هدایت شده از روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
داری دنبال نوحه واسه محرم میگردی ؟؟😳😳😳😳
بیا این کانال بهترین نوحه ها ارسال میشه😍😍😍
👇👇👇👇👇
@nooheemajmaozakerin
شامل زمزمه ها و نوحه های سینه زنی و زنجیرزنی محرم و صفر (ترکی و فارسی)با مدیریت ذاکر اهلبیت (ع) کربلایی محمد مسلمی
@nooheemajmaozakerin
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
محرم شروع شده هنوز دنبال روضه میگردی😳😳😳
با وجود این کانال دیگه خیالت راحته
این کانال شامل متن روضه ترکی و فارسی ،روضه دفتری واشعار بسیار زیبا😍😍😍😍
تا ظرفیت تکمیل نشده عضو شو👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/matnroozeh
هدایت شده از مسلمی
#زمینه #دهه_محرم_1401
از شب اول تا تاسوعا 🕊
🕯#سربند ثابت #هرشب: 👇
دوباره بوی ماتم
دوباره فصل هجران
نوای همه عالم
شده ذکر حسین جان ۲
به چشم همه اشک نمنم آمد
ز عرش خدا نالهءغم آمد
کشد فاطمه آه جانسوز از دل
محرم آمد
واویلا واویلا حسین واویلا
🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊
🏴 #حضرت_مسلم بن عقیل علیه السلام🌷
منم سردار بیسر
بدست قوم کافر
سرم آویزه شد بر
سر دروازه آخر
شدم دربهدر بین این نامردان
شدم بیکس و خسته و سرگردان
نیاور به این شهر غم زینب را
میا آقاجان
واویلا واویلا حسین واویلا
به حالم کن نظاره
لبم شد پارهپاره
تن پا خوردهام را
ببین روی قناره
به کوچه احاطه شدم من تنها
نوازش شده گونههایم با پا
لگد خوردهام درمیان کوچه
شبیه زهرا
واویلا واویلا حسین واویلا
🏴 #ورودیه:🌷
به منزلگاه آخر
رسید جان کوثر
نشسته غم عالم
به روی قلب خواهر
بزرگی ایمان و ایثار آمد
شهنشاه مظلوم و بی یار آمد
به کرب و بلا تا قیامت سازد
علمدار آمد
واویلا واویلا حسین واویلا
پیاده شد خدایا
عقیله بین صحرا
عصایش دست اکبر
رکابش پای سقا
الهی که تنها نگردد اینجا
میان حرامی نگردد تنها
بدون برادر نگردد زینب
میان صحرا
واویلا واویلا حسین واویلا
🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊
🏴حضرت رقیه سلام الله علیها 🌷
خرابه شد چراغان
ز نور روی مهمان
به عشقت سر پرخون
رقیه میدهد جان
به دیدار من آمدی ای بابا
به ساحل رساندی مرا ای دریا
ببین دخترت را شده از محنت
شبیه زهرا
پدرجان پدرجان فدایت بابا
چگونه من بمانم
شکسته استخوانم
شبیه تو پدرجان
ترکخورده لبانم
ببین مثل زهرا شده پهلویم
ببین کم شده خرمن گیسویم
شکسته سرم، مثل تو باز از هم
شده ابرویم
پدرجان پدرجان فدایت بابا
🕊🩸🕊🩸
🏴طفلان زینب سلام الله علیها: 🌷
برادر جان فدایت
بمیرم من برایت
وجود بچههایم
فدای بچههایت
تو که مو سفیدی ز داغ اکبر
تو که بی کسی و نداری لشکر
دوگل بهر قربانیات آوردم
فدایت خواهر
واویلا واویلا حسین واویلا
تو که تنهاترینی
نبینم که حزینی
دلت میآید آخر
مرا شرمنده بینی
بمیرم برای نم چشمانت
برای دل بین خون غلطانت
سر این دو طفلم چه قابل دارد
خودم قربانت
واویلا واویلا حسین واویلا
🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊
🏴 #حضرت_حر علیه السلام: 🌷
منم حُر پشیمان
بده جایی به مهمان
زدم فریاد مست
تو هستی شاه و سلطان
اگر راه دریا به رویت بستم
به پایت نهم سر بگیری دستم
وجودم خجالت شده از زینب
پشیمان هستم
حسین جان ۲ عزیز زهرا
رسیدم دربر تو
شدم تا نوکر تو
خجالت میکشم از
نگاه خواهر تو
تو باغ گلی من کنارت خارم
به درگاه تو خادم دربارم
قبولم نمودی ز توممنونم
تویی سالارم
حسین جان ۲ عزیز زهرا
🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊
🏴 #حضرت_عبدالله علیه السلام: 🌷
عموی مهربانم
اگرچه نوجوانم
سلاحم بین میدان
بُود دست و زبانم
سپر میکنم دست خود را اینجا
شود دست من مثل دست سقا
رسیدم بهجای حسن بابایم
عزیز زهرا
واویلا واویلا عمو واویلا
دلم طاقت نیارد
گلویت حفره دارد
خودم دیدم که قاتل
به چشمت پا گذارد
خودم دیدم این صحنه که غوغا شد
تنت یکسره زیر دستوپا شد
بمیرم برای تو که با نیزه
دهانت وا شد
واویلا واویلا عمو واویلا
🏴حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام: 🌷
چه ماهی زد به میدان
چه نوری شد نمایان
شعار لب قاسم
شده ذکر حسن جان
به دست عمویش شده آماده
بهجای پدر آماده شهرزاده
هر آن کس برای قتالش رفته
به خاک افتاده
واویلا واویلا حسین واویلا
چه آمد بر سر او
زمین شد بستر او
به زیر سُم مرکب
شکسته پیکر او
تنش نخنما شد به زیر پاها
پر از خون شد آن روی ماه و زیبا
شکسته شده استخوانهای او
شبیه زهرا
واویلا واویلا حسین واویلا
🕊🩸
🏴حضرت علی اصغر علیه السلام: 🌷
گل پرپر علیجان
وجودم شده لرزان
غم تو بین صحرا
پدر را کرده حیران
شدی مثل گل روی دستم پرپر
بمیرم که پاشیده حلقت اصغر
چگونه روم خیمه دارم خجلت
ز روی مادر
لالایی لالایی علیّاصغر
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
#ایام_محرم
سبک زنجیر زنی
🎤مداح کربلایی احمد نظری
لالایی اصغر من (3) لالایی اصغرم
منو این داغ تو ای شش ماهه
دیگه دنیای بابا سیاهه
تیره شد آسمونم
با چه رویی می تونم
تو بری من بمونم
لالایی اصغرم (2)
لالایی اصغر من (3) لالایی اصغرم
✧✾═══✾🏴✾═══✾✧
می خونه مادر با قلبی محزون
دلم از تیر سه شعبه شد خون
نور چشم تر من
غنچه پرپر من
شیرخوار اصغر من
لالایی اصغر من (2)
لالایی اصغر من (3) لالایی اصغرم
✧✾═══✾🏴✾═══✾✧
رو دست بابا زدم تا پرپر
با خنده گفتم پریدم آخر
می زنم یک سر پر
آمده وقت سفر
معراجم دست پدر
لالایی اصغرم (2)
لالایی اصغر من (3) لالایی اصغرم
#زنجیرزنی
#نوحه_زنجیر_زنی
#حضرت_علی_اصغر
🎤 #کربلایی_احمد_نظری
@nooheemajmaozakerin
❣﷽❣
🎆#سبک_دهه_محرم
🥀#سبک : سلام ای بی کفن شه دور از وطن
🎆#شب_سوم
🌻#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
دلم داده خبر. می آید دلبرم
بباف ای عمه جان. کمی موی سرم
حلالم کن اگر
برایت زحمتم
به خاک ِ بی کسی
گذارم صورتم
🎆پدر جانم حسین
کبوتر بودم و .پرم را چیده اند
تمام دختران . به من خندیده اند
تماشایی شده
لباس پاره ام
ببین گم کرده ام
دوتا گوشواره ام
🎆پدر جانم حسین
از آن شب تا کنون.زمین گیرم پدر
دگر از زندگی .ببین سیرم پدر
منم که بوده ام
همه عمرم عزیز
نگاهم میکنند
به چشم یک کنیز
🎆پدر جانم حسین
❇️🎆❇️🎆❇️🎆
❇️ #شب_چهارم
🌻#سینه_زنی_دوطفلان_حضرت_زینب_س
دوطفلانم حسین.بقربان سرت
مزن تو دست رد.به هست خواهرت
دوتا رزمنده از
تبار جعفر اند
زشیرِ زینب و
زخون ِ حیدراند
❇️حبیبی یا حسین
م
کنایه دارد این
سخن با چشم تر
نبیند مادرش
زمین خورده پسر
تورا جان حسن
زجان سیرم نکن
جلوی این دوتا
زمین گیرم نکن
❇️حبیبی یا حسین
نمی آیم برون .دگر از خیمه گاه
نبینم اشک تو.میان این سپاه
چرا تو آه ِ غم
زسینه میکِشی
بدان آخر مرا
حسین جان میکُشی
❇️حبیبی یا حسین
#قاسم_نعمتی
🔺🔻🔺🔻🔺🔻
🧿#سینه_زنی_حضرت_قاسم_ع
قرار قلب من.امیر صف شکن
تو سرتاپا شدی.جوانیِ حسن
نیابت داری از
علمدارِ جمل
شهادت پیش تو
شداحلی من عسل
🧿عزیز مجتبی
عجب نازی بُوَد
به چشمان ِ یتیم
به میدان میروی
کریم بن کریم
تو در جنگ آوری
امیرِ مطلقی
حریفِ کشتنِ
تبارِ ازرقی
🧿عزیز مجتبی
صدایت آمد ای.عموجانم بیا
که مانده پیکرم.به زیرِ دست وپا
شکسته سینه ات
شبیه مادرم
مکش پا بر زمین
ببین که مضطرم
(تو با جان دادنت
عمو را میکُشی
به سختی هر نفس
ببین قد میِکشی)
🧿عزیز مجتبی
🧿🚩🧿🚩🧿🚩
🥀#شب_هفنم
🌴#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
حرم در اضطراب.شده قحطی آب
مکن بازی علی.تو با جان ِ رباب
الهی که شود
دعایم مستجاب
تحمل کن علی
به دامانم بخواب
🌴علی لالی لای علی
ترک افتاده بر.لبانِ کوچکت
مچرخان دورِ لب.زبانِ کوچکت
سپیدیِّ گلو
بپوشان از نظر
مده تو حنجرت
دمِ تیر ِ سه پر
🌴علی لالی لای علی
دلم آشفته شد.شنیدم هلهله
گلویت پاره شد.امان از حرمله
شبیهِ غنچه ای
زهم پاشیده ای
بجای گریه تو
چرا خندیده ای
🌴علی لای لای علی
🌴💚🌴💚🌴💚
☑️🔘☑️🔘☑️🔘
🏁#شب_هشتم
🏴#سینه_زنی_حضرت_علی_اکبر_ع
برو میدان ولی.کمی آهسته تر
نما رحمی علی.توبر حال ِپدر
محاسن روی دست
شدم شیدای تو
تماشا میکنم
قدوبالای تو
🏴علی اکبر علی
برای بوسه بر
لبانت رو زدم
کنار پیکرت
ببین زانو زدم
زمین خوردم همه
جلوتر آمدند
جواب ناله ام
سپاهی کف زدند
🏴علی اکبر علی
عصای پیری ام
زپا افتاده ام
گمان کرد عمه ات
که من جان داده ام
ز جا برخیز علی
که چشمانم تر است
چه سازم ای پسر
که حرف معجراست
🏴علی اکبر علی
♨️💢♨️💢♨️💢
♨️#شب_نهم
💢#سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
امیرِ با کرم.علمدارِ حرم
یلِ ام البنین. پناهِ خواهرم
قد و بالای تو
عمود ِ خیمه ها
شدی در عاشقی
عموی بچه ها
💢ابوفاضل مدد
همینکه ناله ات.به گوش من رسید
کنار پیکرت.ببین قدم خمید
چه آورده سرت
عمود آهنین
گمانم بی هوا
توهم خوردی زمین
💢ابوفاضل مدد
تماشایی شدی.امیر علقمه
برایت مادری.نموده فاطمه
ببوسم دست تو
به پیش مادرم
چه گویم پاسخ
سکینه دخترم
💢ابوفاضل مدد
♨️💢♨️💢♨️💢
🎆#شب_دهم
⚪️#وداع
🎆حسین جانم حسین جان
گل زهرا حسین مه دلها حسین
سلام الله علی الشیب الخضیب
سلام الله علی الخدالتریب
میگم با قلب سوزان دوست دارم حسین جان
🎆حسین جانم حسین جان
خداحافظ حسین پناه عالمین
خداحافظ به زهرا نورعین
می آید بوی هجران دلم خون شدحسین جان
🎆حسین جانم حسین جان
می آیم سوی تو ببوسم روی تو
زنم شانه خودم بر موی تو
به جای مادر تو ببوسم حنجر تو
🎆حسین جانم حسین جان
🎆⚪️🎆⚪️🎆⚪️
🥀#شب_یازدهم
🥀#شام_غریبان_امام_حسین_ع
سلام الله علی.غریب کربلا
چنان یحیی شدی.قتیلَ الادعیا
همه سیراب و تو
لبت عطشان حسین
رها روی زمین
تنت عریان حسین
حبیبی یا حسین
خودم دیدم تورا.به زیر دست وپا
چگونه شد حسین.سرت از تن جدا
به قدرِ بوسه ای
نمانده از تنت
به دست این و آن
بُوَد پیراهنت
🥀حبیبی یا حسین
نیابت دارم از.لبان مادرت
ببوسم قدکمان. بریده حنجرت
شبیه مادرم
شده پهلوی تو
بهم خورده چرا
تمام موی تو
🥀حبیبی یا حسین
🥀🔳🥀🔳🥀🔳
🔺#دروازه_کوفه
سرت را روی نی . ببوسم من ز دور
چه آمد بر سرت.حسین کنج تنور
به کوفه آمدم
به دنبال سرت
بیا و گریه کن
به حال خواهرت
🔺حبیبی یا حسین
هلال صورتت . زده آتش دلم
چه با ناز آمدی . کنار محملم
نسیم افتاده در
سر گیسوی تو
به گریه مانده است
نگاهم سوی تو
🔺حبیبی یا حسین
سرت را روی نی.نگهدار ای حسین
رسیده راهمان.به بازار ای حسین
به دخترهای تو
جسارت می شود
عقیله پای تو
کجاها می رود
🔺حبیبی یا حسین
#قاسم_نعمتی
@nooheemajmaozakerin
❣﷽❣
🔘 #روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم...
بریم در خانه ی غریب کوفه...
آقامون.. مسلم بن عقیل...
(ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...)
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها...
توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله...
درد دل میکنه...
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من...
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم...
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
حضرت فرمودند...
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه...
صدا زد... آقا...
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام..
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...
هر طوری بود...
نانجیبها خبردار شدند...
نزدیکی های صبح...
خونه ی پیرزن رو محاصره کردند...
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد...
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد...
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...
بردن بالای دار الإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه دارن نگاه میکنند...
هر کسی یه حرفی میزنه...
یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند...
یکی میگه نه...
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای...
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان...
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
اما...
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن...
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه...
بمیرم... برات حسین....
جلو چشمان زینب...
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند...
تمام استخوان ها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
@nooheemajmaozakerin
مداح :کربلایی جواد حقیقت
زمانه گریه بر ارباب عالم شد
مشکی بپوشید که بازم محرم شد
دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم
نقش به روی هر بیرق و پرچم شد
اسم تو دوباره تکثیر می شه
باز هوای شهر نفس گیر می شه
بیاد هر کسی تو روضت اقا
از گناه و زشتی تطهیر می شه
وای من وای من ای حسین
به تن کنید رخته عزای ارباب و
فبک علی الحسین موقع ماتم شد
کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه
روضه خونت زهرا با قامته خم شد
تورو وقتی تک و تنها دیدن
به حال زار تو می خندیدن
توی فرصت کم و کوتاهی
عبا و عما مت و دزدیدن
وای من وای من ای حسین
تا افتادی بر خاک روی لبه زینب
نوای محزونه حسین حسینم شد
زیر سم مرکب اخر تنه پاکت
چه نامرتب شد چه نا منظم شد
هر چی داشتی به غنیمت بردن
همه ی تنت رو غارت بردن
تا دیدن به روی خاک افتادی
اهل خیمه رو اسارت بردن
وای من وای من ای حسین
رضا نصابی
نوحه حضرت رقیه.mp3
1.08M
#شب_سوم_محرم
#حضرترقیه_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه شب سوم محرم
کنج ویرانسرا میمیرم امشب
دیگر از زندگانی سیرم امشب
جان میدهم جان، در کنج ویران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
روی من از ستم گردیده نیلی
شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی
چشمانم از غم گردیده باران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر بر تنم باشد نشانه
ضربه ی کعب نی با تازیانه
پس کو تنت ای سلطان خوبان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی
بر همه شیعیان باب نجاتی
جانت فدا شد با کام عطشان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین دستُ میگیرم به دیوار
راه رفتن به من سخت است و دشوار
از غم رسیده بر لب دگر جان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر جان چه شد طفل صغیرت
اصغر ان کودک نا خورده شیرت
در این عزا شد ( فرج) نوا خوان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
@nooheemajmaozakerin
✍امیر رضا فرجوند