جسم و روحم لوکیشنِ خوزستانُ میخواد ؛
قرار گرفتن بینِ اون غمِ مقدس . .
- پنجشنبه ؛ ۲۶ آبان ماه .
قبرِ رزروِ فلانی . .
مجلس ختمِ فلانی ، سومِ فلانی ، چهلمِ فلانی ، سالگردِ فلانی . .
به خودت بیا بشرِ دوپا ؛
آخرش جات اینجاست .
- دلدادھ مٺحول -
از این پاییز ؛ فقط دلتنگیش بهم رسیده .
پاییز ۱۴۰۱؟
پر از دلتنگی ؛ استرس ، بحث ،
درگیری ذهنی روحی ، خستگی ، رفتن ، غم ،
آغشته بودن به حس تنهایی ،
بازم دلتنگی ، بازم دلتنگی ، بازم دلتنگی .
- شیفتهِ عکسهایِ تار . .
"پشیمونی" ؛ بدترین و گندترین حس دنیاست .
حالا فکر کن تو از همه چی پشیمون باشی ،از صمیمی شدنت با آدما ،از زدن حرفهات بهشون،از اعتماد ،از انتخاب هایی که داشتی ،از حرف هایی زدی ،حرف هایی که نزدی ،کارایی که باید میکردی و کارایی که نکردی ،از جاهایی که رفتی و جاهایی که نرفتی ،از همه ی چیزای نحسی که بهت مربوط میشه فکر کن پشیمون بشی ؛
ولی میدونی تا اینجای داستان کاملا عادیه برام.
ولی اونجا که میدونی از کارایی که قراره تو آیندم انجام بدی و حرفایی که بزنی ؛ بعد هام قراره پشیمون بشی ،اونجا یه جوریعه . .
حسش این مدلی که انگار داری رو یه ساختمون خراب هی طبقه طبقه میری بالا
هی اجر میزاری،هی میدونی خراب میشه،
ولی میزاری میزاری میزاری . .
اصلا چی شد که اینارو گفتم؟
"پشیمون" نشم از گفتنشون؟
چیه این ترکیب شب و خیابونایِ شهر که همه اینارو میاره جلویِ چشمات؟ .
بعضیا اونقدر خوشگل سیگار میکشن که دلت میخواد فقط دستتو بزنی زیر چونتُ خیره بشی به کام گرفتنشون از سیگار .