🏴 تو این ماجراها، این خیمهی بازیگوش، یه سری از کارها رو یواشکی انجام میده. کارهایی مثل یواشکی گوشدادن، یواشکی نگاهکردن و…
📢 البته این کارهای یواشکی هم علتی داره که با خوندن کتاب میتونید متوجه بشید.
🔖 صبر کنید هنوز تموم نشده. خیمه در آخر کتاب، شما رو رها نمیکنه؛ بلکه به شما یه مسئولیت میده. شمایی که به خانواده و نوههای پیامبر خدمت میکنید، با عطری خاص معرفی میشید.
این کتاب جذاب با ماجراهای جالب رو میتونید در لینک زیر مشاهده کنید: 👇
https://manvaketab.com/book/380849/
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهمترین سلاح ایران در جنگ❗️
🎞 تو این انیمیشن با مهمترین سلاحی که میتونه گنبدآهنین و هر پدافند دیگهای رو از کار بندازه آشنا میشید.
⚠️این سلاح رو به دوستاتون معرفی کنید.
#دوست_همیشگی
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
👮♂من جانشین فرمانده توپخانه بودم، اما با حسن شفیعزاده(فرمانده توپخانه) کارها را بین خودمان تقسیم کرده بودیم که او در قرارگاه فرماندهی باشد و من در کنار رزمندگان توپخانه...
🚔 خودم را سریع به علی شمخانی(فرمانده قرارگاه) رساندم تا همراه او بروم پنجضلعی.
داخل نفربر(یک نوع ماشین مخصوص جابجایی نیروی نظامی) نشستم. از پنجره نفربر دیدم حسنآقا بدو آمد کنار نفربر، دست مرا گرفت و گفت: «برادر زُهدی، بفرما پایین!»
💣 گفتم: «برای هماهنگی آتش توپخانه، میرم پنجضلعی، شما هم قرارگاه باشید.»
گفت: «این دفعه خودم میرم.»
گفتم: «ولی... قرارمون این نبود. حضور شما در قرارگاه لازمه.»
گفت: «همین که گفتم. بفرمایید پایین.»
دستم را گرفت و از نفربر کشید پایین و گفت: «من به شما دستور میدم که تو قرارگاه بمونید.»
🔺دیگر نتوانستم روی حرف فرمانده حرفی بزنم. تا به خودم آمدم، درِ نفربر را بست. لحظاتی بعد، نفربر در میان گردوخاک دور شد.
🤲 به حسن آقا فکر میکردم که همیشه دوست داشت در خط مقدم جنگ باشد. پنجضلعی زیر آتش شدید دشمن بود و دعا میکردم حسن آقا سالم برگردد.
📝 دیدهبان| صفحه46| لیلا بهرامی
روایتهایی از زندگی سردار حسن شفیعزاده
#یک_قاچ_از_یک_کتاب🍉
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 آقاجانمون فرمودند:
🔸اولین شکست هر انسانی از درون خودشه...
#نصیحت_پدرانه
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ منطقه پرواز ممنوع
برای ما بچههای ایران عزیز، هیچ غیرممکنی وجود نداره.
#به_سوی_قله
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_مخاطب
این هم کار یکی از مخاطبای خوبمون
با محوریت حمله اسرائیل به ایران
خیلی متشکریم🙏🌻🙏
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
🧕🏻میدانی دخترم! خدا در قلب هرکسی پیامبری گذاشته. وقتی درست زندگی کنی، او در درونت مبعوث میشود و تو را به سمت خیر و سعادت راهنمایی میکند. همهی حواسم پی این بود که صدای او را بشنوم.
📖 به قلبش اشاره کرد| حبیبه آقاییپور
روایت داستانی از زندگی حضرت خدیجه(س)
#یک_قاچ_از_یک_کتاب🍉
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
زمان:
حجم:
423.1K
#ارسالی_مخاطب
احساسات دختر هفت ساله من
بعد از خوندن کتاب «خیمه ماهتابی»
خودش تنهایی کتاب رو خونده 😊
🖤 غبطه خوردیم به احساسات پاک این مخاطب کوچیکمون که صاحب یک دل بزرگه.
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی_مخاطب
📘 کتاب مردی با آرزوهای دوربرد
روایتهایی از زندگی پدر موشکی ایران
شهید حسن طهرانیمقدم
نوشتهی خانم فائضه غفارحدادی
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa
🏴 دشت پر شده بود از آدمهای بدقول. خیمههایشان را نزدیک نهر فرات برپا کرده بودند. هیچوقت آنقدر آدم یکجا ندیده بودم. چند هزار مردی که مولا حسین را دعوت کردند بیاید به شهرشان، اما یکهو زدند زیر قولشان. انگارنهانگار مهمان دعوت کرده بودند، آن هم آدمی به مهربانی مولا حسین.
♦️آدم بدقولها حرف زور میزدند و تهدید میکردند. هر روزی که میگذشت بیشتر و بیشتر میشدند. مثل بیدی که بیفتد به جان پارچهها ولکن نبودند.
🧕🏻👨🦳 کاروان ما پر بود از زن، کودک و پیرمردهای عصابهدست. کاروان بدقولها فقط و فقط مردهای هیکلی و گنده بودند که با لباس جنگی آمده بودند. شمشیر دستشان بود، تیرکمان و نیزه هم. ما مثل نقطۀ کوچکی در برابر لشکر بزرگشان بودیم.
📖 خیمه ماهتابی| فاطمه سادات موسوی
روایتهای یک خیمه از واقعه روز عاشورا
#یک_قاچ_از_یک_کتاب🍉
📚 نوشکا؛ نوشیدنیهای کاغذی
🆔https://eitaa.com/nooshkaa