصـب تابلـــوی از #سرعت
خود بکاهید اﺯ سرعت گیر
استفاده کرد!!!
اگر میخواهی موفق شوی،
باید به یک #قانون احترام
بگــذاری. هرگــز به خـودت
دروغ نگو
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
نخست اخلاق خودت را اصلاح كن
ابوعلی سینا هنوز به بیست سالگی نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم طبیعی، ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد. روزی به مجلس #درس ابوعلی بن مسكویه ، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد و با كمال غرور گردویی را جلوی ابن مسكویه افكند و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن
ابن مسكویه جزوه هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود كتاب طهارة الاعراق را جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست #اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم. تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه ی عمر قرار گرفت
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اگــر روزی خواستید بزرگی
کــسی را انـــدازه بگیـــرید،
بهتر است به جای قـد، وزن
#ثروت و مــدارج تحصیلی
اش ، ظــرفیت و گنجــایش
قـلب و تـــوان #بخشش او
را اندازه بگیرید!
امیــرالمومنین علیـه السلام
برتـری مـردم بر یکــدیگر به
#دانش ها و خردهاست، نه
به ثروت ها و تبارها
منبع : شـرح غــرر الحکم ۶
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حضور اجنه به محضر ائمه اطهار علیهم السلام
سعد اسکافی می گوید: حضور امام باقر علیه السلام رفته بودم ، چون اجازه ورود خواستم، امام فرمودند: #عجله نکن! گروهی از برادران شما پیش من هستند ، سخنی دارند.
من همان بیرون منزل ماندم طولی نکشید عده ای بیرون آمدند با قیافه مخصوص ، شبیه یکدیگر ، گو اینکه از یک پدر و مادرند ، لباس ویژه ای به تن دارند، به من سلام کردند و من جواب سلام را دادم.
پس از محضر امام وارد شدم، گفتم: فدایت شوم ! اینها که از حضورتان بیرون آمدند ، نشناختم ، چه کسانی بودند؟ فرمودند: اینها برادران دینی شما از طایفه جنیان هستند . گفتم: اجنه ها نیز به حضور شما می آیند؟ فرمود: آری، آنان نیز می آیند همانند شما از مسائل #حلال و حرام سوال می کنند . بحار جلد ۴۶، صفحه ۲۳۸
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می شنوم
روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم #اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین علیه السلام به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی در حالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
گفت پدر و مادر پیری داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی #خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
هرطور بود مادر رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه میکرد و دعایم میکرد. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام #سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می شنوم. همه ی اینها از یک دعای مادر است. به نقل از آیت الله میلانی
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از خواجه عبـدالله انصـاری
پرسیدند #عبادت چیست؟
فـرمــود: خدمـت کـردن بـه
خلقعبادت است. پرسیدند
چگونه؟
گفت اگر هر پیشه ای که به
آناشتغال داری رضای خدا
و #مردم را در نظـر داشـته
باشی نامــش عبـادت است
پرسیـدند: پس نماز و روزه
و خمس. اینها چه هستند؟
گفت: اینها اطاعـت هستند
که بایـد #بنده برای نزدیک
شـدن به خــدا انجـام دهـد
تا انوار حق بگیرد.
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پس همانا صدقه را من با دست خود میستانم
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد . به حضرت عرض کردند کسی که #مال ندارد چکار کند ؟ فرمودند: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه صدقه است
در ادامه فرمودند: نشان دادن راه به کسی صدقه است . عیادت از بیمار #صدقه است . امر به معروف و نهی از منکر صدقه است و جواب سلام دادن صدقه است. بحارالانوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۵۰
آقا امام صادق علیه السّلام فرمودند خداوند تبارک وتعالی میفرماید هیچ چیزی نیست مگر این كه من غیر از خودم را برای گرفتن آن مامور كردم، به جز صدقه، پس همانا صدقه را من با دست خود میستانم. بحار الانوار، جلد ۹۶ صفحه ۱۳۴
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هرگـز پلی را که از روی آن
#عبور می کنی خراب نکن
حتی اگـر دیگـر مسیرت به
آنجا نمی خورد.
در زنـدگی از ایـن که چقدر
مجبور میشوی از روی یک
پـل #قدیمی عبـــور کــنی،
تعجب خواهی کرد!
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
از مشکلات خود سکو بسازیم برای صعود!
الاغی پیر داخل چاه بـدون آب افتاد. صاحبش هر چه سعی کـرد نتوانست الاغ را ازچاه بیرون بیاورد. پس برای این که حیـوان بیچاره #زجر نکشـد، کشاورز ومردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خـاک پر کنند تا الاغ زودتـر بمـیرد و مرگ تدریجی باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای روی بدنش را میتکاند و آنها را زیر پایش میریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد ، سعی می کرد روی خاک ها بایستد
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامـه دادند و الاغ هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت #کشاورز و مردم از چاه بیرون آمد...
نتیجه اخلاقی این که مشکلات مانند تلی از خـاک بر سر ما می ریـزند و ما همواره دو انتخاب داریم : اول اینکه اجازه بدهیم #مشکلات ما را زنده به گـور کنند و دوم ایـن که از مـشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
YEKNET.IR - zamine - fatemie 2 - 98.11.06 - mehdi rasouli.mp3
9.22M
🎼 پادکست بسیار زیبا
🎤 حاج مهدی رسولی
🏴 ذکر نورانی عاشق ها
⏱ ۹ دقیقه ۴۵ ثانیه
در ثواب نشر شریک باشید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب
این جوانمرد ، همیشه با وضو بود. می گفتند: #عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد. میگفت: برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست
وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش. کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا #حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: بفرما مابقی پولت
عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی، در یکی از عملیات های دفاع مقدس به شهادت رسید. در وصیت نامه اش آمده: آرزو داشتهام که ای کاش من در روز #عاشورا می بودم و در رکاب امام حسین و برای رضای خدا شهید می شدم و به خاندان عصمت و طهارت خدمتی می کردم و خوشبختانه اکنون این توفیق را پیدا کردهام که در این جنگ با کفار بعثی شرکت کنم. شهید عبدالحسین کیانی همان جوانمرد قصاب است
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زمانی کـه جـوان هستی به
مسن تـرهـا #احترام بگـذار
زمانی کـه قــوی هـستی بـه
ضعيف ترها کمک کن
زمـانی کـه اشتبـاه کـرده ای
بـه اشتبـاهـات اعتـراف کـن
چـون روزی ، تـو هـم پيـر و
#ضعيف میشوی و اشتباه
می کنی
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى كند
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند در شگفتم از كسى كه در وجود خدا شك مى كند ، در حالى كه آفرینش #خداوند را مى بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند . در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند ، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود.
و در شگفتم از #متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد.
در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد.
در شگفتم از آن كسی كه خانه نابود شدنى را #آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . منبع نهج البلاغة ، حکمت ۱۲۶
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
#شب با تمـام یکرنگی اش
چه ساده آرامش میبخشد
چه خـــوب می شـد ما هم
مثـل شب باشیم. #یکرنگ
ولی آرامـش بخـش
#آرامــش شـب نصیبـتــان
فردایتان پر از خیرو برکت
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شنیدید میگن : سالی که نکوست از بهارش پیداست
ضرب المثل بالا در مواقعی به کار می رود که در انجام کاری از ابتدا مشخص است که چه اتفاقی می افتد و در واقع شروع کار پایان آن را نشان می دهد. این ضرب المثل به خاطر وضع آب و هوا در فصل بهار بوجود آمده است. اگر در فصل #بهار بارندگی خوب و کافی باشد می گویند سال خوبی است اما اگر بارندگی نباشد و هوا خشک و گرم باشد می گویند سال خوبی نیست و در واقع می گویند: سالی که نکوست از بهارش پیداست.
در ادامه ی این ضرب المثل جملهی دیگری هم هست که اینروزها کمتر از آن استفاده میشود و بیشتر مثل یک ضربالمثل جداگانه کاربرد دارد: سالی که نکوست ازبهارش پیداست، ماستی که تُرشه از تغارش پیداست
قسمت دوم این #ضرب_المثل هم، مثل بخش اول ، همان معنا را دارد. درگذشته که ماست را در تغار "ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست نگه می داشتند" درست می کردند ، اگر ماست بد بود و چربی اضافه پیدا کرده بود، هم ارزانتر بود و هم باید فقط در تغار نگهداری و فروخته می شد و قیمت کمی داشت و خریداران چندانی جز افراد فقیر و #تهیدست نداشت. بنابراین تغاری بودن ماست به معنی بد بودن آن بود.
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
به زيادى نماز، روزه، حج، احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد
شخصی قصد سفر کرد ، می خواست پولش رابه شخص امانت داری بدهد. پیش قاضی شهر رفت و به او گفت به مسافرت میروم ، میخواهم پولم را پیش شما به امانت بگذارم و پس از برگشت از شما پس بگیرم . قاضی گفت اشکالی ندارد پول خود را در آن صندوق بگذار ...
وقتی از سفر برگشت ، پیش قاضی رفت و #امانت را از او طلب کرد. قاضی به دروغ گفت من تو را نمی شناسم . مرد خیلی ناراحت شد و پیش حاکم عادل شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد. حاکم گفت فردا قاضی پیش من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر
روز بعد وقتی که قاضی آمد ، حاکم به او گفت من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جز امانتداری ندیده ام. در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من پیش شما امانتی دارم . پولم را پیش شما گذاشته ام . قاضی گفت این #کلید صندوق است . پولت را بردار و برو
بعد از دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند. حاکم گفت ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتم مگر با دادن وعده کشور به تو! حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیرم . بعد هم دستور برکناری او را صادر کرد. پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله فرمود به زيادى نماز ، روزه ، حج، احسان و مناجات #شبانه ی مردم نگاه نكنيد ، بلكه به راست گويى و امانتدارى آنها توجه كنيد
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مراقب گفتگـــوهای درونی
خویش باشید. وقتی افکار
منـفی در #ذهنتان در حال
عبور و مرور است ، بدانید
درحال بدرفتاری با خویش
هستید. با خـودتان مهربان
باشید
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد!
بهلول بعد از طی یک راه طولانی به حوالی روستایی رسید و زیر درختی مشغول به استراحت شد . او پاهای خود را دراز کرد و دستانش را زیر سرش قرار داد
پیرمردی با مشاهده این منظره او به طرفش رفت و با #ناراحتی فریاد کشید: تو دیگر چه کافری هستی؟ بهلول که آرامش خود را از دست داده بود گفت: چرا ناسزا می گویی؟ به چه دلیل گمان می کنی که من کافر و گستاخ هستم؟
پیرمرد گفت که تو با گستاخی دراز کشیده ای در صورتی که پاهایت را به طرف مکه قرار دادی و به همین دلیل به خداوند #توهین کرده ای! بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که چشم های خود را میبست گفت: اگر میتوانی مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آنجا نباشد!
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
درختی نيست كـه از بادها
نلرزد و آدمی نيست كـه در
#زنـدگی شكـست نخـورده
باشد و دچـــار نامـلایمـات
نشـــده باشـــد ، ولی فقـط
ريشه دارها می مانند ...
امیـرالمومنین علیـه السلام
اِلزَمِ الصَّبرَ ، فَإِنَّ الصَّبرَ حُلوُ
العاقِبَـــةِ، مَیمـــونُ المَغَـبَّـةِ؛
#صبور بــاش ؛ زیــرا صبـر
فرجامی شیرین و خجسته
دارد
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50