eitaa logo
کانال ائمه جماعت
1.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2هزار ویدیو
3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷نسب عبدالله فرزند امام حسن(ع) است برخی مادر او را دختر سلیل بن عبدالله – برادر جریر بن عبدالله بجلی – دانسته‌اند و برخی بدون ذکر نام، مادر او را از کنیزان گفته‌اند. ⚪️سن دربارۀ تاریخ ولادت عبدالله بن حسن(ع) اطلاعی در دست نیست؛ اما نوشته‌اند که او به هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده بود. هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(ع) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(ع) از حضرت زینب خواست که مانع او شود اما زینب نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد: عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمی‌شوم و شتابان خود را به امام رساند. ابجر بن کعب با شمشیری به سمت امام حسین حمله‌ور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو‌ ای ناپاک زاده، می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ ابجر با شمشیر ضربه‌ای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد. 🔵واکنش امام حسین امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و فرمود‌: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می گرداند ⚫️قاتل منابع گفته‌اند که ابجر بن کعب دست وی را قطع کرد و حرمله بن کاهل اسدی با تیر او را به شهادت رساند. در زیارت ناحیه مقدسه غیر معروفه ، حرمله بن کاهل اسدی به عنوان قاتل و پرتاب‌کننده تیر به سوی او معرفی و لعن شده است. 📚ابن مشهدی، المزار الکبیر، تصحح: جواد قیومی اصفهانی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۹ق. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق: سیداحمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۶ق / ۱۹۹۵م.
💫﷽💫 ♡منبر ۲ دقیقه‌ای♡ سال اول حوزه استادمان حرف قشنگی زد. حرفی که تلنگر بزرگی شد برای من. ایشان گفت:"دو تا لیوان رو در نظر بگیرید! یکیش خالیه و داخل یکیش، سنگ. حالا به نظرتون توی کدوم لیوان آب بیشتری جا می‌گیره؟" ما جواب دادیم:"لیوان خالی!" خب پر واضح است که لیوان خالی. چون گنجایش بیشتری دارد. پس آب بیشتری داخلش جا می‌گیرد. اما ایشان که از این سوال و جواب ساده قصد خاصی داشت، ادامه داد و گفت:"گناه هم همینه، اگه کسی تو قلبش گناه باشه، قلبش گنجایش کمتری برای کارای خوب داره. به جای انجام کارهای مستحبی، بیاید نیت کنید یک گناه و عادت بد رو ترک کنید تا ظرفِ دلتون از بدی خالی، و جا برای خوبی‌ها باز بشه!" اینها را گفتم که بگویم امشب شب اول محرم است. بیاییم در کنار فریضه‌های مستحبی‌مان، یک کار بد را هم به خاطر امام حسین(ع) بگذاریم کنار تا برای خوبی‌هامان جا باز کنیم. اگر این حرف برای شما هم تلنگر شد؛ من و استاد عزیزم را از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
ازدحام تن_ها، اجتماع دل_ها، رنگی، ۲مرداد۱۴۰۰-compressed.pdf
2.44M
کتاب ازدحام تن ها ; اجتماع دل ها چرا حسین بن علی (ع) تنها ماند؟
⬇️شخصیت شناسی قاسم بن الحسن
♦️معرفی قاسم فرزند امام حسن (علیه‌السلام) به سال ۴۷ ه. ق در مدینه منوره ديده به جهان گشود. مادرش ام‌ولدی به نام «نفیله» يا «رمله» يا «نجمه» بود. در دو سالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، امام حسين (علیه‌السلام)، پرورش يافت؛ و در واقعه کربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت. ⚫️حضرت قاسم در شب عاشورا به نقلى در شب عاشورا، آنگاه كه امام حسين (علیه‌السلام) خطبه خواند و به ياران خود فرمود: «فردا من و شما همه كشته خواهيم شد»، وى پنداشت اين افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى‌شود. از اين‌رو پرسيد: «آيا من هم فردا كشته خواهم شد؟» امام (علیه‌السلام) با مهربانى پرسيد: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض كرد «احلى من العسل» (شيرين‌تر از عسل). حضرت فرمود: آرى به خدا سوگند، عمو به فدايت، تو از آنان هستى كه پس از گرفتار شدن به بلايى سخت كشته خواهى شد. 🔵اجازه گرفتن قاسم برای نبرد در روز عاشورا هنگامى كه نوبت مبارزه به قاسم رسيد، براى كسب اجازه خدمت امام حسين (علیه‌السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گريستند تا بى‌حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسين (علیه‌السلام) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بوسه مى‌زد و بر خواسته‌اش پاى مى‌فشرد. ولى امام (علیه‌السلام) اجازه نمى‌داد تا سرانجام موفق به دريافت اجازه گرديد. وى در حالى كه اشك‌ هايش بر گونه سرازير بود و مادرش بر در خیمه ايستاده او را نظاره مى‌كرد، وارد ميدان كارزار شد 🔻کیفیت شهادت طبری و ابوالفرج اصفهانی كيفيت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنين آورده‌اند: «نوجوانى به سوى ما آمد كه چهره‌اش همانند پاره ماه مى‌درخشيد، شمشيرى به دست و پیراهن و إِزارى -شلوار- بر تن و دو نعلین به پا داشت، كه بند يكى از نعلين‌هاى وى پاره شد، فراموش نمى‌كنم كه بند چپ بود. عمرو بن سعید ازدی (عمرو بن سعد بن نفیل ازدی) به من گفت: به خدا به او حمله مى‌كنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از اين كار چه مى‌خواهى، انبوه لشكرى كه دور او را گرفته‌اند كارش را تمام خواهند كرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم كرد؛ او حمله كرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فرياد برآورد «عموجان» (به فریادم برس). به خدا سوگند حسين چون عقاب از جا جست و همانند شير خشمگين بر قاتل قاسم حمله‌ور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع كرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه جان داد. (برخی در ترجمه متن، دچار اشتباه شده و این مطلب را دربارهٔ قاسم بن حسن گفته‌اند؛ ولی همان‌طور که گفتیم، قاتل او زیر سم اسبان لگدمال شد، نه قاسم.) عبارت طبرى و ابوالفرج اصفهانى را صاحب ناسخ چنين ترجمه كرده«...لشكر هم پشت شدند و حمله در دادند مگر عمرو را از چنگ حسين برهانند در تكتازسواران، بدن قاسم در زير ستوران هموار شد.» (بعضی جریان را این‌گونه گفته‌اند که قاتل بانگى برآورد و از آنجا دور گشت. تنى چند از لشكريان عمرسعد حمله آوردند تا عمرو را از دست حسين (عليه‌السلام) نجات دهند؛ ولى اين تلاش آنها به جايى نرسيد و قاسم در هنگام يورش سواران عمرسعد در زير سمّ اسبان جان سپرد.) پس از چندى كه گرد غبار ميدان نبرد فرونشست، امام حسين (عليه‌السلام) را ديديم كه بر بالين آن جوان ايستاده و او پاشنه‌هاى پاى خود را بر زمین مى‌سايد، امام حسين (عليه‌السلام) در آن حال مى‌گفت:
«قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا به دورند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک سپس فرمود: «سوگند به خدا براى عموى تو بسيار دشوار است كه او را بخوانى و نتواند به تو پاسخ دهد، يا به تو پاسخ گويد اما به حال تو سودى نبخشد، در يك چنين روزى كه دشمنان او بسيار و ياران او اندك باشند.» (عزّ والله علی عمّک ان تدعوه فلا یجیبک فلا ینفعک صوت والله کثر واتروه و قلّ ناصروه. گویا مقصود از «فزونی خون‌خواهان و کمی یاران»، این است که گرچه در این صحنه، یاران قاسم‌ اندک هستند، در خارج از این صحنه (در مدینه و کوفه) خون‌خواهان زیادی دارد و خواهد داشت، و خدای متعال و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مؤمنان، خون‌خواه او خواهند بود.) حميد بن مسلم گويد: آن‌گاه او را برداشت، دو پاى پسر را ديدم كه روى زمين مى‌كشيد، و حسين (عليه‌السلام) سينه به سينه وى نهاده بود. با خود گفتم «او را كجا مى‌برد»؟ وى را برد و در كنار پسرش علی‌اکبر (عليه‌السلام) و ديگر شهیدان قرار داد. از اسم آن نوجوان پرسش كردم. گفتند وى قاسم بن الحسن (عليه‌السلام) است. امام حسین (علیه‌السّلام) پس از آنکه پیکر قاسم را کنار سایر کشتگان از خاندانش گذاشت، رو به آسمان کرد و فرمود: «خداوندا، آنان را نابود گردان و احدی از آنان را باقی نگذار و هرگز آنان را نیامرز صبر کنید‌ ای عموزادگانم، صبر کنید‌ ای خاندان من، پس از امروز، دیگر هرگز خواری نمی‌بینید». (اللهم احصهم عددا و لا تغادر منهم احدا ولا تغفر لهم ابدا صبرا یا بنی عمومتی، صبرا یا اهل بیتی، لا رایتم هوانا بعد هذا الیوم ابداً.) ⚪️عروسی حضرت قاسم به قضيه ميدان رفتن و شهادت حضرت قاسم (عليه‌السلام)، داستان مفصّلى نيز درباره عروسى وى ضميمه شده است. ملاحسین کاشفی در اين زمينه پس از بيان چگونگى اذن خواستن حضرت قاسم از امام حسين (عليه‌السلام) و اذن ندادن آن حضرت، و نشان دادن بازوبندى كه پدرش امام حسن (عليه‌السلام) به بازويش بسته بود و در او وصیت كرده بود كه هرگز دست از يارى عموى خود حسين (عليه‌السلام) برندارد ... كيفيت عروسى حضرت قاسم را چنين بيان مى‌كند: «..و دست دخترى كه نامزد قاسم بود گرفته گفت: اى قاسم اين امانت پدر توست كه براى تو وصيت كرده، تا امروز نزد من بود اكنون بستان! پس دختر را با وى عقد بست و دستش به دست قاسم داد و از خيمه بيرون آمد...» و سپس مى‌افزايد «...قاسم دست عروس را رها كرد و خواست از خيمه بيرون آيد، عروس دامنش بگرفت و گفت اى قاسم چه خيال دارى و عزيمت كجا مى‌كنى؟ ... قاسم گفت: اى نور دوديده عزم ميدان دارم ... دامنم رها كن كه عروسى و دامادى ما به قیامت افتاد ... عروس گفت ... تو را كجا جويم و به چه نشان بشناسم؟ گفت ... بدين آستينِ دريده بشناس. پس دست دراز كرد و سر آستين بدريد... ⚠️اين داستان موافقان و مخالفانى دارد. 📚موسوی زنجانی، ابراهیم، وسيلة الدارين، ص ۲۵۳. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص ۵۷-۵۸. شریف قریشی، باقر، حیاة الامام الحسن بن علی علیهما السلام دراسة وتحلیل، ج ۲، ص ۴۶۰. سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین فی انصار الحسین علیه‌السلام، ص ۷۲. موسوی زنجانی، ابراهیم، وسيلة الدارين، ص ۲۵۳. بحرانی، هاشم، مدینة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴-۲۱۵. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص ۲۰۸. مجلسی، مجمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۷.
11.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روایت رهبر انقلاب از شهادت حضرت قاسم بن الحسن
کتاب : ماندگار تا ابد ▪️ مروری بر اهداف، نتایج و خصوصیات قیام عاشورا در اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 📥 نسخه PDF👇
امام حسین ع از دیدگاه جاستیس آ.راسل شاعر انگلیسی: آنها دهان مبارک امام را با شلاق های خود نواختند، ای بدنی که زیر پای ستوران قرار گرفتی، این همان بدن پاکی است که بینندگان را مسحور می کرد، خونی که از رگهای مبارکش ریخته و خشک شده، معجونی آسمانی است، که تا کنون هیچ چیز با چنین رنگ الهی، رنگین نشده است . ای زمین برهنه و خشک ،کربلا ! که در تو ، نه علفی است و نه سبزه ای، برای ابد آهنگ حزن و آه بر تو پوشیده باد! زیرا در سرزمین تو بدن مقدس و پاره پسر فاطمه ، افتاده است که روح خویش را به خدا تقدیم نمود!