✅وقتی از آتش زدن سطل زباله در خیابانهای شهر، آتش زدن اتوبوس، حمله و آتش زدن بانک و اماکن عمومی صحبت میکنیم، چه حوادثی در ذهن شما تداعی میشود؟! حامیان امروز قراردادها و تفاهم نامههای پرخسارت- همچون برجام، IPC و FATF- حتما خاطرشان هست که در سال 88، فتنه گران با زیرپاگذاشتن قانون، هشت ماه کشور را قربانی شهوت و توهمات خود کردند. فتنهگران با دروغ تقلب، جشن مردم سالاری دینی را تبدیل به دستمایه بیثباتسازی کشور و معبرگشایی برای نفوذ دشمن کرده و سرانجام؛ آدرس تحریمهای فلجکننده را به دشمنان دادند.
رژیم تحریمهای فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریمهای یکجانبهای که اکنون بهعنوان تحریمهای موثر علیه ایران از آنها یاد میشود (تحریمهای انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است.
بنابر مستندات و شواهد متعدد، قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تعامل راهبردی آمریکا و متحدانش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران بود و یکی از خروجیهای بازنگری استراتژیک آمریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است.
با وجود ظاهرسازی بیسابقه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی و برخی دنبالههای داخلی درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هستهای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیلهای منابع و مقامهای غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانههای بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه یک تنفس مصنوعی و ایجاد فرصت برای فتنهگران و با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
«جان بولتون» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل و مذاکرهکننده ارشد در تدوین تحریمها، در تحلیل حوادث سال 88 در ایران گفت:«این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند».
همچنین «استوارت لوی» معاون وقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی با اشاره به بیثبات سازی کشور توسط فتنهگران گفت: «مهمترین اتفاقی که رخ داده این است که آمریکا تصور میکند تحریمها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که آمریکا به آن امید بسته است».
بنابراین، حامیان قراردادهای پرخسارت خارجی به این نکته توجه داشته باشند که نقد دلسوزانه، کارشناسی و مبتنی بر منافع ملی، به هیچ عنوان مانعی در برابر سرمایهگذاران خارجی نیست. بلکه مانع اصلی ورود سرمایه، «بیثبات سازی کشور برای ارضای شهوت قدرت» و «گستاخی و نقض تعهدات بینالمللی- از جمله برجام- از سوی آمریکا است». بجای اینکه با فحاشی به منتقدان و جاده صاف کنی برای قراردادهای پرخسارت، سرمایههای ملی را به حراج بگذارید، کمی هم به شعور ملت احترام بگذارید.
و اما یک سؤال مهم؛ آیا «فتحالفتوح برجام»! و «آفتاب تابان»! و «معجزه قرن»! و «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! و «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»! و «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر» باعث سرازیرشدن سرمایه خارجی به کشور شد؟!
[Forwarded from عادلی]
✅✅✅✅خدمات محمدرضا پهلوی ؟!!
گفت : میگن محمدرضا پهلوی خیلی خدمات داشته به ملت ؟
گفتم : از جمعیت 30میلیونی آن زمان مثلا" چند درصد صاحب خودرو بودند؟
گفت: شاید یک درصد !
گفتم اون یک درصد روستائیان بودند یا شهری ها؟
گفت : هیچ کدام ..دارودسته خود شاه بودند!
✅✅✅گفتم : یعنی مرحوم خانجان از بزرگان ایل پاپی خودرو نداشت؟
گفت: نه آن مرحوم هم خودرو نداشت مابقی ایل که در بهترین حالت اسب یا قاطر داشتند!
گفتم: چند درصد مردم روستا نشین و عشایر بودند ؟
✅گفت: 75درصد روستایی و عشایر با کمترین امکانات مابقی هم در شهرها زندگی میکردند که نه گاز داشتند نه امکانات بیمارستانی نه خانه بهداشت نه دانشگاه نه مدرسه درست وحسابی نه ورزشگاه نه نه خیابان استاندارد نه ونه ونه ......
گفتم : محمدرضا در روز چند بشکه نفت می فروخت؟
✅گفت : 6میلیون بشکه ؟
گفتم : بشکه ای چند ؟
گفت: تا 35دلار هم می فروخت؟
گفتم : الان چند میلیون بشکه در روز می فروشند ؟
گفت: در بهترین حالت 2میلیون بشکه !
گفتم : جمعیت الان چند نفره ؟
گفت:80تا 85میلیون نفر!
گفتم : پس اون همه درآمد با جمعیت 30میلیونی که 75درصدشان روستا نشین و عشایر بودند و شهرهای اون موقع امکانات رفاهی روستاهای امروز را هم نداشتند چی می شد؟
✅✅گفت: خرج عیاشی شاه و چند زن رسمی و دهها زن غیر رسمی و فرح و اشرف فاسد و واردات از اسرائیل و آمریکا و اروپا می شد !!!!
گفتم : پس خدمات محمدرضا کوش؟
گفت باید از اونایی پرسید که عشقشان این بود که مورد محبت رئیس پاسگاه محل قرار می گرفتند و از محل راپرد دادن هم طایفه ای های خود به نانی می رسیدند!!
✅این داستان ادامه دارد با ما همراه باشید.....
هدایت شده از محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
سال 91 که می خواست به مدیریت قبلی طعنه بزند، می گفت "کشور مدیر می خواهد نه نوکر".
او امروز گفت"ما نوکر مردم هستیم".
مردم اما از روحانی، نه مدیریت دیدند و نه نوکری!
#دولت_حرف
https://eitaa.com/IMANI_mohammad
در دنیای سیاست، هیچ کشوری صد در صد «قابل» اعتماد نیست اما برخی کشورها صد در صد «غیر قابل اعتمادند». در چنین دنیایی دولتها غالبا با منطق«سود و زیان» و «منافع ملی» سیاستهای خود را با دیگر کشورها تنظیم میکنند. این دولتها ممکن است به محض مشاهده شرایط جدید، با همان منطق «سود و زیان» زیر تعهداتشان بزنند. ممکن است به تعهداتشان پایبند هم باشند. در چنین دنیایی چه باید کرد؟ آیا باید به دور کشور حصار کشید؟ آیا نباید با آنها پیمان بست و متحد استراتژیکشان شد؟ پاسخ این سؤالها ساده و برای همه روشن است. نمیتوان دور کشور حصار کشید. باید خوب دید، تجزیه و تحلیل کرد و بر اساس واقعیات و محاسبات دقیق، کشورها را انتخاب و بر اساس منافع و مصالح نوع روابط را تنظیم کرد. 40 سال است که آمریکا را میبینیم، رفتارش را تجزیه و تحلیل میکنیم. نتیجه؟ از تحمیل 8 سال جنگ تا
40 سال تحریم ظالمانه بگیر تا سرنگونی هواپیمای مسافربری و چند تلاش شکست خورده برای راه انداختن کودتای نظامی و رنگی و....
امروز اروپاییها هم به آمریکا اعتماد ندارند. دارند؟
روابط ایران با روسیه، چین یا هر کشور دیگری در شرق و غرب این عالم روابط ارباب رعیتی نیست. اینکه از تو امتیاز بگیرند و امتیاز ندهند، پس از اجرای کامل تعهداتت مجددا تحریمت کنند، تحقیرت کنند، به هواپیمایت سوخت ندهند و تصریح کنند، حاضر نیستند (یا نمیتوانند) از این به بعد هم هیچ تضمینی بدهند یعنی، دنبال روابط ارباب رعیتیاند. به این گونه کشورهاست که اصلا نباید اعتماد کرد و متحدش شد. آلمان وقتی هنوز موعد تحریمهای ترامپ فرا نرسیده، صدها میلیون یورو از داراییهایت را میدزدد، فرانسه وقتی حاضر نمیشود تحت هیچ شرایطی میزبانی قاتلان 17 هزار شهید ایرانی را از دست بدهد و آمریکا وقتی به راحتی آب خوردن زیر تمام تعهداتش میزند و مرتب از تغییر رژیم ایران حرف میزند، یعنی باید از این کشورها فاصله گرفت. معمای عجیبی است
یکی از بزرگترین دروغهایی که این روزها زیاد در فضای مجازی پمپاژ میشود این است که کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی پس از نزدیک شدن به آمریکا پیشرفته و صنعتی شدند. صِرف نزدیک شدن یا دور شدن از یک کشور، هیچ کشوری را نه پیشرفته کرده نه عقب مانده. کشورهای زیادی را میتوان نام برد که از نزدیک شدن به آمریکا هم فراتر رفته و تبدیل به نوکر آن شدهاند اما، رهبرانشان به دست همین آمریکا کشته شده، و هیچ نشانهای از یک کشور صنعتی و پیشرفته هم ندارد. آیا عربستان یک کشور صنعتی است؟ کشورهای مرتجع عربی چطور؟ آیا لیبی به همین چند کشور غربی اعتماد نکرد؟ قذافی تا آنجا به برخی از رهبران این کشورها نزدیک شد که، هزینه تبلیغات انتخاباتیشان را هم از جیب ملتش میداد. سارکوزی، رئیسجمهور اسبق فرانسه به خاطر دریافت پول از رفیق و متحدش در لیبی چند باری به دادگاه کشیده شد. امروز قذافی کجاست؟ وضعیت لیبی چگونه است؟ تاریخ
پر است از امثال قذافی...
عقل میگوید، کشورها با تلاش و زحمت است که به جایی میرسند. امثال ژاپن و کره جنوبی امروز نان زحمات خود را میخورند. گفته میشود مهمترین دلیل مرگ و میر مردان ژاپنی«پرکاری» است. صنعت خودروی ژاپن و کره جنوبی را آمریکا به این نقطه نرسانده است. اتفاقا این دو کشور در آن حوزههایی که به آمریکا نزدیک شدهاند، عقب افتاده و در آن حوزههایی که روی پای خود ایستاده و و زحمت کشیدهاند، پیشرفتهاند. امثال ژاپن و کره جنوبی در حوزه سیاست و اقتدار نظامی، کشورهای عقبماندهای هستند. ژاپن ارتش به معنای مصطلح در سایر کشورها ندارد و نظامیان این کشور اجازه مشارکت در عملیاتهای برون مرزی را ندارند. قانون اساسی این کشور را هم آمریکاییها نوشته و تحمیل کردهاند. ژاپن فقط در حوزه اقتصاد و صنعت سرآمد است و آن را هم از صدقه سر زحمات خودشان دارند.
در اواخر سال ۱۳۰۳ هجری شمسی برجی، جمعی از نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران، طرحی را پیشنهاد کردند که نام برجهای عربی متداول در تقویم برجی به نامهای فارسی تبدیل شود و نام سالها در دوره دوازده حیوانی رایج نیز متروک شود. پس از بحثهای فراوان، بالاخره در جلسه ۱۴۸ مجلس شورای ملی ایران در شب سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، قانون تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ شمسی به تصویب رسید و تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور پذیرفته شد.
هدایت شده از محمدرضا عادلی
هدایت شده از محمدرضا عادلی