eitaa logo
نقطه‌ وصال
199 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
558 ویدیو
18 فایل
به اسم حبیب دلها...💖 🔶ما شیفتگان خدمتیم 🔷نه تشنگان قدرت 🖋شهید بهشتی 🥀شهید خادم الرضا سید ابراهیم ریسی 🌲منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم 🆔 @Admin_shamseh_8
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️مطالبه حداکثری برای مسئولین نظامی کشور👌 پیشنهاد می‌شود جهت مطالبه‌گری پاسخ کوبنده به عاملان ترور شهید محسن فخری زاده و سردار دلها، عکس فوق را به عنوان تصویر خود قرار داده و در و منتشر بفرمایید🚀 ▪️انتقام سخت، پشتوانه مردمی می‌خواهد!! 🆔 @noqteh_vesal🌹
☀️: دوشنبه ١٧ آذر ۱۳۹۹ میلادی:monday _ 7 Dec 2020 قمری: الاثنين _ ٢١ ربيع الثاني ۱۴۴٢ 🌷امروز متعلق است به: 🔸امام حسن(ع) و امام حسین (ع) 💠 ذکر امروز: یاقاضی الحاجات (۱۰۰مرتبه) 🗓مناسبت‌ها: 🔸 روز جهانی هواپیمایی ✈️ 🆔 @noqteh_vesal 🌹
○مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟😊 ○مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.».😢 ○پسر می‌گوید: «نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. ○قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد.❤️ ○پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. ○حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه.🤔 ○میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط.😊 ○آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.».رستگار شهید حاج کاظم رستگار🌹 🆔 @noqteh_vesal🌹
🌺 هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺 1⃣4⃣1⃣ شهید محمدحسین ممقانی در یکم اسفند ماه 1338 در شهر ممقان دیده به جهان گشود. او از کودکی، یار و یاور خانواده بود و از هیچ کوششی در جهت کمک به اقتصاد خانواده دریغ نمی کرد. تحصیلات دوره های ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خود انجام داد؛ و تحصیلات دوره ی متوسطه را در هنرستان صنعتی تبریز به پایان برد. با پیروزی انقلاب اسلامی، وارد سپاه پاسداران انقلاب شد. پس از به پایان رسانیدن دوره پزشکیاری، در دی ماه 1358 جهت مبارزه با فتنه انگیزان، راهی شهرستان پاوه شد. او در تمامی عملیات های آزادسازی شهرهای کردستان در کنار سردار احمد متوسلیان به نبرد با ضد انقلابیون پرداخت. وی که از دست پروردگان حاج احمد بود، به همراه او به جبهه جنوب رفت و در تشکیل تیپ 27 محمد رسول الله (ص) او را یاری داد. در این تیپ، از سوی حاج احمد، مسئولیت (واحد بهداری) به عهده ی او قرار گرفت. نخستین عملیات تیپ27، نبرد (فتح مبین) بود. در این نبرد(محمدحسین)، مجروح گردید. عملیات های بیت المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر1، والفجر4، خیبر، بدر ووالفجر8، شاهد تلاش ها و جانفشانی های سردار ممقانی بودند. سرانجام سردار محمدحسین مردی ممقانی، دلیر مردی از خطه ی آذربایجان درسیزدهم تیرماه 1365 در عملیات کربلای1، برای آزادسازی شهر مهران به اسطوره های عرشی پیوست. ✅ @noqteh_vesal🌹 شما هم برای معرفی شهید فامیل، آشنا یا مورد علاقه ی خود به خادم کانال مراجعه فرمائید.
☘🍃☘🍃 🍃 ☘ 💠از آیت الله بهجت ره پرسیدند: برای زیاد شدن محبت نسبت به امام زمان عج چه کنیم؟ 💠ایشان فرمودند: گناه نکنید و نماز اول وقت بخوانید.☘🍃 📿 ☘ ‌ ‌🆔 @noqteh_vesal 🌹
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 همیشه در مراسم های مختلف مداحی و ذکر مصیبت ائمه‌اطهار که در دانشگاه امام حسین(ع) برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد.🏴✨ یک هفته قبل از اعزام او را دیدم. گفت: «آقای معاذاللهی، اگه توفیق شهادت نصیبم شد تو مجلس من روضه حضرت اباالفضل(ع) رو بخون...»🥀 توفیق شهادت نصیبش شد و روز چهلم شهید بود که من به خواسته‌اش عمل کردم.🎤 چهره عباس، تبسمش و نگاهش را هرگز فراموش نمی‌کنم. مهر و محبت او در دلم جای گرفته است. من عباس را بسیار دوست داشتم...🙂♥️ 🔖محمد معاذاللهی_همکار شهید 🆔 @noqteh_vesal🌹
"هتک‌حرمت‌بہ‌مسئولان‌ممنو؏🖐🏻‼️ " لطفا... ازولےخودپیشےنگیرید! 🆔 @noqteh_vesal🌹
-اللّٰهم‌أَنتَ‌عُدَّتى‌إنْ‌حَزِنْتُ خدایا‌، بین‌غصہ‌ها، تو‌پناه‌منـی! ∞🌱 --کـارهامون خـدایی باشه‍ !!💕:) 🆔 @noqteh_vesal 🌹
🌴سفارش به پسرش ... حسین بابا ... من تو را و تمام اعضایِ را خیلی دوست دارم ...😊 اگر تونستی# مانند همیشه و بلڪه بیشترهر شب🌙 قبل از خواب مادر، خواهر وبرادرت را ببوس و صبحها با سلام ڪردن و صبح 🌥بخیر گفتن روحیه‌بخش خانواده باش .💔 ... 🌹 🌹 🆔 @noqteh_vesal🌹
[ امـام‌بہ‌ماآموخت‌کہ‌"انٺظـاردرمبارزہ‌اسٺ" واین‌بزرگترین‌پیام‌اوبود،وپس‌ازاو،اگربازهم ‌امیدی مارازندہ‌می داردهمین‌است‌کہ‌برای ظهـورآخـرین حجـٺ‌حق کنیم:) امام‌ماراآموخت‌کہ‌"عرفـان‌رابامبـارزہ‌جمع‌کنیم " وخودبهٺـرین‌شاهدبودبراین‌مدعـاکہ‌عرفان ‌عین مبارزه است... . . . 🆔 @noqteh_vesal🌹
🤣 دو برادر رزمنده👨🏻🧔🏻 « احمد احمد کاظم!📞📻 بگوشم، کاظم جان! احمد جان، شیخ مهدی پیش شماست؟». اینها رو اناری راننده‌ی مایلِر گفت. بی‌سیم‌چی📻📞 گفت:« آره! کارِش داشتی؟». اناری گفت:« آره! اگه می‌‌‌شه به گوشش کن». بعد از چند لحظه صدای شیخ مهدی اومد که گفت:« بله! کیه؟! بفرما!». اناری مؤدبانه😇 گفت:« مهدی جان، شیخ اکبر!! یعنی...» دوید تو حرفش. گفت:« هان! فهمیدم؛ پرید یا چارچرخش هوا شد؟😁» و بعد زد زیرخنده😂 . اناری گفت:« نه! مجروح شده!» - حالا کجاست؟ - نزدیک خودتون. « نزدیک خودمون دیگه چیه؟ 🤔درست حرف بزن ببینم کجاست!» شیخ مهدی خودشو رسوند به اورژانس🚑. رفت بالا سر برادرش، شیخ اکبرکه سرتاپاش باندبیچی شده بود🤕😓. نگاش کرد و خودشو انداخت رو شیخ اکبر. جیغ شیخ اکبر اورژانسو پر کرد. پرستارا دویدند طرفشون. شیخ مهدی خنده‌کنان و بلند😅 گفت:« خاک به سر صدّام کنند». زد رو دستش وگفت:« ما هم شانس نداریم. گفتم تو شهید شدی و برای خودم کلّی خوشحال بودم که من به جای تو فرمانده‌ی مقر می‌‌‌شم و برای خودم کسی می شم! گفتم موتورتم 🛵به من ارثِ می‌‌‌رسه. همه ی آرزوهامو به باد دادی💨!. تو هم نشدی برادر!». بعد قاه قاه خندید و نشست کنار شیخ اکبر و دوباره با هم خندیدند.😂 🆔@noqteh_vesal🌹