eitaa logo
نور
337 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
43 فایل
الا بذکر الله تطمئن القلوب لینک دعوت http:/ https://eitaa.com/noore1 @noore2 ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
516-hojorat-ta-1.mp3
5.68M
صوت تفسیر قران کریم صفحه ۵۱۶ حجت الاسلام والمسلمین استاد قرائتی بخش اول https://eitaa.com/noore1
516-hojorat-ta-2.mp3
4.59M
صوت تفسیر قران کریم صفحه ۵۱۶ بخش دوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد قرائتی https://eitaa.com/noore1
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری قرآن کریم صفحه ۵۱۶ مترجم مسعود ریاعی گوینده : بهروز رضوی https://eitaa.com/noore1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احادیث آیه ۶ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جابر (رحمة الله علیه) گوید: حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ولیدبن‌عقبه را به بنی ولیعه فرستاد تا صدقات ایشان را فرا گیرد و میان ولید و ایشان در جاهلیّت خونی واقع بوده، چون خبر آمدن ولید بشنیدند از سر عداوت دیرینه گذشته طرح محبّت مجدّد انداختند، و مردم بسیار از روی تعظیم و اجلال به استقبال وی بیرون آمدند، ولید پنداشت که به مقاتله او می‌آیند فرار نموده نزد حضرت رسالت (صلی الله علیه و آله) آمده به عرض رسانید که بنی‌ولیعه قصد قتل من کردند و از دادن زکات ابا نمودند، چون بنی‌ولیعه از این خبر واقف شدند آمدند نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و گفتند: «ولید دروغ می‌گوید؛ ولیکن در میان ما خونی بود ترسیدیم که مبادا ما را به آن معاقب سازد، امّا سرکشی نکردیم». آن حضرت فرمود: «می‌باید که باز ایستید از مخالفت شما ای بنی‌ولیعه و اگر نه بفرستم کسی را در میان شما که به منزله‌ی نفس من است که با قتال‌کنندگان شما و سبی‌کنندگان ذراری شما مقاتله کند و او این است که بهترین آن کس است، همان‌طور که می‌بینید». و دست مبارک بر دوش امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌زد و این می‌فرمود. آنگاه این آیه نازل شد در شأن ولیدبن‌عقبه که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۱۴ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/6
آیه 5 سوره حجرات - دانشنامه‌ی اسلامی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 شأن نزول آیات 2 تا 5: قومى از سفهاى بنى‌تمیم نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: یا محمد نزد ما بیا تا با تو حرف بزنیم. پیامبر از سوء ادب و طرز رفتار بد آن‌ها مغموم گردید و آیه 4 نازل شد.[۱] ابن اسحق گوید: این آیات درباره طائفه تمیم یعنى عطارد بن حاجب بن زرارة که از اشراف آن طائفه بوده و نیز اقرع بن حابس و زبرقان بن بدر و عمرو بن الاهتم و قیس بن عاصم نازل گردید. اینان گروهى عظیم را تشکیل داده داخل مسجد شدند و از پشت حجرات مسکونى رسول خدا صلی الله علیه و آله بانگ زدند تا پیامبر نزد آنان بیاید این موضوع بر پیامبر گران آمد و آزرده خاطر گردید لذا با همان حالت بیرون آمد. آنان به پیامبر گفتند: نزد تو آمده ایم تا به تو فخر فروشیم بنابراین به شاعر و خطیب ما اجازه بده تا شعر گویند و سخن برانند. پیامبر اجازه داد در آن میان عطارد بن حاجب برخاست و خطبه غرّا و فصیحى اداء نمود پس از خطبه او رسول خدا صلی الله علیه و آله به ثابت بن قیس بن شماس فرمود: که برخیزد و جواب او را بدهد. ثابت برخاست و خطبه مفصلى که فصیح تر از خطبه عطارد بود، قرائت نمود پس از ثابت، زبرقان بن بدر از طائفه تمیم برخاست و چند بیت شعر خواند. پیامبر به حسان فرمود: جواب او را بدهد. حسّان که از فصحا و شعراى بزرگ عرب بود، برخاست چند بیت شعر بسیار فصیح و بلیغ در جواب زبرقان ایراد نمود. در این میان اقرع بن حابس از طائفه تمیم از جابر خاست و گفت: ایها الناس این مرد را (مقصودش پیامبر بود) که مى بینید خطیب او از خطیب ما بهتر و شاعر او از شاعر ما فصیح تر و صداى گویندگان او از صداى گویندگان ما رساتر و بلندتر بوده است. بعد از این گفت و شنود به خطیب و شاعر رسول خدا صلی الله علیه و آله جوائز نیکو بخشیدند و همگى آن طائفه به دین اسلام گرویده و مسلمان شدند.[۲] عکرمه از ابن عباس روایت کند طائفه اى که به شرح فوق نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده بودند از بنى العنبر بودند.[۳] ابن عباس گوید: این آیات درباره قومى از بنى‌العنبر که از طوائف بنى عمرو بن تمیم بودند، نازل گردید. بدین شرح که رسول خدا صلى الله علیه و آله لشگرى به فرماندهى عیینة بن حصن الفزارى براى آنان فرستاد وقتى عیینة نزدیک شده عیال و فرزندان خود را گذاشتند و فرار نمودند. عیینة فرزندان ایشان را به اسیرى به مدینه آورد بعد از این قضیه پدران اسیران مزبور نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله آمدند و با دادن فدیه فرزندان خود را خواستند و هنگامى وارد مدینه شدند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره خود در خواب قیلوله بود. فرزندانى که اسیر بودند چون پدران خود را دیدند به زارى افتاده و سخت گریستند و قوم مزبور با صداى بلند پیامبر را از پشت حجره صدا می‌زدند و مى گفتند: یا محمّد نزد ما بیا، از اثر فریاد آنان پیامبر از خواب برخاست، جبرئیل در آن وقت آمد و گفت: یا رسول اللّه از میان آنان شخصى را حکم قرار بده. پیامبر به آنان فرمود که سبرة بن عمرو را که بر آئین خود آن‌ها بوده، حکم قرار دهند. آن‌ها راضى شدند. سبرة گفت: چون عموى من از من بزرگتر است، حکمیت را به او واگذار می‌نمایم و این شخص اعور بن بشامه بود. پیامبر به او فرمود که حکم نماید. او گفت: نیمى از این اسراء فدیه داده و آزاد شوند و نیمى دیگر بدون دادن فدیه آزاد گردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بدین حکم خشنود و راضى هستم سپس این آیات نازل گردید. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_5_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA
احادیث آیه ۷ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 فقه الرضا (علیه السلام)- در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: از عالم (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «قَدَر و عمل به منزله‌ی روح و پیکرند؛ روح بدون پیکر حرکتی ندارد و دیده نمیشود، و پیکر بدون روح صورتی است که حرکتی ندارد. این دو وقتی با هم باشند، قوّت مییابند و درست و نیکو و نَمَکین میشوند. قدَر و عمل نیز همینطورند؛ اگر عملی تقدیر نداشته باشد، خالق از مخلوق بازشناخته نمیشود و اگر عملی موافق با تقدیر نباشد، [آن عمل] واقع نمیشود و به انجام نمی‌رسد. ولی هنگامی که با هم باشند، قوی میشوند و سامان میگیرند. و خداوند در انجام اعمال به بندگان شایستهاش کمک میکند. سپس این آیه را تلاوت کردند: وَ لکِنَّ اللهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ ...». سپس فرمود: «فرزند آدم را بین خدا و شیطان یافتم، اگر خداوند که نامهایش مقدّس است او را دوست داشته باشد، او را خالص و خاص میگرداند، و اگر نه او را با دشمنش رها میکند». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۲۰ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/7
آیه 11 سوره حجرات - فرا دانشنامه ویکی بین 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 این آیه درباره صفیه دختر حى بن اخطب زوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گردیده زیرا عائشه و حفصه او را اذیت مى کردند و شماتت می‌نمودند و به او دختر یهودى خطاب مى کردند. صفیه شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد. پیامبر فرمود: چرا به آن‌ها جواب نمی‌دهى، صفیه گفت: به آن‌ها چسان جواب بگویم. فرمود: هر وقت به تو دختر یهودى خطاب نمودند. به آن‌ها در جواب بگو که پدرم هارون نبىّ اللَّه است و عموى من موسى کلیم اللّه است و شوهر من محمد رسول الله است. بنابراین بچه علت مرا شماتت مى کنید. وقتى صفیه این جواب را به آن‌ها گفت، اظهار داشتند این جواب از گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله است سپس این آیه نازل گردید. ابن عباس گوید: این آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس آمد زیرا ثابت را عادت چنین بود که هر وقت به مسجد مى آمد به خاطر سنگینى و کرى گوش خود نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مى نشست تا کلمات و گفتار پیامبر را به علت کرى گوش خود بشنود. روزى هنگامى که به مسجد آمد چون دیر رسیده بود جاى او را در نزدیکى رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفته بودند لذا پاى خود را روى گردن مردم مى گذاشت و با گفتن، تفسّحوا، تفسّحوا (یعنى راه را باز کنید) راه را براى خود باز می‌کرد تا این که جائى در نزد مردى براى خویش مى یابد. آن مرد با مهربانى به ثابت گفت که بنشیند زیرا جاى او مکان خوبى است ثابت چون کر بود. از این حرف برآشفت و خشم گرفت و به مرد مزبور با خشونت گفت: تو پسر آن زن نیستى؟ و او را به مادرش خواند و منظور وى توهین به آن مرد بود مخصوصاً که مادر آن مرد در زمان جاهلیت از فواحش محسوب مى گشت. در این جا آن مرد از زیادى شرم و حیا سر خود را به زیر افکند سپس این آیه نازل گردید. ابوجبیر بن ضحاک گوید که مردم در آن وقت داراى دو اسم یا سه اسم مى بودند. وقتى آن‌ها را به یکى از آن اسم ها خواندند یا صدا می‌زدند. بدشان مى آمد لذا این قسمت از آیه «وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» نازل گردید. و نیز گویند: لقب از اسمائى بود که در جاهلیت مرسوم بوده و اگر کسى را به لقب او می‌خواندند، خوش آیند او نمى گردید و بدش مى آمد لذا این آیه نازل گردید و نیز انس گوید این قسمت از آیه «وَلا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ» درباره عائشه و حفصه زنان پیامبر نازل شد زیرا آنان ام‌سلمه یکى دیگر از زوجات رسول خدا صلی الله علیه و آله را به باد مسخره و استهزاء گرفته بودند 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 https://wikibin.ir/article/wah/%D8%A2%DB%8C%D9%87%2011%20%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA
احادیث آیه ۹ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 امام علی (علیه السلام)- علی (علیه السلام) [پیش از شروع جنگ جمل] فرمود: «ای عایشه! به زودی پشیمان خواهی شد». سپاهیان در [شروع] جنگ شتاب می‌کردند ولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) آنان را [از این‌کار] نهی کرد ‍و [خطاب به خداوند] عرضه داشت: «خداوندا! من با بیم‌دادن [دشمنانم] راه هرگونه عذری را بر ایشان بستم؛ تو نیز گواه من در برابر آنان باش». آنگاه قرآن را برگرفته و از کسی خواست که این آیه را برای آنان بخواند: وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما ... 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۲۶ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/9