📚۰۰۰﷽۰۰۰📚
📌#داستانهای_شگفت
#آیت_الله_دستغیب📌
📖داستان اول
✍سیدجلیلی روایت میکند :
وقتی پیاده از سامرا برای زیارت سید محمد میرفته در مسیر جاده را گم کرده
پس از یاس اززندگی و ازشدت گرسنگی و تشنگی روی خاک های گرم افتاده و بیهوش شده است۰
☘ناگهان چشم باز میکند سرخود را در دامان شخصی میبیند
آن شخص کوزه ی آبی به لب او میرساند
سید میگوید : چنین آبی درمدت عمر در شیرینی و گوارایی ب مانند آن نچشیده بودم
☘پس از سیراب شدن سفره را باز مینماید دوسه قرص نان ارزن برای او تهیه میفرماید وسید غذا را میل میکند۰
🔻آن عرب به سید میفرماید:
ای سید دراین نهر جاری خودرا شستشو بده
سید میگوید:عرض کردم یا اخا اینجا نهری نیست من از عطش نزدیک بود هلاک شوم و شما به داد من رسیدی
☘عرب فرمود : این آب است و جاری و زلال و خوش گوار
میگوید به مجرد صدور این کلمه از شیخ عرب متوجه شدم #نهر_باصفایی است و تعجب کردم #نهر به این نزدیکی ومن از #عطش مُشْرِفْ به #تلف بودم ،
اَلحاصل عرب فرمود : یاسید به کجا راه داری
عرض کردم :
حرم حضرت سید محمد
☘عرب فرمود این حرم سید محمد است
سید میگوید دیدم نزدیک سایه بقعه حرم هستن و محلی که راه راگم کردم قادسیه بود ومسافت زیادی تا سید محمد داشت
☘بهر حال از فوایدی که این عرب درآن چند قدم مذاکره فرمود :
🚥تاکید شدید در تلاوت قرآن مجید
🚥انکارشدید داشت بر کسانیکه میگویند قرآن تحریف شده
🚥ونیزتاکید برنیکی به پدرو مادر چه در قید حیات باشن
چه وفات کرده باشند۰
🚥 همچنین تاکید در زیارت بقاع متبرکه ائمه و تعظیم آنها
🚥ونیز احترام سادات
🚥 و سفارش بسیار به نماز شب فرمودند۰
❌و همچنین عرب فرمود یاسید از اهل علم نیست کسی که خودرا ب واسطه ی ما بداند ومداومت بر این ننماید۰
و سفارشهای دیگر...
☘سید میگوید به نظرم خطور کرد که این #شیخ_عرب کیست ک علوم غریبه راازاو دیدم و #نصایح از او شنیدم فورا ازنظرم ناپدید شد....
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
📚۰۰۰﷽۰۰۰📚 📌#داستانهای_شگفت #آیت_الله_دستغیب📌 📖داستان اول ✍سیدج
📚۰۰۰﷽۰۰۰📚
📌#داستانهای_شگفت
#آیت_الله_دستغیب📌
📖داستان دوم
✍کوری چشم... بواسطه کور کردن چشمه
☘یکی از بزرگان اهل علم وتقوا نقل فرمود یکی ازبستگانشان دراواخر عمرش ملکی خریده بود واز استفاده سرشار آن زندگی را میگذراند
پس از مرگش اورادیدند در حالیکه کور بود
از او سببش را پرسیدند که چرا در بزرخ نابینا هستی؟؟
🔻گفت: ملکی راکه خریده بودم وسط زمین مزروعی آن چشمه آب گوارایی بود که اهالی دِهِ مجاور می آمدند وازآن برمیداشتند و حیوانات خودرا آب میدادند
بواسطه رفت وامدشان مقداری از زراعت من خراب میشد
و چون سودم ازآن مزرعه کم نشودو راه آمدو شد را بگیرم
بوسیله خاک و سنگ و گچ آن چشمه راکور نمودم و خشکانیدم..
بیچاره مجاورین به ناچار به راه دوری مراجعه میکردند
❌این کوری ِ من بواسطه کور کردن چشمه آب است
به او گفتم آیا چاره ای دارد
گفت اگر وارثها برمن رحم کنند و آن چشمه را جاری سازند تامورد استفاده مراجعین قرار گیرد، حال من خوب میگردد
☘ایشان فرمود به ورثه اش مراجعه کردم
آنها هم پذیرفتند و چشمه را گشوند
پس از چندی آن مرحوم را باحالت بینایی و سپاسگذاری دیدم
آدمی باید بداند که هرچه میکند به خود میکند
☘لَها مَاکَسَبَتْ وَ عَلیْها مَااکْتَسَبْ
اگر به کسی ستم نموده به خودش ستم کرده
اگر به کسی نیکی کند به خودش نیکی کرده است
اگر سرکسی را بریده در مواقف برزخی خودش بی سر است ودرجهنم سر و پایش بهم پیچیده است
چنانچه میفرماید:
☘ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصِّیِ وَالْاَقْدام
از اینجاست که حضرت زینب س در مجلس یزید ب ان ملعون فرمود:
🔻و ما فَرَیْتَ اِلّا جِلدُک وما قَطَعتَ اِلاّ رُاسُک
نبریدی مگر پوست خودت را
وجدا نساختی مگر سرخود را...
🆔✨@noor133Qoran