eitaa logo
بچه های خاکریز
1.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
115 فایل
🌹 ﷽ 🌹 📚 شهید حسن باقری: خاکریز بهانه است ؛ ما با هم رفیق شده ایم تا همدیگر را بسازیم! +پا‌توقی امن با کلی اتفاق جذاب، برای #تربیت نسل‌فردا🌱 🌏 پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانش آموزی استان ایلام 🖤| #صلۍ‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله‌الحسین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عمر کوتاه نیست ما کوتاهی میکنیم! 🔹شاید خیلی وقت ها به خودمون بگیم که تو شرایط سخت چه جوری میشه به موفقیت رسید؟ اما میخوام بهتون بگم توی شرایط سخت حتی با محدودیت های جسمی و حرکتی بازهم میشه به خواسته و آرزو ها رسید و موفق شد. 🆔 @noorilam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 🏷بعد از او بر هر چه رو كردم ديدم افسون سرابی بود آنچه می‌گشتم به دنبالش وای بر من، نقش خوابی بود 💠قرارگاه سایبری مجمع فاطمی استان ایلام 🆔 @noorilam
♦️‌ تجمع دانش‌آموزان تهرانی در اعتراض به توهین نشریه فرانسوی مقابل سفارت فرانسه 🆔 @noorilam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 من ز خود هیچ ندارم ڪہ بدان فخر ڪنم هر چہ دارم همہ از نوڪرے خانہ توست جز در خانہ تو هیچ ڪجا خیرے نیست هرچہ خیر است آقاجان بہ در خانہ توست. سلام صبحت بخیر همہ ے دنیاے من❤️ 🆔 @noorilam
🌿 بعد از شَهَنشَھِ نجفُ و شاھِ ڪربلا در طالعم نوشته خدا عبد « سامرا » 🆔 @noorilam
😇🦋•°• ‏بانو بی خردان معتقدند که اگر حجاب برداشته شود! زن آزاد است! چه کسی به نام آزادی دیوار خانه اش را برمیدارد؟! •°🌿°• 🆔 @noorilam
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در خیالم می نشینم گوشه ای از صحنِ تو از کران تا بیکران بینم بساطِ پهنِ تو آه می چسبد چقدر امشب حرم با چشمِ تَر وای اگر مهدی بخواند روضه ای با لحنِ تو! (ع) 🥀 🏴 ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅ 🥀 قرارگاه سایبری مجمع فاطمی استان ایلام 🆔 @noorilam
📙 📚 عنوان کتاب: رفاقت به سبک تانک ✍️نویسنده: داوود امیریان 🏡 ناشر: سوره مهر 📖 صفحات: ۱۱۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب دربردارنده حکایات کوتاه از وقایع جنگ ایران و عراق است که با محتوای شوخی و طنز و با نثری شیرین و روان برای گروه سنی نوجوانان فراهم آمده است. نویسنده این حکایات را با استفاده از دیده‌ها و تجربیات خود درجبهه، به تحریر درآورده و در آن فضای جبهه، وقایع جنگ، ارتباط رزمندگان با یکدیگر و ... را به گونه‌ای خاص به تصویرکشیده است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب - قصه پسرکی که به بهانه خریدن حلیم از خانه خارج شده و به جبهه می‌رود و ۳ ماه بعد بازمی‌گردد. - داستان پسرکی که برای رفتن به جبهه با دادن مقداری پول به یک پیرمرد او را راضی می‌کند تا به جای پدر وی برای امضاء کردن برگه رضایتنامه اعزام به جبهه، به پایگاه بسیج برود. - ماجرای رزمنده‌ای که یک سرباز موجی را به خاطر پوست سیاهش با عراقی‌ها اشتباه می‌گیرد و کتک مفصلی به او می‌زند. 🆔 @noorilam