- دلدادھ مٺحول -
سرتیترـ اپیزود اولِ اردیبهشت: از روزایی که با کاردك خودم رو هُل دادم به سمت تغییر، چون زندگی مهمه و
اعتقاد دارم که اردیبهشت رو باید اردیبهشت نوشت. تأکید روی بخشِ بهشت. ولی خب!
چون هنوز اونطور که خودش رو باید به رخم نکشیده، اردیبهشت مینویسمش. معمولی و بدون تأکید روی هیچ بخش و کلمهای.
- دلدادھ مٺحول -
اعتقاد دارم که اردیبهشت رو باید اردیبهشت نوشت. تأکید روی بخشِ بهشت. ولی خب! چون هنوز اونطور که خود
۲۷ روز وقت داری هنوز اردیبهشت جون. امیدوارم جوری بشی که آخر ماه بگم:
آ خدا. عجب اردیییبهشت دلچسبی بود!🐋
کل تهران غم شده و من زانوهایی برای بغل گرفتنش. صبر میکنم چون تو خدایِ ناممکنها و ممکنهایِ دوری. خدایی که بزرگتره از تهران و زانوهایِ غمبغلگیرِ من.
- دلدادھ مٺحول -
کل تهران غم شده و من زانوهایی برای بغل گرفتنش. صبر میکنم چون تو خدایِ ناممکنها و ممکنهایِ دوری. خ
"تو خدایِ ناممکنها و ممکنهایِ دوری" :))))))
- دلدادھ مٺحول -
ء.
سرتیترـ اپیزود دومِ اردیبهشت:
شیشه کثیف مغازه و پارکینگ خونهها و درب قیژقیژیهایِ پاساژ و مترو فرقی نمیکنه،
هر کجا آیینهای باشه، میایستم و عکس میگیرم.
انگار مغزم میخواد با چَنگ و دندون ثبت کنه این لحظههارو. راضیم و همراهی میکنم باهاش؛
چون رسالت عکسها همینه. ثبت و نگه داشتن قاب خاطراتي که قراره یک روز دلتنگشون بشی/*
- دلدادھ مٺحول -
"
تو لغتنامه معنی مدیون میشه مقروض. میشه بدهکار. جدایِ همه مدیونیهایِ عالم، آدم همیشه عمیقترینِ آههارو برای دِین به دلش میکشه...
مدیونِ خودت نباشی. مدیونِ دلت نمونی...
- دلدادھ مٺحول -
پس زمینه رنگ آسمون شده یاسی و گلبهی با اَبرای صورتی. فکر کنم تو عرش اعلی ملائکه مهمونی دخترونه گرفت
چند ساعت گذشته و آسمون آبیِ تیره شده. احتمالا تایم ملائکه آقا رسیده که بشینن دو دست فیفا بزنن. بعدم از سر کنسول بازی برن بشینن جوجه سیخ کنن واسه منقل و آره خلاصه. ما که نمیدونیم! شاید واقعا آسمون یه داستانهایی داشت تو دلِ رنگاش...
اومدم بگم این تابستون چرا انقدر گرمه؟
که یادم افتاد الان تازه ۱۴ اردیبهشته =) و این تازه بهاره =) خدایا حالا ما هیچی، خورشید تسمه تایم پاره نمیکنه بخواد گرمتر از این بشه؟ =)