🕋بسمالله الرحمن الرحیم
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ
فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۲۸﴾
و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانيد (۲۸)
وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ ﴿۲۹﴾
و بگو پروردگارا مرا در جايى پربركت فرود آور
[كه] تو نيكترين مهماننوازانى (۲۹)
سوره مباركه مؤمنون
📗آیه برای منزل خوب
#برگ_سبز
حدیثی که شیخ مرتضی زاهد را پریشان کرد!
آیتالله شیخ مرتضی زاهد، برای نماز خواندن آماده شده بود، آن شب یکی از درسهای اخلاق وی برقرار بود، به طور معمول در این جلسات، ابتدا دوستان نمازهای مغرب و عشا را به امامت او میخواندند و بعد، سخنان و موعظههای آن عالم عارف از روی کتب حدیثی شروع میشد؛ اما آن شب، نمازهای او عادی نبود.
به خوبی پیدا بود فکر و حواسش جمع و جور نیست؛ انگار چیزی فکر و اندیشه او را به خود مشغول کرده بود. این حالت، در منبر و در صحبتهای او بیشتر مشهود بود، همه فهمیده بودند فکر و حواسش جای دیگری است.
آن جلسه تمام شد؛ اما پریشانیهای ایشان حتی در خیابان هم، ادامه داشت، دوستان و رفقای او نیز با نگرانی میگفتند: بیایید برویم دکتر، چرا این طور شدهاید؟!
و آقا شیخ مرتضی فقط جواب میداد: نه، نگران نباشید؛ چیزی نیست.
چند روز بعد که دوستان دوباره آقا شیخ مرتضی را دیدند، حال ایشان هنوز خوب نشده بود که گفتند: برای شما مشکلی پیش آمده که چنین شدهاید!؟ اما او باز هم در پاسخ میگفت: نگران نباشید.
یکی از دوستان با ناراحتی گفت: چه میفرمایید آقا! شما حواسپرتی پیدا کردهاید؛ ما را نگران کردهاید! ما حق داریم نگران باشیم و بدانیم چه شده است!
آقا شیخ مرتضی که چارهای جز جواب دادن نداشت، با همان حال و هوای پریشان و نگرانش جواب داد: راستش چند روز پیش، حدیثی را خواندم؛ در آن حدیث، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: ✨یا علی به اندازهای که تو با خوبیها و راههای هدایت آشنایی داری، شیطان نیز به همان اندازه با همه بدیها و راههای گمراهی و ضلالت در زمین و آسمان آشنایی دارد...✨
و سپس آقا شیخ مرتضی زاهد با نگرانی و اضطراب، به آرامی و زیر لب گفت: «... و من با این شیطان چه کنم؟»
خاطرهی از شیخ تقی کرمانشاهی
💠 عالم بی عمل
🔹 انسان می خواهد خودش را #اصلاح کند چگونه اصلاح کند؟ خیلی از موارد است که انسان تحت #ولایت_شیطان است و نمی داند که چه کار میکند! چرا ما #عالم_بی_عمل داریم؟ چگونه می شود که انسان صد درصد می داند که رومیزی، زیرمیزی، اختلاس و نجومی حرام است ولی انجام می دهد؟ با اینکه صد درصد می داند که نگاه به نامحرم حرام است به این ﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾ عمل نمی کند؟ چگونه می شود انسان صد درصد عالم است و عمل نمی کند؟
🔹 این برای آن است که علم در بخش عمل هیچ کاره است! اینکه می گوییم هیچ کاره است، برای آن است که در آن بخش های دقیق باید این طور حرف زد. الآن شما ببینید صدها کار را ما به وسیله چشم و گوش انجام می دهیم، بین دست و پای ما و چشم و گوش ما رابطه است، هر چه را ببینیم مطابق آن حرکت می کنیم؛ اما وقتی کسی ویلچری شد با اینکه با چشم خود مار را می بیند عقرب را می بیند آنجا می نشیند و نیش می خورد و مسموم می شود، خب مگر می شود به او اعتراض کرد که مگر نمی دیدی؟! بله می بیند؛ اما هیچ ارتباطی بین دیدن و دویدن نیست، دویدن برای پاست که فلج است. شما پشت سر هم به این آقا که فلج است، عینک بده، ذرّه بین بده، دوربین بده، تلسکوپ بده، میکروسکوپ بده، او مشکل دید ندارد! شما مرتّب آیه بخوان، مرتّب روایت بخوان، او مشکل علم ندارد؛ خودش اینها را گفته، نوشته، چاپ هم کرده است! مگر علم می رود؟ مگر علم امتثال می کند؟ علم مثل چشم و گوش است؛ #مسئول_عمل یک قوه دیگر است و آن الآن در بند است!
🔹 بیان نورانی حضرت امیر این است: «کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیر تَحْتَ هَوَی أَمِیر»؛ #هوس با علم کار ندارد، هوس با #عقل_عملی که «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان» کار دارد. کار علم چیز دیگر است، عقل عملی که «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان»، چیز دیگر است؛ حضرت فرمود این #عقل_عملی در اثر #هوس فلج است: «کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیر تَحْتَ هَوَی أَمِیر».
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1396/11/19
🆔 @a_javadiamoli_esra
بسمالله الرحمن الرحیم
امام باقر عليه السّلام فرمود;خداوند متعال به شعيب نبى عليه السّلام وحى كرد كه;من از قومت صد هزار نفر را عذاب مى كنم؛چهل هزار نفر از افراد اشرار و شصت هزار نفر هم از خوبان
امر به معروف و نهی از منکر.
امام باقر عليه السّلام فرمود:خداوند متعال به شعيب نبى عليه السّلام وحى كرد كه:من از قومت صد هزار نفر را عذاب مى كنم؛چهل هزار نفر از افراد اشرار و شصت هزار نفر هم از خوبان،شعيب گفت:پروردگارا آنان را كه عذاب مى كنى نااهلانند،پس علّت عذاب خوبان چيست؟ خداوند عزّ و جل به او وحى كرد كه:آنها با اهل معصيت مدارا كردند و به خاطر غضب من خشمگين نشدند.
امام باقر (علیه السلام)
وَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ : أَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَى شُعَيْبٍ اَلنَّبِيِّ أَنِّي مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِينَ أَلْفا مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفا مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ يَا رَبِّ هَؤُلاَءِ اَلْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ اَلْأَخْيَارِ فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ اَلْمَعَاصِي فَلَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي
منبع : مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 91
بسمالله الرحمن الرحیم
امام رضا(علیهالسلام) :
مَن اَرادَ العِلم فَلیُثَوِّرِ القُرآن؛
هر کس خواهان علم و آگاهی است پس باید قرآن را زیر و رو کند.
این حدیث شریف به صراحت، نیل به علم و آگاهی را
معطوف به زیر و رور کردن قرآن و شخم زدن آن می داند.
گویی گنج های پنهانی در آن نهفته است
که جزء با ژرف نگری در آن به دست نمی آید.
وجود حضرت امام رضا(علیهالسلام) به عنوان قطب الهام بخش در جغرافیایی فرهنگی ایران و نیز شعاع معنوی زندگی ایرانیان این انگیزه را ایجاد می کند که آموزه های آن امام مهربان در این رابطه مورد توجه قرار گیرد. روایات و احادیث ژرف و شگرفی از سیره و بیان مبارک آن سرچشمه حیات درباره قرآن به دست ما رسیده است که توجه به آنها گریزناپذیر است.
در روایتی منسوب به امام رضا(علیهالسلام) آمده است : مَن اَرادَ العِلم فَلیُثَوِّرِ القُرآن؛ هر کس خواهان علم و آگاهی است پس باید قرآن را زیر و رو کند. این حدیث شریف به صراحت نیل به علم و آگاهی را که نیاز همیشگی و ارزش پایدار و مورد پسند همه انسان ها و جوامع انسانی است را معطوف به زیر و رور کردن قرآن و شخم زدن آن می داند. گویی گنج های پنهانی در آن نهفته است که جزء با ژرف نگری در آن به دست نمی آید.
در این روایت شریف به روشنی و صراحت راهبرد بهره مندی از قرآن و کلید راهیابی به گنج های آن «تدبر» دانسته شده است. مسئله ای که امام علیه اسلام را که خود قرآن ناطق است را از سرعت در قرائت باز می دارد و به تأنی و صبر در تدبر می کشاند.
قرائت فراوان قرآن به همراه تفکر در آن است، برای نیل به علم و آگاهی که بر هر مرد و زن مسلمان واجب گشته است؛
بسمالله الرحمن الرحیم
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا
من نماز و دعا و تلاوت قرآن را دوست دارم؛
«فان استطعتَ أن تؤخّرهم الی غدٍ...
فهو یعلم أنّی کنتُ قد أحبّ الصّلاة له
و تلاوةَ کتابه و کثرة الدّعاء والاستغفار
الف: ابن اثیر می گوید: «کان الحسین فاضلًا دَیناً کثیر الصّلاة والصّوم و الحجّ»؛ حسین اهل فضیلت و متمسک به دین بود و نماز و روزه و حج او بسیار بود.[1]
ب: امام حسین علیه السلام بیست و پنج مرتبه به حج مشرف شد.[2]
ج: امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به برادرش حضرت ابوالفضل علیه السلام فرمود: از به مهلت بخواه، زیرا من نماز و دعا و تلاوت قرآن را دوست دارم؛ «فان استطعتَ أن تؤخّرهم الی غدٍ... فهو یعلم أنّی کنتُ قد أحبّ الصّلاة له و تلاوةَ کتابه و کثرة الدّعاء و الاستغفار»[3]
د: از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا فرزندان پدر شما اندک است؟ در پاسخ فرمود: چگونه می توانست فرزندان زیادی داشته باشد، با آن که شب را به عبادت الهی می پرداخت و هر شب هزار رکعت نماز می گزارد.[4]
ه: ظهر عاشورا امام حسین علیه السلام در مقابل لشکر دشمن نماز خواند و از حمله های پی در پی آنان نهراسید.
و: امام حسین علیه السلام وقتی وضو می گرفت، رنگش می پرید و پاهایش می لرزید. از سبب این کار پرسیدند؟ امام فرمود: سزاوار است برای کسی که در مقابل خدای با جبروت می ایستد، رنگش زرد شود و پاهایش بلرزد.[5]
پی نوشت ها
[1] اسدالغابة، ج 1، ص 378
[2] بحار، ج 44، ص 193
[3] بحار، ج 44، ص 392
[4] بحار، ج 44، ص 196
[5] جامعالاخبار، ص 76